انشا دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد صفحه 51 پایه یازدهم ابری که در بیابان بر تشنه‌ ای ببارد

نگین

قلب من موقع اهدا به ت ایراد نداشت مشکل توست اگر پس زده پیوندش را.در یک رابطه همیشه دخترها عاشق میشوند و شکاک

نگین

یکی دیگ از خوشبختیا اینه ک موزیک گوش کنی و هیج مخاطب خاصی به ذهنت نیاد

شهرزاد

زندگی موسیقی گنجشک هاست…زندگی باغ تماشای خداست….زندگی یعنی:همین پروازها،صبح ها،لبخندها،آوازها….

نگین

تک تک پل های پشت سرش را خراب کرد و من عاشقانه همه را درست کردمخدا را چه دیدید شاید سرش ب سنگ خورد شاید دلش خواست برگردد

نگین

دمت گرم لایک………..دقیقا

معنی انشا صفحه ۵۱ نگارش یازدهم شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد درمورد و درباره نگارش 2 پایه کلاس یازدهم گسترش مثل نویسی برداشت مفهوم از سعدی بازگردانی از سایت نکس لود دریافت کنید.

انشا درباره شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه‌ ای ببارداین انشا بسیار زیبا میباشد و برای شما عزیزان این انشا را در ادامه خواهیم گذاشت و شما میتوانید در ادامه مطلب انواع انشا ها درباره دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد را میتوانید دریافت کنید اگر شما عزیزان انشایی نوشته اید و میخواهید در این مطلب نمایش داده بشه در نظرات همین مطلب انشا را برای ما بفرستید تا انشا را با اسم شما در این مطلب قرار بدهیم. در مدرسه نمره بالا و ۲۰ بگیرید.

انشا دیدار یار غایب برای نگارش یازدهم مقدمه نتیجه

مقدمه : “در صدد نظر به او، شهر را ریخته ام برهم. شهره‌ی شهرشده ام بس که خاطراتم با وی را در هر گوشی که دیده‌ام نجوا کرده ام. دیگر همگان از بَرَند لحظه لحظه خاطراتم با آن دلارام را که در دلم آشوبی به پا کرده است.”

بدنه : “حال همگان می دانند که هیچ ارمغانی برایم گرانبها تر از این نیست که از بابت اشتیاقم به دیدارش خبر آمدنش را در قبال مژدگانی به جانب من آورند اما گویا این فراغ هیچ میلی به وصال ندارد.
من چونان چشمه و او چونان رودی است که مرا سیراب می‌کند اما حال در فراغش با سراب خاطراتش خود را سیراب می کنم. من عطش به بودن و به آب آن رود دارم و و آن رود گویی در مسیرش به نزدیکی من خشک شده و برهوتی بیش نیست.
من چون مجنونی می مانم که در بیابانی ماتم زده از خاکش طلا می‌خواهد. دوست داشتنم را مشق هر روزم کرده‌ام و با خود می نویسم و می نویسم برای یوسفی که اگر زمانی باز آمد و من به ضیافت آسمان رفته بودم، بداند که دوست داشتن او مرا از پای در آورد.”

نتیجه : “در خیالم بذر از یاد خود را کاشته است و حال آن بذر به درختی تنومند و پربار تشکیل شده است که تمام جانم را احاطه کرده است و تنها وقتی از خیالم پاک خواهد شد که سر این درخت را قطع کنند و آن تنها هنگامی است که روحم در آسمان آرام گرفته باشد.” 👤ف.میم

مفهوم شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

مقدمه : همواره انسان هایی که فراموششون کرده ایم و فراموشمان کرده اند ناگهان یه جایی وارد زندگی ما می شوند که اصلا در فکرمون نمیگنجید اینجور انسان ها تبدیل میشوند به فرشته ی نجات فرشته ی نجاتی که درست تویه لحظه ی سقوط به دادمون میرسن و مارو نجات میدن.

تنه انشا : توی اتاف درمانگاه راه می رفتم و از سر ناتوانی از این سمت به سمت دیگر قدم می زدم تا دقایق سخت سریعتر تمام شوند. مادرم در درمانگاه بستری بود هیچ کس را نداشتم تا کمکم کند یا اصلا از سر بی کسی و تنهایی به من دلداری بدهد. غمگین و افسرده در کنجی کز کرده بودم که یهو دستی روی شانه ام گذاشته شد. کله ام را که چرخاندم یک فرد هم سن و سال خودم را مشاهده کردم. با صدای دل انگیزی گفت : سلام دوست گل منو یادت نیست ؟ با این جمله جهش کردم به گذشته به روزهای زیبای بچگی یک روز اول مدرسه با صمیمی ترین و بهترین دوست آن روزم و به روز های بعد از آن که با همان دوست خوب گذشت اما ناگهان دوستم به خاطر شغل باباش از مدرسه رفتند و من ماندم و باز هم تک و تنهایی و الان بعد از هشت سال همان دوست صمیمی رو به رویم ایستاده بود و دستانش را تکیه گاه بی کسی من شده بود. آن زمان دوست صمیمیم مثل نجات غریق من را در بغل گرفت و من را از دلتنگی دراورد. اتفاقی دوستم در آن بیمارستان بیماری داشت و مرا رویت کرده بود و شناخته بود. چه زیبا و دل انگیز بود آن لحظه که دلم گرم بود که کسی را پیش من است. آن زمان دوستم مثل آب بارانی بود که بر لب تشنه آب ندیده من ریخته شد و من را نجات داد. شاید در ظاهر کار خاصی نکرد ولی همین که یک نفر در پیش من است و مرا از آن فضای افسردگی و استرس زا در آورد یک دنیا عشق و حس خوب بود.

نتیجه گیری : معجزه ها گاها کوچک هستند و گاها بسیار بزرگ. تکته مهم این است که کدام یک از آن ها زندگی باطنی را به انسان بازگرداند.

انشا شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

ابری ک در بیابان، بر تشنه ای ببارد چشمانم را که باز میکنم به وضوح پنجره را میبینم بیشتر مینگرم میبینم صبح است من هنوزخفته بیخبر با اب سردی به خودم می ایم خواستم بیرون بروم تا هوای صبحگاهی غرق در سراسر وجودم شود سردی باد از رفتنم به بیرون از خانه باز میدارد به عقب بر میگردمو درا میبندم میگویم جسارت هم چیز خوبیست. در کنج دلم احساس خوشحال زیادی دارم از این بابت که قرار است دوست دیرینه ام را ببینم ..نگاهی به ساعتم میدازم به راستی که چشم بر هم بزنی زمان باقی نیست. وقت رفتن است خداحافظی با پدر مادر میکنم و در را پشت سرم میبندم گربه ای با قامت لرزان و گرسنه چشم هایی معصوم سر راه است چه کنم این نیز بگذرد’استرس که نه ولی کنجکاو که گذر زمان بر او تاثیری داشته یا فقط منم ‘لازق’ گذشته ام
به کنار پل که میرسم نفسی تازه میکنم تعجب میکنم کسی نیست
خسته شدم از بس به اطراف نگاه کنم میگویم نکند باز کار هایش مکرر شود به اب نگا میکنم با اب درد دلی میکنم چه غم انگیز.:اب ت چه زلالی کاش همه مثل تو بودن تا دنیاهم زیبایی به خود میگرفت انگار قسمت نیست ببینمش.. وقتن رفتن به خانه هست اما من هنوزم منتظرم این کارش را به پای سادگی ام میزارم
اما غافل از اینکه شانس یک بار به ادم رو میکند..
وقت رفتن است گرچه دلم راضی به رفتن نیست…

معنی دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه‌ ای ببارد شعر سعدی

سعدی در این شعربا اتفاقی جالب که به سعدی خبر می‌رسد که یار قدیمی قصد دیدار با شما را دارد این شعر را می سراید پیغام می‌رسد که فردی و یار قدیمی که قبلا با او دوست بوده است و عاشق بودن است قصد دیدار دارد سعدی از این خبرم تهیه می‌شود و این پیام را به بارش باران بر تشنه لبی در بیابان تشبیه می کنند. گویی پیش از رسیدن خبر به شاعر الهام شده بود که قرار است چنین اتفاقی رخ دهد. اداری و عشق ورزیدن می‌گوید و تمام سختی های عاشقی را لازم می پندارد و به عشاق نوید می‌دهد که حتی زمانی که نمی‌تواند برای معشوق خود پیغام بفرستند و او را از شوق خود با خبر سازند باید امیدوار باشند که عشق کار خود را می‌کنند و لحظه وصال فرا خواهد رسید.

