آیا موردی سراغ دارید که پیش فرض های ذهنی یا محدودیت دانسته ها به قضاوتی نادرست منجر شده باشد صفحه 16 تفکر و سبک زندگی هفتم
سوگند
هرگاه زندگی باب میل ما ها پیش نمیرود و ما که میخواهیم خوب باشیم نمیشود چون در طول روز تهمت میزنیم و غیبت میکنیم برای مثال من چند روز پیش ماژیک مورد علاقه ام گم شده و چون دوستش داشتم بسیار ناراحت شدم و به دوستم که دوست صمیمیم بود تهمت بدی زدم که فکر کنم از افکار من بدش امد و ناراحت شد و با این وجود که دیگر ماژیکم را پیدا نکردم میدانم که او بر نداشته و گم کردهام
زهرا
داشتن محدودیت دانسته باعث می شود که ما در ذهن خود با آن داستان بسازیم و موجب گناهی بزرگ شویم و بعد از این که پشیمان می شویم
مبینا
نه………قشنگ مهم نیس
مبینا
زودباش
مهناز
موافقم باهات واقعا خوب بود
جواب فعالیت در خانه صفحه ۱۶ کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم آیا موردی سراغ دارید که پیش فرض های ذهنی یا محدودیت دانسته ها به قضاوتی نادرست منجر شده باشد از سایت نکس لود دریافت کنید.
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
مهدی : نمی دونم کاش بقیه بچه ها جواب رو بفرستن.
سردار : یک بار دوستم ناخواسته خطایی کرد و من بدون اینکه با او حرف بزنم و دلیلش را بپرسم با او قهر کردم ولی مدتی بعد خودش امد و توضیح داد که ان کارش از قصد نبوده است.
آریا : آدم نباید موقعی که اطلاعی ندارد اظهار نظر کند.و یه داستان از امام علی روزی روزگاری حضرت علی در خیابانی داشت راه می رفت که دید مردی به سرعت در حال فرار است و مردی در پشت او داد می زند او قاتل است بعد اینکه آن مرد را مردم میگیرند آن را به دادگاه میبرند و می گویند حضرت علی دید که داشت فرار می کرد و حضرت علی را فرا خواند و از او پرسید که شما همچین چیزی دیدی حضرت علی که دقیقا نمی دانست چرا او داشت فرار می کرد چون ممکن بود از هزار تا چیز دیگر داشت فرار میکرد گفت من سخنی ندارم و همه دهن باز بودند. بعد چند روز متوجه شدند قاتل آن مرد خود کسی بود که به حضرت علی گفت او قاتل است و اشتباه خودش را تخصیر دیگران انداخت ولی کارش به نتیجه نرسید. این بود داستان ما امید وار باشم خوب بوده باشد.
سوگند : هرگاه زندگی باب میل ما ها پیش نمیرود و ما که میخواهیم خوب باشیم نمیشود چون در طول روز تهمت میزنیم و غیبت میکنیم برای مثال من چند روز پیش ماژیک مورد علاقه ام گم شده و چون دوستش داشتم بسیار ناراحت شدم و به دوستم که دوست صمیمیم بود تهمت بدی زدم که فکر کنم از افکار من بدش امد و ناراحت شد و با این وجود که دیگر ماژیکم را پیدا نکردم میدانم که او بر نداشته و گم کرده ام.
فاطمه جلالی شاکر : 1) ساحت باغ شما چقدر است؟ 2) چه درختانی در باغ پرورش می دهید؟ 3_محصول خود را چگونه به بازار می فروشید؟ 4) آیا شما خود را بیمه محصولات کشاورزی کرده آید؟ 5) آیا در سالی محصول شما دچار یخ زدگی یا گرما زدگی و… شده است؟.
زهرا : ما هرگز نباید باخود پیشفرض های ذهنی به همراه داشته باشیم زیرا از درستی یا نا درستی آن بی خبر هستیم وممکن است موجب گناه شویم پس باید اول تر از همه از حقیقت باخبر شویم.
سلیمان : روزی روان نویسم را که هدیه یکی از عزیزانم بود، گم کردم. فکر میکردم دوستم آن را برداشته است چون از آن خوشش می آمد. امّا بعد روان نویسم درخانه مادر بزرگم پیدا شد.
رامین هرمزی : ماهرگز نبایدباخودپیش فرض های ذهنی به همراه داشته باشیم زیراازدرستی یانادرستی آن بی خبرهستیم وممکن است موجب گنا شویم پس بایداول تراز همه ازحقیقت باخبر باشیم.
زهرا : داشتن محدودیت دانسته باعث می شود که ما در ذهن خود با آن داستان بسازیم و موجب گناهی بزرگ شویم و بعد از این که پشیمان می شویم.
طاها : مثل انیشتین وقتی هسته اتم رو شکافت از کاری که کرده بود پشیمون شد چون اون اتم باعث میشد که بشریت نابود شود.
