انشا به زبان عادی و ادبی صفحه 41 نگارش نهم
انشا صفحه ۴۱ کتاب نگارش پایه نهم درباره درمورد با موضوع موضوعی را به دلخواه انتخاب کنید یک بار به زبان عادی و بار دیگر به زبان ادبی درباره آن بنویسید از سایت نکس لود دریافت کنید.
انشا به زبان ادبی و عادی درباره طبیعت
انشا با زبان عادی : روزی به همراه خانواده به دامان طبیعت رفتیم. خانواده ما بسیار خوشحال بود. به کنار رودخانه زیبایی رفتیم و در آنجا صدای گنجشکها و آب چقدر لذّت بخش بود. من در کنار درختان قدم میزدم تا اینکه به رودخانه رسیدم. صدای آب من را وسوسه کرد تا پای خود را در آن بگذارم. درست آن موقع که پای خود را در آب گذاشتم تمام وجودم را خوشحالی فراگرفت.
انشا با زبان ادبی : روزی با خانواده به دامان طبیعت گام نهادم. طبیعت با ارزشترین گوهر یکتای آدمی است. آدمی همواره باید کوشا و نگهدار درختان و رودخانه های باشکوه باشد. در دل جنگل گام مینهادم تا به رودخانه های زلال رسیدم چقدر صدای آب چون موسیقی دلانگیزی زیبا بود. پاهای خود را در آب یخ نهادم. درست همان لحظه بود که اوج زیبای خدای را احساس کردم.
انشا زمستان به صورت عادی و ادبی نگارش نهم
انشا با زبان ادبی : من فصلی که زمین پیراهن سفید خود را بر تن می کند را دوست می دارم. در این فصل سنگ ها از به خود لرزیدن می شکنند و اشک شوق ابر ها همانند گلوله های آبی بر زمین می افتد و رفت و آمد را بر مردم سخت می کنند و تمام این ها دلالت بر وجود آفریننذه ی هستی لاینتها است. فصل سفیدی می آید و سیاهی ها را از هوا ناپدید می کند و هنگامی که ابر های سیاه پوش و ابستن برف و باران او نیستند آسمان مانند چلچراغی روشن می شود. بعضی ها از فصلی که درختان موهای بلند و سرسبز دارند خوششان می اید و بعضی ها فصلی که درختان به خواب می روند را دوست می دارندو باز هم همه ی این ها نشانه هایی هستند از آفریننده ای ماهر و زبردست که این ها را بر تابلوی طبیعت نقش کرده. پس چه خوب است که ما با چشم دل به این اثر زیبای خداوند نگاه کنیم و از آن لذت ببریم
انشا با زبان عادی : من زمستان را خیلی دوست دارم. در زمستان هوا سرد می شود و برف یا باران از آسمان می بارد و رفت و آمد در داخل شهر و اطراف آن با مشکل مواجه می شود ولی با این حال همین اندازه که می دانم فصل زمستان هم مثل بقیه ی فصل ها نشانه ای از عظمت خدای بزرگ است باعث آرامش من می شود در فصل زمستان هوا خیلی پاک و صاف می شود و در زمانی که ابر ها نیستند مووقع شب ستاره ها درخشندگی خاصی پیدا می کنند و این زمان بهترین موقع برای دیدن سیاره ها، ستارگان و سایر صور فلکی است. بعضی ها فصل بهار و تابستان را دوست دارند و از فصل پاییز و زمستان خوششان نمی اید اما برای من هر فصلی نشانه ای است از شاهکار طبیعت و آفریننده ی آن و این طبیعت گوشه ای از قدرت خداوند تواناست پس چه خوب است ما هم در هر فصل با نگاهی قدر شناس کمال لذت را از زیبایی های آن ببریم.
پریچهر :
موضوع : کتاب
نوشته عادی : کتاب خواندن ، باعث تقویت هوش و دوام حافظه شده و یکی از بهترین کار ها برای پر کردن اوقات فراغت ، بی شک خواندن کتاب است ، کتاب است که راه درست را به ما نشان داده و از کج روی هایمان جلو گیری میکند ، پس چه خوب است که چونان دوستی مهربان از او مراقبت کرده و همیشه و در همه جا به او احترام بگذاریم .
نوشته ادبی : دوست مهربان من ، یاور همیشگی ، تویی که در سختی و نادانی ها ، راه سعادت را برای من پر رنگ کرده و ضبدری قرمز ، بر راه های نادرست پیش رویم میزنی ، تویی که همیشه ، باعث افزایش دانایی ام ، قدرت تخیلم ، اعتماد به نفس و آرامشم شده ای ، تو ، کتاب ، همیشه همراه من بمان و نگذار تا سختی های زندگی بر من چیره شود ، بگذار بر تو تکیه کرده و چونان کوهی ، پشت به پشت من بایستی .
برای دریافت "انشا به زبان عادی و ادبی صفحه 41 نگارش نهم" لطفا نظری در نظرات پایین سایت برای ما بفرستید یا از دکمه صورتی ارسال نظر استفاده کنید.
سلام خوب بود ولی نه خیلی خوب
سلام ممنون خوب بود
خوب بود ممنون
سلام شبنم اسماعیل پور
انشا واقعا عالی بود
🌹❤️
واقعن خییل عالی بود:)
بد نبود
خیلی خوب بود👌🏻
عالی هست مرسی
سلام خیلی خیلی خوب بود دستتون دردنکنه
عالی
خوبع
یه کم زیاده
بنویس تو دفترت یعنی چی چجوری استفاده کنیم:-)
هرگونه کپی برداری از مطلب یا قالب حرام است