گسترش برداشت خود از شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

جهان مهین(صدرا) : دوری برای عاشق درد دارد؛درد بی درمان شنیدی ؟حال من یعنی همین بی تو بودن درد دارد می زند من را زمین…
هوا سرد بود؛سوز سرما همه را به پوشیدن لباس گرم واداشته بود.,دلبر ما نیز در آن کاپشن خاکی رنگش دلبری می کرد.با مادر و پدرش کنار اتوبوس ایستاده بودیم وقت خداحافظی بود باید از یارم دل می کندم، چه سخت است پرواز پرنده ای بدون بال هایش .
پدر را بغل کرد و سرش را بوسید پدر نیز پیشانی پسر را بوسید ،نوبت به مادر رسید … پسر بود دیگر طاقت دیدن اشک های مادرش را نداشت ؛شانه های مردانه اش تکان می خورد .یار من ؟! مرد من ؟! دارد گریه می کند ؟؟ این سوال دل من بود از خودم.
صدای قرآن خواندن در فضا پخش می شد ،بوی خاک باران خورده دیشب به مشامم می رسید ، صدای جیک جیک پرندگان، همهء آنها دست به دست هم داده بودند که من هنوز نرفته دلتنگش شوم.

بالاخره باید از او هم خداحافظی می کردم؛وقتی مادرم را بغل کردم نتوانستم خودم را کنترل کنم گریه کردم ،دیدم که او هم با دیدن اشک های مرد زندگی اش گریه کرد.همسرم کسی که وقتی مریض بودم برایم مادر بود،کسی که وقتی به مشکلی بر می خوردم برایم پدر بود و در آخر همسفر زندگی ام بود.قرار بود باهم زندگی قشنگی را بسازیم با چند وروجک (آخ وقتی یاد آن می افتم که قرار بود در آینده پدر بشوم چه حالی پیدا میکنم…) اما…اما من میدانم که این رفتنم برگشتی ندارد…

روبرویم ایستاد؛هردوی ما چشمانمان اشکی بود با چادر مشکی ام اشک روی گونه اش را پاک کردم زبری ته ریشش که همیشه دلم را می برد زیر دستم آمد،چادرم را گرفت و به آرامی بوسید وبا زمزمه ای که فقط خودم بشنوم گفت : (( مجنون توام حضرت آرام . میسپرمت اول به خدا بعد به پدر و مادرم .یا علی (ع) )) . بدون اینکه به چشمانم نگاهی کند سر به زیر سوار اتوبوس شد و کنار پنجره نگاهش به نگاهم افتاد خندید ،نگاهش را از من گرفت و رفت (سربازان امام خدانگهدار…) جمله ای بود که آخرین لحظه روی پارچه ته اتوبوس دیدم.
حال 38 سال از آن روز می گذرد و هربار که به دیدار مزار شهدای گمنام می روم این بیت شعر زیبا را روی دفترم می بینم و حسرت می خورم : دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ؟ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد. ..

انشا درباره شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

گسترش شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

شب دوشنبه است و ذهنم بسیار مشغول ..فردا امتحان دینی دارم اصلا تمرکز حواس ندارم ، فقط به فکر فردا هستم چرا که فردا کسی رامیبینم که تقریبا دوماه است اورا ندیده ام .دو ماه است دلم برای دیدنش پر میزند، دو ماه است که دستان پینه بسته اش را لمس نکرده ام و بهتر بگویم که دو ماه است پدرانه مرا نوازش نکرده است..
آری او کسی نیست جز پدرم ..
راستی امشب چقدرحالم خوب است و چقدر حس دیدار دلم را به ذوق در می آوردو چقدر دلم برای فردا تنگ شده است ای کاش امشب همین الان فردا می شد…
وقتی فهمیدم روز سه شنبه خوابگاه تعطیل میشود اشک در چشمانم حلقه زد نمیدانستم چکار کنم .دلم میخواست پر در بیاورم تا به سه شنبه برسم..
از خوشحالی دوستانم فهمیدم که حس آنها هم از احساس ذوق من دور هم نیست…و من نیز تشنه ی پدر..
آنهم پدران زحمت کش عشایر که در و دشت با گامهایشان آشناست و نگاه شان حکایتی است از رازهای سر به مهر دلواپسی ..دلواپسی من و همه ی فرزندان عشایری…
آری زیباست به پدری بیندیشیم که خود عبادت است..
امشب تصور آنکه فردا پدرم را خواهم دید ، قلبم را بیشتر میتپاند و با خود می اندیشم که چگونه باید دلتنگی های این لحظه های دوری را برایش بازگو کنم ؟
با چشمانم
با زبانم
یا با اشکهایم….
اما خودم میدانم نوازش پدرانه اش دلتنگی را از دلم بیرون خواهد کرد‌…
چرا که باید دختر باشی و دلتنگ پدر تا به خوبی حس کنید…

حال و هوای فردای من حکایتیست از شعر شیخ اجل سعدی که میفرماید

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد…

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

پریچهر : آیا می دانید که دیدن یار و معشوقه که مدت ها غایب بوده است ،چه لذتی دارد؟
مانند بارانی است که بر بیابانی خشک بر تشنه ای ببارد.
و ذوق و شوق و مسرّت دیدار یار غایب ،لذتش غیر قابل توصیف است، این شرح دوستی هایی است که جان و روح هر دو طرف ، به هم پیوند خورده اند و همین است راز جاودانگی آن
و تبلور اعلای این عشق،در زره زره وجود ما موج می زند .
در زندگی فرصت ها و لحظه ها بدون خبر می آیند و می گذرند بدون آنکه خبری دهند و تو را مطلع سازند. آن لحظه تویی که باید فرصت زندگیت را بگیری و غنیمت شماری و به وسیله ی آن چراغ دل خود را روشن و امیدوار کنی.. دقیقا مانند نسیم بهاری ملایم و بی صدا می آید و می گذرد بدون هیچ صدا و هیچ هشداری. همیشه که از این فرصت ها برایت پیش نمی آید و در قلبت را نمی کوبد تا تو نیز در قلبت را باز کنی و کلید روشنائیش را فشار دهی. تنها فرصت های کمی برای روشن کردن و پر کردن قلبت از امید و آرزو فراهم می شود و تو باید با بیشترین دقت و نگاهی آگاه و موشکافانه فرصت های خوب را از فرصت های بد جدا کنی و بهترین آن را انتخاب کنی.

پریچهر : چیزهایی ارزشمندی در زندگی هر کس به فراخور حال او وجود دارد.
مثل سلامتی برای بیمار. یا غذا برای گرسنه یا پیدا کردن آب برای کسی که تک و تنها در بیابان گیر افتاده.
آن شوق و ذوق وصف نشدنی، افزایش تپش قلب به سبب ذوق بیش از حد و خوشحالی بی مرزی که شاید فقط یک بار قادر به وفوق در دل و جان ما باشد.
همه می گویند می آیی ومن هر روز که به آمدنت نزدیک تر میشود دل تنگ تر میشوم ،افسرده تر میشوم.
دیروز همه جا را آب پاشی کردم گفتم شاید بیایی باز نیامدی .امروز هم به امید دیدار تو همه جا را آب پاشی میکنم شاید بیایی.
تو با قدم نهادن بر اینجا، زیبایی و کمال را به همراه داشته و بهترین هارا نسیب دل آزرده خاطر و بی قرار من خواهی کرد، چشم به راهی، سخت ترین درد بوده و درمانی برایش نیست، جز آمدنش، حضورش، به آغوش کشیدن و لمس دستانش، شمردن هر دقیقه پلک ها و تعداد مژه هایش، رفع دلتنگی، با هیچ قرص و دارویی امکان پذیر نبوده و قلب تشنه درونم، فقط با حضور و مشاهده او سیراب خواهد شد.

پریچهر : نقاش این کره خاکی،این کره را با رنگ های زیبا و گاهی همراه با عناصر بد ترکیب رنگ آمیزی کرده است.
شاید هیچ کدام از ما به این موضوع مهم فکر نکرده باشیم،که گاهی همین عناصر بد ترکیب تبدیل به دلیل زندگی ما انسان ها می شود؛یکی از این عناصر بد ترکیب که همگان ما صورت سیاه آن را دیده ایم،انتظار است.
شاید تصور همه انسان ها از انتظار، کوبیدن میخ در سنگ باشد اما من دید متفاوتی نسبت به آن دارم؛انتظار اکسیری است که باعث می شود یک کشاورز پیر سال ها تحمل کند تا این انتظار تمام شود و دسترنج خود را به بار آورد یا انتظاری که باعث می شود یک پزشک با استرسی که وجودش را فرا گرفته به اتاق عمل رود و با انتظار برگشت بیمارش از اتاق عمل بیرون آید.
آری انتظار،لباس زشت و دردناکی به تن دارد اما همانند عنصری است که اگر دلش را بشکافی و با ماشین ذهن باز به درونش سفر کنی،برایت تبدیل به سفر زیبایی می شود،سفری که تنها دلیل و امید زندگی انسان ها است.