پریسا عبدالله پور : صدای آبشار مانند موسیقی است همان طور که می گویند موسیقی غذای روح و روان است هنگامی که صدای آبشار را می شنوم احساس میکنم که در بهشت هستم . پریسا عبدالله پور از شهر زیبای بوکان.
ناشناس : بله یک روز با دوستم داشتیم راه میرفتیم یکی از دوستام زد توی سر من بعد من یکی دیگر دیگر را زدم و با او قهر کردم.
..
خیر
خیرپ
ایا فردی است که فرض های دینی به قضاوتی نادرست باشد
آیا مورد سراغ۷ دارید که پیش فرض ذهنی باشد
ما هرگز نباید باخود پیش فرض های ذهنی به همراه داشته باشیم زیرا از درستی یا نا درستی آن بی خبر هستیم وممکن است موجب گناه شویم پس باید اول تر از همه از حقیقت باخبر شویم…
سلیمان هستم روزی رواننویسم راکه هدیه یکی ازعزیزانم بود،گم کردم. فکرمیکردم دوستم ان را برداشته است چون از. آن خوشش می امد. امّا بعد روان نویسم درخانه مادر بزرگم پیداشد
داشتن محدودیت دانسته باعث می شود که ما در ذهن خود با آن داستان بسازیم و موجب گناهی بزرگ شویم و بعد از این که پشیمان می شویم
سلا م بچه ها
خوب بود ممنون زهرا
زهرا متن هات خوب بود ولی کوتاه
مرسی پریسا خیلی از داستانش خوشم اومد ممنون از داستان شما
لطفا جواب رو بنویس
عالی
هرگاه زندگی باب میل ما ها پیش نمیرود و ما که میخواهیم خوب باشیم نمیشود چون در طول روز تهمت میزنیم و غیبت میکنیم برای مثال من چند روز پیش ماژیک مورد علاقه ام گم شده و چون دوستش داشتم بسیار ناراحت شدم و به دوستم که دوست صمیمیم بود تهمت بدی زدم که فکر کنم از افکار من بدش امد و ناراحت شد و با این وجود که دیگر ماژیکم را پیدا نکردم میدانم که او بر نداشته و گم کردهام
بسیار عالی بود 😚😍😍😍
نمیدونم کاش بفیه بچه ها بنویسند😭😓🤔
مرسی😆😆😆😆😆😆
رامین هرمزی:ماهرگزنبایدباخودپیش فرض های ذهنی به همراه داشته باشیم زیراازدرستی یانادرستی ان بی خبرهستیم وممکن است موجب گنا شویم پس بایداول تراز همه ازحقیقت باخبرباشیم
مثل انیشتین وقتی که هسته اتم رو شکافت از کاری که کرده بود پشیمون شد چون اتم باعث نابودی بشریت میشد
مثل انیشتین وقتی هسته اتم رو شکافت از کاری که کرده بود پشیمون شد چون اون اتم باعث می شد که بشریت نابود شود
آریا قشنگ بود
خوب بود😜
عالی بود دستتون درد نکنه عشقا
سلام برشما
به به درود بر شما👏👏👏👏👏👏👏♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️👍👍👍👍👍👍
به به درود بر شما
موافقم باهات واقعا خوب بود
از نظر من عالی بود من همه رو خوندم و خلاصه کردم مرسی از شما گلها
یک بار دوستم ختایی کرد ومن بدون اینکه دلیلش را ببرسم بااو قهر کردم
حرف نداشت
نظر آریا درست است .A.A
تقریبا همه خوب بودن👍👍ولی آریا عالی بود 👏👏👏👏👏👏👏ممنون 😜😜
من m. هستم وکلاس هفتم
واقعا آریا از همه عالی تر نوشته بود.دستت درد نکنه.
بله درسته مال آریا درجه یک بودولی من مال سلیمانی نوشتم 😀😀
Arya جان ممنونم
هیچی درموردش نمی دانم
متن بیشتری میخواستم وای عالی بود
اریا ی درجه یک برای اریا خیلی خوبه حتما برای اونو بنویسید
من مال طاها را دوست داشتم
تون خوب پدر سگ
آریا و سوگند عالی بود مرسی ازتون😘♥️
اینکه بایداول مطمئن شویم که قصدکسی که کاری راانجام داده چه بوده وبعدازدانستن می توانیم قضاوت کنیم😉
ماتااینکه ازچیزی مطمئن نشویم نمیتوانیم قضاوت کنیم
کوس خواهر و مادر کسی که مدرسه را کشف کرد
تیکنینسنویویک
ت
.
یه بار به دوستم کتابی رو امانت دادم .
وقتی که خواستم کتاب رو ازش پس بگیرم دیدم کتاب خراب شده و ازش عصبانی شدم .
ولی بعدش فهمیدم دوستم اشتباهی کتاب داداشش رو به من داده .