پریچهر : مقدمه:زندگی شاید آن لحظه مسدودی ست که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت.
بند بدنه: راستش نه، یعنی آری، یعنی خب هنوز گیجم، هنوز نمی فهمم، حدود یک سال می گذرد اما هنوز هم آن روز را درک نکردم، بعد از اندک ماه قرار بود ببینمت، ثانیه ها را تکه تکه کردم که به تو برسند، رسیدند. سرم را پایین انداخته بودم و در همان حال جواب سلام جویده جویده ات را دادم، خیلی سخت سرم را بلند کردم چه ویرانگر و گیرا بود آن نگاه سنگینت، جان دل! در همان یکی دو ثانیه کوتاه نگاه تو، در حوالی دلم صدای زلزله ای آمد ،آن لحظه کاملا متوجه شدم که من ارگ بمم و خشت خشتم کاملاً متلاشی، نشد که بفهمم از دیدنت حال دلم خوب است یا نه؟ نشد مرز قائل شوم بین ویرانی و آبادی. حال آن حال گنگ و نامفهوم بماند ،دیدن چشمان مستت هیچ، راستش آن روز از شنیدن صدایت هم محروم شدم .
ضربان قلبم به قدری تند و محکم شده بود که خودم را کلافه کرده بود. شما را نمی دانم ولی من هنوز هم نمی‌دانم دیدار یار غایب ذوق دارد یا که درد دارد؟
نتیجه: چشم مست یار من میخانه میریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می ریزد به هم
#فیض الله نکویی

پریچهر : تپش قلبم مژده آمدنت را میدهد و من در صدای این تپش غرق میشوم،گویی ندایی دارد زمان به سر رسیدن این انتظار طولانی را نشان میدهد.در تمام وجودم انتظاری است که نیایی به پایان نمیرسد.
وجود من همانند ابری است که بغض کرده و هر لحظه امکان بارش دارد…و تو می آیی و من میبارم و دروازه خوشبختی به رویم باز میشود و با تمام وجودم عشق را احساس میکنم

پریچهر :

مقدمه : کودک بودم ، دقیق به خاطر نمی آورم ولی چهره اش در ذهنم نقش بسته است .
بدنه : از آن روز ۱۸‌سال میگذرد و هزاران روز است که ندیدمش ، نمیدانم چه تغییراتی کرده است ، پیر شده است ، جوان مانده است ، هنوز هم زیباست ، سفید است ، رنگ پوستش عوض شده است ، چشمانش برق ثابق را دارند یا نه ، اما هرچه ام که باشد باز هم مادرم است و این خصوصیات هیچ فرقی برایم نمیکند .
آتشی در قلب و وجودم شعله ور است که کم مانده اشتیاقم از چشمانم سرازیر شوند ، اما الان وقتش نیست ، باید چند دقیقه هم طاقت بیاورم تا عطر آغوشش را به مشام بکشم .
از راه میرسد ، آغوشش ، هنوز هم بوی ثابق و لبخندش شیرین و صدایش همان قدر آرامش بخش است .
نتیجه : گویا کویری بودم که آغوشش چونان بارانی بر سر من ، تازه ام کرد و جان دیگر در من تنید ، یار غایب من نیز همین کار را کرد و بر من بارید .

مهدی : عجیب دلم هوای غزل می کرد. بهانه اش را می دانستم.سری به حافظیه زدم. اردیبهشت بود و آسمان نیمه عاشق .نسیم می وزید و آواز عشق با دف و چنگ به گوش می رسید: ای عاشقان،ای عاشقان من از کجا، عشق از کجا… . آرام در مقابل حافظش نشستم و سرمست نغمه همایون غرق در غزل شدم. آسمان نرم نرمک بارید و من از عشق تر شدم. آسمان بارید و من از شعر،پر شدم. نسیم وزید و من از ساز، مست شدم. و همچنان آرام در مقابلش، من بودم و نغمه بود و شعر و ساز و آسمان عاشق. و روز که به آخر رسید دلم بهانه نداشت. آرام ناب غزل شده بود.

فاطمه : جهان منتطر ظهور امام زمان (عج)است. وقتی زمان آمدن ایشان برسد چنان شوق وحالی دارد کـه قابـل توصیف نیست، ومثـل این است کـه برروی یک کویر ویا بیابـان بارانی ببارد وآن جا را آبیاری کند. آمدن ایشـان یعنی پایان خطاهای گناهکـاران است و گناهان آنها را مانند خاک خیس خورده بیابان زیرو رو میکند واعمـال زشت آنها بر ملا می شـود وآنها مجازات گناهان خودشان را می بینند.

شایان : عشق مانند نماز است نیت که کردی دیگر نباید به اطرافت نگاه کنی…

دریا : زندگی تو تعداد سال هایی که در این جهان نفس کشیده ای نیست. …بلکه زندگی تو تعداد قلب هایی ست که در آن ها زندگی کرده کرده ای…..

ناب : وقتی آدم در زندگی تنهاست و دارد فکر می کند بازم مخاطب افکارش فرد خاصی هست….!

شهرزاد : ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان که از عشق دوری میکنند مردگانی بیش نیستند…..

نگین : تک تک پل های پشت سرش را خراب کرد و من عاشقانه همه را درست کردم
خدا را چه دیدید شاید سرش ب سنگ خورد شاید دلش خواست برگردد

شهرزاد : زندگی سخت نیست، زندگی تلخ نیستزندگی همچون نت های موسیقی بالا و پایین دارد گاهی آرام و دلنواز گاهی سخت و خشن گاهی شاد و رقص آور گاهی پر از غم زندگی را باید احساس کرد…..

ناشناس : مراقب افکارت باش که گفتارت می شودمراقب گفتارت باش که رفتارت می شودمراقب رفتارت باش که عادت می شود مراقب عادتت باش که شخصیت می شود مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.

شهرزاد : زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد
****
زندگی مثل نقاشی کردن است خطوط را با امید بکش اشتباهات را با آرامش پاک کن قلم مو را در صبر غوطه ور کن … و با عشق رنگ بزن.

مرام : دلم از داغ نامردى؛ … نسیمی سرد میـــخواهد میان قحطی مرهم؛ … دلى هم درد میـــخواهد مگر یادت نمى آید؛ … در آغاز محبت ها شبى گفتم در گوشت؛ “رفاقت مرد میـــخواهد ”

تنها : آهای کافه چی از ما که گذشت اما هر که تنها آمد اینجا، نپرس چه میل داری تلخ ترین قهوه ی دنیا را برایش بریز …آدمهای تنهامزاج شان به تلخی ها عادت دارد ِ….

دلگیر : سکوت شبمی تواند دلیلی باشد برای شروع دلتنگی درست از همان لحظه ای كه بدانی شنونده ای نیست برای شنیدن دلتنگی هایت ….

ناشناس : نبودی یا گمت کردم ! نبودم یا گمم کردی ! فقط این یادمه هر شب … دلم می خواست برگردی….

مهسا : گاهی دلم بﺮای باورهای گﺬشﺘه ام تنگ می شود گاهی دلﻢ بﺮای پاکی های کﻮدکانه قلبم میگیرد گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود تا خسته شود تا بشکند آن چیزی که درباره ی تو در سرم هست ِتمام ده ها کتاب می شود اما تمام چیزی که در دلم هست فقط دو کلمه است …دوستت دارم.

دلتنگ روزگار : آدمـای دلتنگ وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند یهو سرشونو بر میگردونند اونوری یکم ثابت میشن یواش یواش چشماشون پر از اشک میشه ….

نرگس : پروردگارا….!! اگر در دنیا کسی است که طاقت دیدن سعادت مرا ندارد چنان خوشبخت اش کن که مرا فراموش کند….!!!

سارا :به کسی اعتماد کن که اندوه پنهان شده در لبخندت …
عشق پنهان شده در خشمت …و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد …

نسترن : گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم: به همه پشت کنیم و مشغول کار خودمون باشیم. چون درست بعد از اینکه کارمون تموم شد، همه اون کسانی که بهشون پشت کرده بودیم … مجبورن بلند بشن و تشویقمون کنن…

دلنوشته : برای داشتن چشمانی زیبا، با چشمانت خوبی را در دیگران جستجو کن …برای داشتن لب های زیبا با دیگران با مهربانی صحبت کن و برای داشتن وقار و طمانینه، به گونه ای راه برو که گویا هرگز تنها نبوده ای تنها نیستی و تنها نخواهی بود …
قبل از عمل کردن گوش کن قبل از واکنش نشان دادن فکر کن قبل از خرج کردن به دست آور قبل از شماتت کردن صبر کن قبل از دعا کردن ببخش قبل از دست کشیدن تلاش کن!
بعضی از مردم بسیار زیبا هستند اما نه به خاطر چهره دلنشین نه به خاطر ظاهر جذاب نه به خاطر حرف های تاثیرگذار بلکه تنها به خاطر چیزی که هستند …
برای عشقتان زندگی کنید بی شک بیشتر به کارش می آیید …تا اینکه برایش بمیرید …
وظیفه تو این نیست که به دنبال عشق بگردی بلکه صرفا باید موانعی که میان تو و عشق فاصله می اندازند در خودت کشف کنی …
از چیزهای کوچک زندگی لذت ببر زیرا یک روز وقتی به گذشته برمی گردی می فهمی همان چیزها بزرگ ترین چیزهای زندگی ات بودند.به آن هایی که دوست شان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم بگویید در این دنیای شلوغ سنجاق شان کرده اید به دل تان بگویید گاهی فرصت با هم بودن مان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست شما بگویید،حتی اگر نشنوند ..گاهی در رفاقت، برادرانی بوجود می آید …که هیچ مادری قادر به تولد آن نیست …تونل ها ثابت کردند که حتی در دل سنگ هم، راهی برای عبور هست ما که کمتر از آن ها نیستیم ، پس ناامیدی چرا؟.

نویسنده : او رفت اما ماندنی ترین شد؛ای حضرت عشق زمان میگذرد و قلبم میگوید ک تو می آیی.

فاطیما : نبین که می خندم !من یکی باور کردم ..کارم از گریه گذشته.

فاطمیا : ﻫﯽ ﺭﻓﯿﻖ . . .
ﺯﯾﺎﺩﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﻧﮑﻦ !!!
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ !!!
ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﺰﻧﺪ
!!!
ﭘﺸﺖ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ , ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺵ !!!
ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺯﻯ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺷﻤﺎ…؟!!!.

فاطیما : خــــــــیلی ســـخــتـــه

نصفه شبــــی بغض گـــــلوتو بگیــــــره و دلتنگــــــش بشـــی

فکــــــــر کنی شایـــــــد

مثل قدیمـــا باز هـــــم یه اس گــــاه و بی گــــاه بده و بپرسه

خوابی یا بیـــــدار ..؟

ولـــــــی بــاید قبول کنی اون هیچوقت مال تـــــو نبوده . . .

فاطیما : ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮏ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ . . .ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻡ !
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺣﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩ !

.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﻧﺪ !

.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﯼ ﻗﻠﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ؟
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ، ﺑﺒﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ، ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻋﺸﻖ ﺁﻣﺪﻩ ؟!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺍ ؟ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺸﻨﻮﯼ ﺩﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﮕﺮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻬﻢ ﺭﺩﯾﻒ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ، ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ؟
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍ ، ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﺮﺍ ؟!
ﭼﺮﺍ ﺳﮑﻮﺕ ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺸﻨﻮﻡ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺻﺒﻮﺭ ؟
ﺧﺪﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﮕﻮﯾﻢ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎﺷﻢ ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ، ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﮒ ﺳﺒﺰﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺮﮒ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﺵ ﻣﺎﻧﺪﻩ . . .!
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺡ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯽ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﭘﻮﭺ ، ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ . ..

فاطیما : اهای غریبه…!
درکنارش میشینی وفقط باچند آیه قران محرمش میشوی!!!!ومن…و منه آشنا با یک دنیا عشق و حسرت
به او…نامحرمم…!!!

فاطیما : روز مرگم در اخرين نفسم به او خواهم گفت اونطوري نه….اينطوري ميرن…

فاطیما : ديگر او نيست…!
بازگشتي در کار نيست…
يک بار که برود براي همه ي عمر رفته است!
حتي اگر برگردد باز هم ديگر او نيست…!

فاطیما : حرف های من بماند برای بعد!
دلخوری هایم..دلتنگیهایم…و تمام اشک هایم
تو از خودت بگو….
با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت!!!!!!!!!!!!!!!!

نگین : چه حسی برتر از این است بدانی دوستت دارد بگوید غم مخور هستم مگر جز تو که را دارم.

فاطیما : تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن.

فاطیما : بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …

فاطیما : وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی !

فاطیما : اونکه میخواست منو بفهمه نتونست !
اونکه میتونست بفهمه نخواست !
این شد که “تنهایی” تمام قد منو بلعید !!!

فاطیما : “من” یک نقطه دارد ؛ من تنها هستم !
“تو” دو نقطه دارد پس تنها نیستی !!!

فاطیما : دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …

فاطیما : من تنهام!
تنها بودم که یکی تنها ترم گذاشت ورفت….

فاطیما : تنهایی یعنی وقتی پرستار گفت :همراه بیمار….ولی کسی نبود جواب بده!….
آهسته گفتم:ببخشید کسی همراه من نیست.

نگین : غریبه های زیادی را میبینم که روزی رفیق ترینم بودن……

نگین : در پس روزهای تکراری چاره ای نیست جز تکرار مکررات………
جز دوام اوردن در هجوم این تنهایی…..چاره ای نیست جز نگاه و سکوت ممتد

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
علیرضا 2 سال قبل
1

ببرال

شعرمکران پایه پنجم 3 سال قبل
-2

شعر ما مکران است

شعرمکران 3 سال قبل
0

مکران

فاطیما 3 سال قبل
12

مهربانی زبانی است که هم نابینا می بیند وهم ناشنوا می شنود….

شهرزاد 3 سال قبل
14

زندگی موسیقی گنجشک هاست…زندگی باغ تماشای خداست….زندگی یعنی:همین پروازها،صبح ها،لبخندها،آوازها….

-1
ناشناس 3 سال قبل

واقعا همینطوره

نگار 3 سال قبل
7

آموخته ام اگر کسی یادم نکرد،یادش کنم،شاید او تنهاتر از من باشد….

1
dragon 2 سال قبل

واقعا زون😂

پریا 3 سال قبل
-1

خدایا، آنکه در تنهاترین تنهاییم ، تنهای تنهایم گذاشت….خواهشی دارم….تودر تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش نگذار….

F.A 3 سال قبل
4

عشق آدم هاراداغ میکند و دوست داشتن آدم هارا پخته…!!!هر داغی یک روز سرد میشود،ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود…..!!!

رویا 3 سال قبل
11

عشق زیباست دیدار و وصال عسق از ان زیباتر پس عاشق شویم عاشقی زیباست

9
نیما 3 سال قبل

زیبا بود لایک…………………………

AF 3 سال قبل
8

سردش بود….دلم را برایش سوزاندم…گرمش که شد باخاکسترش نوشت:(خداحافظ)…!

بهاره 3 سال قبل
7

خسته ام!!!!همه می گویند کوه کندی؟!ولی….هیچکس نمی داند دل کندم از کسی که همه کسم بود…!

... 3 سال قبل
5

مرد از زن خیلی تنها تره!

شهرزاد.......... 3 سال قبل
7

آفرین برتو……………

شهرزاد.......... 3 سال قبل
4

برای عشق گریه کن ولی کسی رو بخاطر عشق به گریه کردن ننداز…!عشق بازی کن اما هرگز کسی رو باعشق به بازی نده….!!

شهرزادجووون 3 سال قبل
1

پایان شب من باش ؛ چون جاے درنگے نیست … جز عشق براے ما ؛ پایان قشنگے نیست ….

شهرزادعاشق 3 سال قبل
2

یه وقتایی لازمه یکی کنارت باشه . . . کاری نکنه و حرفی نزنه ها ! فقط باشه . . .

3
علی 3 سال قبل

ای از دیده ها غایب بیا مرهمی بر دل تیر خورده از دوران ما باش ،ای منجی عالم ای مسیح شیعه بیا تاصلیب ظلم و جفا را ریشه کن کنی .دلبرا دل بردی پس ندادی دل را بیا لااقل خودم را ببربا خودت به عالم خو بی ها اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.

ساینا 3 سال قبل
3

تقﺼیر ما نیست!خیانت را معلم به ما یاد داد!وقتی که گفت:”جای خالی را پر کنید!

نفس 3 سال قبل
5

می گویند دلتنگت نباشم!!خدای من…انگار به آب می گویند:”خیس نباش!!!”

شهرزاد 3 سال قبل
4

قشنگ بود…لایکک…

نویسنده 3 سال قبل
9

مهدی جان آمدنت به درازا کشید عاشقان تو از شامگاه تا سپیده دم به شوق دیدار تو دست هایشان را لبیک گویان به آسمان برافراشته و آمدنت را از خدا طلب می کنند دوریت دل های تشنه را تشنه تر می کند بیا تا با آمدنت بار دیگر دل های تشنه سیراب شوند… بیتا

mя.ţ 3 سال قبل
3

لانه ام غاری است عمیق!تمام کبریت ها را امتحان کرده ام هیچ چراغی در من روشن نمی شود،مرا صدا بزن چنان به تنهایی خو گرفته ام که گاهی خودم را در آیینه حلزون میبینم.با من مهربانی کن و برایم آفتابی بیاور گرم تر از آفتاب تابستان !قول میدهم انگشتم را به حنجره شب بیندازم و سیاهی را به موهایم باز گردانم….

2
Ariana 3 سال قبل

چ بگویم از نگاهت ک بند بند دلم را پاره می کنه یا از ان خنده هایت ک ضربانم را ب اوج میرسانداما توی دوکلمه خلاصت می کنمدوست دارم جانانم

mя.ţ 3 سال قبل
4

دیگر چیزی نیست که ما را بشکند؛ شکستگان را چگونه می توان باز هم شکاند؟T

pari 3 سال قبل
2

پاک ترین هوای دنیاهمان لحظه ای ست کهدلهایمانهوای همدیگر را مـــی کند …!

@ 3 سال قبل
-1

در زیباترین عاشقانه های جهان ،همیشه قلب یک زن در میان است !زن اگر نباشد ، پرنده ی شعردر شاخه های دفتر هیچ شاعری ، پر نمیزند…!

!!! 3 سال قبل
4

با هر رنگی رفاقت کن اما رفاقت را رنگ نکن

شیوا 3 سال قبل
2

خدا بعضی دخترهارا آفرید تا فقط ثابت کنه دخترم میتونه مرد باشه!

رها 3 سال قبل
10

یوقت زشت نباشه که به هوس یه غریبه میگیم عشق ورزیدن ولی به دلواپسی مادر میگیم گیر دادن!

ناسیونال 3 سال قبل
3

به بعضیا باس گفت :خوبه دنیای مجازی هست !وگرنه تو کجا میخاستی کلاس بذاری ؟!

نگین 3 سال قبل
20

قلب من موقع اهدا به ت ایراد نداشت مشکل توست اگر پس زده پیوندش را.در یک رابطه همیشه دخترها عاشق میشوند و شکاک

11
اقلیما 3 سال قبل

موافقم باهات

8
مهم نیست...میگذره.... 3 سال قبل

دقیقا درسته…!!!

9
نگین 3 سال قبل

خوبه که موافقی البته این ی قانونه قلب دخترا ……………………………………………..

2
Fati 3 سال قبل

عاشقی برا دخترا عاشق کردن برا پسرا

نازی 3 سال قبل
3

ماقوی هستیم شما با کاراتون باعث میشین که ما ضعیف بشیم!!!!!

نگین 3 سال قبل
4

چه قدر تکستش جذابه .عالیییییییییییییییییی

گناهکار 3 سال قبل
3

یا بمون یا نرو ویا بمونم ویا برم……..انتخاب باتوست!!!کدومش؟؟؟؟!!

444 3 سال قبل
2

زیبا بود و متن دوست داشتنی ک هرکی دوس داره از عشقش بشنوه اینو.عالی

4
المیرا 3 سال قبل

امامن همیشه یادگرفتم با تنهایی خودم تو یه ،گوشه کز کنم این تنها کار من از بچگی تا الانه من هیچ اعتقادی به عشق ندارم شاید هم به خاطر سختی های زندگی بی رحم شدم

.... 3 سال قبل
3

سلام…لطفا خواهشا بعضی مطالب رو پاک نکنید….

440 3 سال قبل
2

ساحل دلت رابه خدا بسپار ؛ خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد….

1234 3 سال قبل
1

تنهایی سطر آخر شعرهای من است همیشه دلتنگی اشک … آه پایان تمام عاشقانه هاي دنیا غم انگیز است….!!!!!!

پریسیما 3 سال قبل
1

بهتره که بجنگی و دوباره سقوط کنی تا این که بدون امید زندگی کنی ….بهترین برای بهترین خودت باش …

دقت کن....!!!!!! 3 سال قبل
4

من رو همونطور که هستم قبول کن یا رفتنم رو تماشا کن ….

سیتا 3 سال قبل
5

قله ای که چند بار فتح شود بی شکت تفریحگاه عمومی می شود!….مواظب دلت باش…!!

... 3 سال قبل
4

تا زمانی که از کسی خواسته ای نداری خواستنی هستی….!!

ساره 3 سال قبل
1

ایــنـجـــــــا دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــرای {بـلـنــــد شـــدن} آمـــاده مــی شــــود بــرای {ســـوار شــــدن}

نیوشا 3 سال قبل
3

اگر خواهان رسیدن به بزرگی هستی منتظر اجازه اش نباش ! برای خود زندگی کنیم نه برای نمایش دادن آن به دیگران!!!

مبینا 3 سال قبل
1

کاش اونایی که چوب سادگی شون رو میخورن یکمی هم نون مهربونی شون رو بخورن ….

1
تنها 3 سال قبل

کاش

مهلا 3 سال قبل
4

زبان استخوانی ندارد ….اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند ….مراقب حرف های تان باشید …!!!

آدم ها رو بشناس.....!!!!!!!!!!!!!!! 3 سال قبل
5

برخی آدم ها شما را ترک خواهند کرد اما آن پایان داستان شما نیست آن پایان نقش آن ها در داستان شماست !

فارغ 3 سال قبل
10

عشق مانند باد است نمی توانی آن را ببینی اما می توانی حسش کنی…..!!!

تالس 3 سال قبل
4

در بازی زندگی گاهی پیروز می شویم گاهی شکست می خوریم در هر دو حالت، ما باید به بازی ادامه دهیم….

فاطمه 3 سال قبل
3

زندگی کوتاه است. روی چیزی که واقعا بیشترین اهمیت را دارد تمرکز کنید****** زندگی واقعا ساده است اما ما اصرار داریم آن را پیچده کنیم….****** زندگی همیشه بی نقص نیست مانند یک جاده، زندگی هم پیچ و خم و فراز و نشیب های زیادی دارد اما زیبایی اش به همین است****** آن چه درباره زندگی یاد گرفته ام را در سه کلمه می توانم خلاصه کنم :زندگی ادامه دارد…..****** هنگامی که زندگی به شما صد دلیل برای گریه کردن می دهد به زندگی نشان دهید که هزار دلیل برای لبخند زدن دارید****** ده درصد زندگی چیزی است که اتفاق می افتد و نود درصد بقیه واکنشی است که شما نسبت به آن نشان می دهید****** بخندید به همان اندازه که نفس می کشید، و عشق بورزید تا زمانی که زنده هستید….

2
فاطمه 3 سال قبل

دلنوشته…

2
SALEH 3 سال قبل

عالی بود

منا 3 سال قبل
1

ای نسخه نامه الهی که توییای آینه جمال شاهی که توییبیرون ز تو نیست آنچه در عالم هستاز خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

نگین 3 سال قبل
4

خیلی حالم گرف ته اس نابودم سخته واقعا

3
Adrina 3 سال قبل

درکت میکنم….

AF 3 سال قبل
1

منظورت اینه گفتاری بنویسن؟!

شهرزاد 3 سال قبل
1

زندگی سخت نیست، زندگی تلخ نیستزندگی همچون نت های موسیقی بالا و پایین داردگاهی آرام و دلنواز گاهی سخت و خشنگاهی شاد و رقص آور گاهی پر از غمزندگی را باید احساس کرد…..

ناشناس 3 سال قبل
3

مراقب افکارت باش که گفتارت می شود مراقب گفتارت باش که رفتارت می شودمراقب رفتارت باش که عادت می شود مراقب عادتت باش که شخصیت می شودمراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود

شهرزاد.......... 3 سال قبل
2

زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد**** زندگی مثل نقاشی کردن است خطوط را با امید بکش اشتباهات را با آرامش پاک کن قلم مو را در صبر غوطه ور کن … و با عشق رنگ بزن*****

مرام 3 سال قبل
2

دلم از داغ نامردى؛ … نسیمی سرد میـــخواهد میان قحطی مرهم؛ … دلى هم درد میـــخواهد مگر یادت نمى آید؛ … در آغاز محبت ها شبى گفتم در گوشت؛ “رفاقت مرد میـــخواهد ”

تنها 3 سال قبل
0

آهای کافه چی از ما که گذشت اما هر که تنها آمد اینجا، نپرس چه میل داری تلخ ترین قهوه ی دنیا را برایش بریز …آدمهای تنهامزاج شان به تلخی ها عادت دارد ِ….

دلگیر 3 سال قبل
2

سکوت شبمی تواند دلیلی باشد برای شروع دلتنگیدرست از همان لحظه ای كه بدانی شنونده ای نیستبرای شنیدن دلتنگی هایت ….

231281 3 سال قبل
10

نبودی یا گمت کردم !نبودم یا گمم کردی !فقط این یادمه هر شب … دلم می خواست برگردی….

ََمهسا 3 سال قبل
3

گاهی دلم بﺮای باورهای گﺬشﺘه ام تنگ می شود گاهی دلﻢ بﺮای پاکی های کﻮدکانه قلبم میگیرد گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود تا خسته شود تا بشکند آن چیزی که درباره ی تو در سرم هست ِتمام ده ها کتاب می شود اما تمام چیزی که در دلم هست فقط دو کلمه است …دوستت دارم

دلتنگ روزگار 3 سال قبل
3

آدمـای دلتنگ وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند یهو سرشونو بر میگردونند اونوری یکم ثابت میشن یواش یواش چشماشون پر از اشک میشه ….

نرگس 3 سال قبل
8

پروردگارا….!!اگر در دنیا کسی است که طاقت دیدن سعادتمرا ندارد چنان خوشبخت اش کن که مرافراموش کند….!!!

ناب 3 سال قبل
2

وقتی آدم در زندگی تنهاست و دارد فکر می کند بازم مخاطب افکارش فرد خاصی هست….!

دریا 3 سال قبل
2

زندگی تو تعداد سال هایی که در این جهان نفس کشیده ای نیست. …بلکه زندگی تو تعداد قلب هایی ست که در آن ها زندگی کرده کرده ای…..

یار 3 سال قبل
6

کل عمرمون دپرس هستیم ولی تو اعلامیه مون میزننشــــادروان !!!!!!!!!

13
نگین 3 سال قبل

دمت گرم لایک………..دقیقا

شایان 3 سال قبل
5

عشق مانند نماز استنیت که کردی دیگر نباید به اطرافت نگاه کنی…

سپهر 3 سال قبل
3

در دنیا زندگی کن اما نگذار که دنیا وارد تو شوددر دنیا باش اما از دنیا نباش ….

نگین 3 سال قبل
13

تک تک پل های پشت سرش را خراب کرد و من عاشقانه همه را درست کردمخدا را چه دیدید شاید سرش ب سنگ خورد شاید دلش خواست برگردد

Amir Hosin 3 سال قبل
8

خیلی عالی زیبا بود و متن هایش دوست داشتنی و دلچسب است❤❤❤

shahid 3 سال قبل
4

خوشبختی یعنی چه دور چه نزدیک ! …هنوز کسی باشد که بی بهانه دوستت داشته باش !…..

asheghe Ali 3 سال قبل
6

ما انسان ها همیشه گمان می کنیم:اولین عشق ما آخرین عشق مان استو آخرین عشق ما اولین عشق مان است!

باران 3 سال قبل
3

سن هرگز نمی تواند تو را از حادثه عشق محافظت می کنداما عشق همیشه می تواند تو را از افزایش سن محافظت کند

دلنوشته 3 سال قبل
6

برای داشتن چشمانی زیبا، با چشمانت خوبی را در دیگران جستجو کن …برای داشتن لب های زیبا با دیگران با مهربانی صحبت کن و برای داشتن وقار و طمانینه، به گونه ای راه برو که گویا هرگز تنها نبوده ای تنها نیستی و تنها نخواهی بود …

... 3 سال قبل
3

هرگز از روی ظاهر چیزها یا افراد قضاوت نکن زیباترین مارها می توانند مرگبارترین آن ها باشند!…

فقط خدا 3 سال قبل
3

ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت بردند دریا آرام شد و آن ها صید تور صیادان شدندآشوب های زندگی حکمت خداست از خدا دل آرام بخواهیم نه دریای آرام.

نگین 3 سال قبل
18

یکی دیگ از خوشبختیا اینه ک موزیک گوش کنی و هیج مخاطب خاصی به ذهنت نیاد

نویسنده 3 سال قبل
2

او رفت اما ماندنی ترین شد؛ای حضرت عشق زمان میگذرد و قلبم میگوید ک تو می آیی

زهرا 3 سال قبل
6

دیروزبی خبررفت!برای همیشه خارج..من ماندم ویک عمربافکرش..کاش بیادکاش دلش بسوزه کاش خبری ازش داشم..آرشم خیلی دوست دارم

فاطیما 3 سال قبل
3

جا داره یادی کنیم از کسایی که زمانی کنار ما بودنو الان…کنار ما بودن آرزوشونه…!!!

2
فاطیما 3 سال قبل

کسی که بهت خیانت کنه وشخص دیگری رو به جای تو ترجیح بده همون بهتر که نباشه واصلا بی رحمی نیست!!!!!!!!!!!!

2
نگین 3 سال قبل

زندگی عجیبی شده ادما بدجور دورت میزنن

2
فاطیما 3 سال قبل

فقط کاش با احساسات آدم بازی نمیکردن!!!!!!!

1
فاطیما 3 سال قبل

فکر نکنم!!!!!!!!!

ناشناس 3 سال قبل
3

زیبا بود…..لاییک

نگین 3 سال قبل
2

دلت پره تازه رفته طرفت یا هنوز عادی نشده رفتنش؟

فاطیما 3 سال قبل
2

یهویی اومد یهویی ام رفت!!!!

ناشناس 3 سال قبل
3

هیچ پسری ندیدم گریه کنه!!!!بعدشم شاید از ظاهر گریه کرده که تو ناراحت نشی ولی از کجا معلوم شاید در باطن خوشحال بوده!!!!؟؟

فاطیما 3 سال قبل
2

وقتی پسری رابطه ای رو با دختری شروع میکنه تا با احساساتش بازی نکنه ول کن نیست….

فاطیما 3 سال قبل
1

دلم به کما رفتهبرای مردنش دست به دعا شوید

نگین 3 سال قبل
1

ادما میرن دنبال لیاقتاشون همیشه

نگین 3 سال قبل
1

همیشه ک همه نامرد نیستن همه ک نمیرن یه سریا تا تهش میمونن و موندگار میشن ن یادگار

نگین 3 سال قبل
0

پسرا اونجوری ک فکرشو میکنی نامرد نیستن

فاطیما 3 سال قبل
1

بعضیا هم که میمونن تو زندگی بهت شک دارن و سرزنشت میکنن!!!!

فاطیما 3 سال قبل
1

حتی بعضیا آنقدر بهت شک دارند که احساس میکنی ای کاش باهاش ازدواج نمیکردی وزندگی اینطوریم بی شک شیرین نخواهد بود!!!

نگین 3 سال قبل
1

اون نامردی که بهت خیانت کرده هر سنی هم ک داشته باشه بویی از مردبودن نبردهشاید الان دلتنگشی ناراحتی ولی روزای خوبم میاد اون روزی میاد که بخندی و بگی قدرمو ندونست نگاه ب چ روزی افتاد

فاطیما 3 سال قبل
1

چطور؟!

نگین 3 سال قبل
1

همین جوری دوسن نداری نگو مشکلی نیست گلم………………………

فاطیما 3 سال قبل
0

مرسی

فاطیما 3 سال قبل
1

چرا بعضی نظرات رو ثبت نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نگین 3 سال قبل
2

ارع بابا معلوم نیس چشه اصن

فاطیما 3 سال قبل
2

مدیر تو رو خدا ثبت کن!!!!!!

2
نگین 3 سال قبل

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ لج کرده هااااااااااااااااااااااااااااااا………………….

0
فاطیما 3 سال قبل

ارههههههههههههههههههههخخخخخخخخخخخخخخخخخکلی چیزی نوشتم ولی ثبت نمیکنه!!!!!!!!

0
نگین 3 سال قبل

اره واس منم اینجوری میشه هی تایپ میکنم ولی ثبت نمیشه لامصب ………….باید جن بار امتحان کنی تا بشه

1
فاطیما 3 سال قبل

بخدا ده بار بیشتر امتحان کردم ولی نمیشه که نمیشه!!بامن لج کرده خخخ!!!1

1
نگین 3 سال قبل

گفته اینا خیلی دارن چت میکنن لج کرده بدجور…………………….. کوتاه کوتاه باید فرستاد……………ولی خوبیش اینه واس ولنتاین درگیری نداری چی بخری براش ………راحتی

2
فاطیما 3 سال قبل

اره شاید…..من حاضر بودم کل جهان رو تقدیمش کنم ولی فقط باشه ونره….تومیخوای چی بخری؟؟!!!

1
فاطیما 3 سال قبل

کوتاه کوتاه هم میفرسم ثبت نمیکنه!!!!!

3
نگین 3 سال قبل

والا مثل خرتوگل موندم چی بگیرم کمکم کن ……………….سخته واقعا نمیدونم چی بگیرم…………………………………………………………………………..

2
فاطیما 3 سال قبل

گردنبند یا انگشتر یا ساعت اکثرا میگیرنولی چیزی بگیر که وقتی میبینه یادت بیوفته!!!…………..

1
نگین 3 سال قبل

همون شاید گردن بند بگیرم براش .خیلی دوست داره ……………………………..ادکلن چی ب نظرت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ولی میگن جدایی میاره

1
نگین 3 سال قبل

ارع راست میگی تموم میشه هیچی به هیچی واس اونا راحته خریدکردن واس دخترا خرس و شکلاتو دستبند و گل و این طورچیزا ولی واس دختر سختهالبت همه چیز واس اونا راحته حتی فراموش کردن

2
فاطیما 3 سال قبل

نگین جان فعلا

1
نگین 3 سال قبل

هنوزم بهش میگی عشقم چه دلی داری دختر واقعا دوسش داری ای کاش لایقت بود

2
فاطیما 3 سال قبل

اخه خیلی دوسش داشتم نگین………………………………………………………………………………….

2
فاطیما 3 سال قبل

هیچ چیز نمیتونست ازهم جدا مون کنه ولی نمیدونم یهو چیشد………………….!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

1
نگین 3 سال قبل

هنوزم دوسش داری معلومه ایشالا برگرده بگع برگشتم عشقمچندوقت باهم بودین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

1
فاطیما 3 سال قبل

هفت ماه

1
فاطیما 3 سال قبل

فک نکنم برگرده نگین…..

1
نگین 3 سال قبل

کارای خدا غیرمنتظره هستش یهو یه جوری زمینت میزنه که پاهات توان بلندشدن نداشته باشن زمین گیر میشه ادم……………………بعد اسمش میشه قسمت یا سرنوشت

1
نگین 3 سال قبل

عشق من دوماه رفت ولی بعدش درست وقتی که ناامید شده بودم اومدو گفت بدون تو نمیتونم

1
فاطیما 3 سال قبل

شاید به صلاحه خدا خودش از همه چی خبر داره شاید قسمت هم نبودیم………………………………

1
نگین 3 سال قبل

امید داشته باش کارای خدا بی منطق نیست اون روزی رو میبینم که بگی برگشته

1
فاطیما 3 سال قبل

عشق منم همین بود یه هفته باهم نبودیم نمیدونی چه آشوبی کرده بود…..اخه خیلی ازش ناراحت شده بودم وبهش گفتم دیگ تموم ولی حتی خودمم نتونستم یه هفته رو دووم بیارم…………………………

1
فاطیما 3 سال قبل

ممنون نگین جان

1
فاطیما 3 سال قبل

فعلا

3
فاطیما 3 سال قبل

عشقتون پایدار…………….

1
نگین 3 سال قبل

مرسی گلم ایشالا اتفاقای خوب برات رقم بخوره تو روزای اینده که خوشحال بشی و از ته دل بخندی ارزو میکنم برات عزیزم

2
فاطیما 3 سال قبل

لطف داری گلم………..

1
فاطیما 3 سال قبل

شبت خوش نگین جان

نگین 3 سال قبل
1

غریبه های زیادی را میبینم که روزی رفیق ترینم بودن…..

فاطیما 3 سال قبل
2

تنهایی یعنی وقتی پرستار گفت :همراه بیمار….ولی کسی نبود جواب بده!….آهسته گفتم:ببخشید کسی همراه من نیست….

فاطیما 3 سال قبل
2

من تنهام!تنها بودم که یکی تنها ترم گذاشت ورفت….

فاطیما 3 سال قبل
3

دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …

فاطیما 3 سال قبل
2

“من” یک نقطه دارد ؛ من تنها هستم !“تو” دو نقطه دارد پس تنها نیستی !!!

فاطیما 3 سال قبل
2

اونکه میخواست منو بفهمه نتونست !اونکه میتونست بفهمه نخواست !این شد که “تنهایی” تمام قد منو بلعید !!!

فاطیما 3 سال قبل
2

وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستیوقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی !.

فاطیما 3 سال قبل
2

بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …

فاطیما 3 سال قبل
1

تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن

فاطیما 3 سال قبل
0

خخخخپس خواب باشم؟!!!!!!!باس میرفتم مدرسه………

فاطیما 3 سال قبل
0

ببخشید از شما اجازه نگرفتم که بیدار شم….!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!خخخخخخ

نگین 3 سال قبل
1

مدرسه امروز ؟؟؟؟؟؟؟؟؟کلاس چندمی ت؟من یازدهم تجربیمخخخخخخخخخخخخخ دفعه بعد اجازه بگیر

نگین 3 سال قبل
1

مدرسه ات کجاست ؟ اسمش چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم اون موقع بیدار بودم ولی داشتم زیست میخوندم

نگین 3 سال قبل
1

چه حسی برتر از این است بدانی دوستت دارد بگوید غم مخور هستم مگر جز تو که را دارم

1
فاطیما 3 سال قبل

کاش کسی بود واین جمله را میگفت…..!!!!!!!!!!!!!

فاطیما 3 سال قبل
3

ارهههههههههه من باس پنجشنبه هاهم برم متاسفانه….

فاطیما 3 سال قبل
2

مدرسم اسمش شاهد شهید حیدریه ویه جورایی نمونه هست…..درضمن من یازدهم انسانیم……

فاطیما 3 سال قبل
2

فهمیدم درس خونی…….!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فاطیما 3 سال قبل
1

لزومی نمیبینم اجازه بگیرم…..خخخخخخخ……..

فاطیما 3 سال قبل
2

حرف های من بماند برای بعد!دلخوری هایم..دلتنگیهایم…و تمام اشک هایمتو از خودت بگو….با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت!!!!!!!!!!!!!!!!

فاطیما 3 سال قبل
2

ديگر او نيست…!بازگشتي در کار نيست…يک بار که برود براي همه ي عمر رفته است!حتي اگر برگردد باز هم ديگر او نيست…!

فاطیما 3 سال قبل
1

روز مرگم در اخرين نفسم به او خواهم گفت اونطوري نه….اينطوري ميرن…

فاطیما 3 سال قبل
2

اهای غریبه…!درکنارش میشینی وفقط باچند آیه قران محرمش میشوی!!!!ومن…و منه آشنا با یک دنیا عشق و حسرتبه او…نامحرمم…!!!

0
فاطیما 3 سال قبل

خــــــــیلی ســـخــتـــه

فاطیما 3 سال قبل
1

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮏ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ . . .ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻡ !ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺣﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩ !

0
نگین 3 سال قبل

یه خداااااااااااااااااا چ جوری ثبت کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

1
فاطیما 3 سال قبل

بخدا خودمم تعجب کردم!!!!!!!!!!!!

1
فاطیما 3 سال قبل

بعضی وقتا باهام کنار میاد…خخخخ

فاطیما 3 سال قبل
1

کاش دل شکستن حرام بود………….وکاش هیچکس دل شکستن بلد نبود……….

نگین 3 سال قبل
2

شاید باورت نشه ولی خودم تمومش کردم رابطه رو الان داغم نمیفهمم ولی فردا حالم دیدنیه خوب میدونم

فاطیما 3 سال قبل
2

چرا نگین شما که رابطتون خوب بود؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!بعدشم گفتی پسره دوست داره و فلان………

فاطیما 3 سال قبل
1

میفهمم چی میگی نگین……….خودمم تجربشو کردم…….

فاطیما 3 سال قبل
1

چیشد که تموم کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اتفاقی بینتون افتاد؟!!!!!!!!

فاطیما 3 سال قبل
1

نمیدونم بهت تبریک بگم یا تسلیت؟!!!!!!!

نگین 3 سال قبل
1

چیزی نشد خوب خوب بودیم ولی دیدم وابستگیم خیلی داره زیاد میشه

نگین 3 سال قبل
1

ولی اگع یه روزی جدا میشدیم من دووم نمیارم میدونم پس خودم تمومش کردم

نگین 3 سال قبل
2

الان هی داره زنگ میزنه مدام پشت سرهم ولی من باهمه دوست داشتنام جوابشو نمیدم میدونم بی رحمیه ولی………….

فاطیما 3 سال قبل
1

نگین جان کاری عشق من باهام کرد تو با عشقت نکن……………..بازم عزیزم زندگی خودته خود دانی……….

نگین 3 سال قبل
1

اس داده میگع نگینم جواب بده تررررررررروخداااااااا چیشد اخه یهو…………..

فاطیما 3 سال قبل
1

خب نگین جان همچیو براش بگو اینجوری بهتره تا بخوای هیچی نگی……….بخاطر جداشدنت قانعش کن……..

نگین 3 سال قبل
2

خودمم موندم چیکار کنم سخته برام بدونش…………….نمیتونم خودمم

فاطیما 3 سال قبل
1

بنظرم صادقانه بهش بگو دلیل جدا شدنت چیا بوده تا فکر بد در موردت نکنه………

فاطیما 3 سال قبل
1

نگین اگ اون نمیتونه آیندتو بسازه تصمیمتو عوض نکن…….

فاطیما 3 سال قبل
1

نگین الان جدا شی بهتره تا بعدا پشیمون بشی……….

فاطیما 3 سال قبل
1

الان جدا شی فوقش چند ماه غصه میخوریولی بعدا پشیمون بشی باید تاآخر عمر افسوس بخوری…

فاطیما 3 سال قبل
0

نگین من نمیخوام فضولی کنم ولی یه پسر خوب هیچوقت با همسر آیندش دوست نبوده ورابطه نداشتن….

فاطیما 3 سال قبل
0

اون که تو سپاهه ازش بعیده………!!!!!!!!!!!!!

فاطیما 3 سال قبل
1

نگین چیشد نگرانتم……..

فاطیما 3 سال قبل
3

نبین که می خندم !من یکی باور کردم ..کارم از گریه گذشته

فاطیما 3 سال قبل
1

ﻫﯽ ﺭﻓﯿﻖ . . .
ﺯﯾﺎﺩﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﻧﮑﻦ !!!
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ !!!
ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻰ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﺰﻧﺪ!!!
ﭘﺸﺖ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ , ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺵ !!!
ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺯﻯ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺷﻤﺎ…؟!!!

1
نگین 3 سال قبل

بیخیالش شدم هرچند ک برام سخته گلوم از بغض درد میکنه ولی باید طاغت بیارم راه برگشتن دارم ولی ن نمیتونم

3
فاطیما 3 سال قبل

میدونم چی میگی درکت میکنم….ولی عزیزم یه مدت که بگذره عادت میکنی از نبودش!!!!!!!!!

0
نگین 3 سال قبل

میدونی چیش جالبع اینک ی پسر چقد میتونه پیگیر باشه که وقتی جواب نمیدی بازم هی زنگ میزنه هی پیام میده

فاطیما 3 سال قبل
0

نگین جان خودتو بخاطر آدم بی ارزشی چون اون حرص نده…بعضیا حتی ارزش دعواکردن هم ندارن……………..

نگین 3 سال قبل
2

خوشت نمیاد ک نمیاد ت گوه خوری ؟؟؟؟؟؟؟/ ن اینو بگو اگه گوه خوری فقط روزی سه قاشق غذاخوری بخور بیشتر ن رودل میکنی بعدشم ب مرور از گوه خوردنت کم کن روزانه اینو گفتم دهنتو ببندی دیگ نیای تو سایت

فاطیما 3 سال قبل
2

مگ تو کی هسی که ازمن خوشت بیاد….عقدیم عمته عوضی

فاطیما 3 سال قبل
1

پسرا گو خوردن عادتشونه……..رودل کردی حتما دکتر بروو

فاطیما 3 سال قبل
2

احترامتو گذاشتم هیچی بهت نگفتم ولی فهمیدم لایق احترام هم نیسی….

فاطیما 3 سال قبل
2

بیشعورررررررررر

فاطیما 3 سال قبل
3

لایق احترام هم نیسی که بزارم……..

فاطیما 3 سال قبل
3

اخه تابلوس…

نگین 3 سال قبل
1

بس میکنی یا نع اقا امیر اشغال ت چقد پررویی اخ ای خدااااااااااااااااااااااااا

فاطیما 3 سال قبل
3

فداااااااااااااااااا

0
سدگا 3 سال قبل

😂

فاطیما 3 سال قبل
0

نگین بیا فندق چ

فاطیما 3 سال قبل
1

نگین جان خوبم عزیزم مرسی…من فعلا رستا چ ت م خاسی بیا

نگین 3 سال قبل
0

شماااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نگین 3 سال قبل
0

اره هستش تازه امروز ساعت4 تولد میگره براش حسامب حسام گفتم چرا اخراج کردی فاطیمارو گفت ابجی تقصیرکار بوده و فلانبعدشم حسام و کاپیتان همه چت خصوصی رو میخونن همش

فاطیما 3 سال قبل
0

نگین برو بگو منو بیارن دلم برا ارام تنگ شده

فاطیما 3 سال قبل
-1

اونا ک باهم کات کرده بودن چیشد دوباره باهم شدن فقط میخاسن من برم ک دوباره باهم اشتی کنن واقعا براشون متاسفم

فاطیما 3 سال قبل
-1

ارامم حتی فک کنم ب حسام نگفته ک منو بیاره چون فک کنم اینطوری راحت تره

نگین 3 سال قبل
-1

ولش کن بابا حالا ب حسام میگم دوباره بیارتت

نگین 3 سال قبل
-2

اصلا چرا با ی اسم دیگ نمیای؟

نگین 3 سال قبل
-2

پس کجایی بیام باهات بحرفم ؟پرحرفم نمی دونی چیا شده

فاطیما 3 سال قبل
-1

نگین چرا نیومدی؟؟؟؟

نگین 3 سال قبل
-1

والا اومدم جواب ندادی رفتم ………

فاطیما 3 سال قبل
-2

چرا جواب دادم تو خصوصیتو بسته بودی…الان بیا

فاطیما 3 سال قبل
-1

ببخش بیرون بودم الان بیا

نگین 3 سال قبل
1

فازیما نمیدونم چرا اخراج شدم از رستا ……..

فاطیما 3 سال قبل
0

اخه حرف از فندق زدی فک کردن اومدی تبلیغ

نگین 3 سال قبل
-1

واه شانس گوه مارو ………. شانس نیس ک عنه عننننن

فاطیما 3 سال قبل
-1

با اسم دیگ بیا

نگین 3 سال قبل
-2

سلااااااااااااااااااااام فاطمه پاشو بیا پاشا چعت خیلی خوبه بیا

فاطیما 3 سال قبل
-2

مسئول عمومیم ک شدی …..

فاطیما 3 سال قبل
-1

اسمت چیه اونجا؟

نگین 3 سال قبل
-1

چرا نمیای پاشا؟

فاطیما 3 سال قبل
-2

حوصله ندارم

نگین 3 سال قبل
-1

چرا چیزی شده؟سال نو مبارک عشخم

فاطیما 3 سال قبل
-2

چیزی نشده…سال نو توام مبارک

نویسنده 3 سال قبل
-1

با رفتنش خانه ی قلبم خراب و متروک شده . دگر حسی نمانده فهمید مفلوک شده 😶 کاش نمی دانست و میرفت اما میداند و میرود 👉 سمیرا مجیدی

سمیرا 3 سال قبل
-2

نه عشقی نه عاشقی فقط پیله ی دروغی واسه خودمون بافتیم اما زهی خیال باطن انکه گوید ما عاشقیم حرفش راباور نکن عشق دگر مفت گران است

نویسنده 3 سال قبل
2

زندگی کردن توی گذشته ای که تو بودیو و من داشتمت رو ترجیح دادم به کل جهان.komandow22.

حبیب نوحانی 3 سال قبل
-2

خیلی خوبه

۸۸۷۸ 3 سال قبل
0

ب قول چاوشیشاید عاشقم شی خدا رو چ دیدی

0
رضا 3 سال قبل

؟؟

عالی 3 سال قبل
0

اصلا حرف نداره سایتشون بی نهایت خوبه

نویسنده 3 سال قبل
0

معنی این شعر متوان به انسان های تشنه در بیابان و بی آبی وبی علفی اشاره کرده و پس از تشنگی فراوان در انتظار باران می مانند

یوسف 3 سال قبل
0

سلام

برای پاسخ کلیک کنید