انشا صفحه 119 نگارش پایه دهم نوشته داستان گونه عناصر
جواب کارگاه نوشتن انشا صفحه ۱۱۹ نوشته ای داستان گونه بنویسید پیش از نوشتن عناصر آن را مشخص کنید درباره و در مورد از سایت نکس لود دریافت کنید.
انشا درباره صفحه ۱۱۹ نگارش دهم
برسی متن : شخصیت : شیوانا – شاگرد زرنگ مغرور – شاگرد معمولی – شاگردان مدرسه
ماجرای داستان : شاگرد زندگی که اسیر غرور خود می شود و این غرور او را از فراگیری دقیق دانش باز می دارد و در نتیجه نمی تواند به درستی از پس کاری که استادش به وی محول کرده بود برآید.
فضا (حال و هوا, مکان و زمان) : زمان : صبح یک روز گرم تابستان – چند هفته بعد. مکان مزارع ذرت دهکده – یک روستای دوردست.
روایت شیوه بیان : معمولی و رسمی.
روایت زاویه دید : دانای کل – (سوم شخص مفرد)
متن داستان : آفتی عجیب و ناشناخته به جان ذرت های دهکده پارمیدا افتاده بود و محصولات تعداد زیادی از کشاورزان را از بین برده بود. پارمیدا شاگردان مدرسه را فراخواند و گفت: «دوست کشاورزی دارم در یکی از روستاهای دوردست که حتما روش دفع این آفت را می داند. می خواستم یکی از شما را انتخاب کنم و همراه با نمونه محصولات آفت زده نزد او بفرستم تا روش پیشنهادی او برای درست کردن سم و دفع آفت از مزارع ذرت را یاد بگیرد. چه کسی پیشقدم می شود؟»
یکی از شاگردان پارمیدا که حافظه ای بسیار قوی داشت و در جمع شاگردان به زیرکی و زرنگی معروف بود قدم پیش گذاشت و گفت: «من آن قدر دانش و اطلاعات دارم که به محض این که دوست شما اصول درست کردن سم را یاد بدهد سریع یاد می گیرم. من می روم!»
پارمیدا با تبسم موافقت کرد و گفت: «اجازه بده یکی از شاگردان معمولی و تازه کار را هم همراه تو بفرستم تا تنها نباشی. فقط چون این شاگرد خیلی ساده است از زرنگی و هشیاری ات علیه او استفاده نکن!»
همه به این جمله خندیدند و آن دو نفر صبح روز بعد راهی دهکده دوردست شدند. چند هفته بعد آنها برگشتند و همه با شوق و علاقه منتظر بودند تا روش دفع آفت را از زبان آنها بشنوند. شاگرد زرنگ با غرور گفت: «چند ماده ساده را اگر با هم مخلوط کنیم می توانیم ضد آفت را بسازیم و در عرض یک هفته مرض را از محصولات ذرت دور سازیم. اصلا نیازی به این مسافرت نبود.»
او به سرعت مواد مورد نظر خودش را مخلوط کرد و روی بعضی از مزارع آفت زده پاشید. اما بعد از دو هفته هیچ تغییری حاصل نشد و اوضاع از قبل هم بدتر شد.
پارمیدا شاگرد ساده و معمولی را احضار کرد و از او خواست هر چه را یاد گرفته برای بقیه نقل کند. آن شاگرد با جزییاتی وصف ناپذیر تک تک مراحل را از تمیز کردن ظروف سم تا میزان دقیق مواد ترکیبی و نحوه استفاده از سم و آب ندادن مزارع قبل از سمپاشی به مدت مشخص و سپس مخلوط کردن آب و سم با هم و استفاده از آن را توضیح داد. وقتی طبق دستورات شاگرد معمولی سم ساخته و استفاده شد بلافاصله در عرض کم ترین مدت قابل تصور آفت ها از مزارع محو شدند و همه چیز درست شد.
شاگردان با تعجب نزد پارمیدا رفتند و از او پرسیدند: «آن شاگرد زرنگ اطلاعات بسیار زیادی داشت و هوش و حافظه او در بین جمع بی نظیر بود. در حالی که این همراه دوم یک شاگرد معمولی است. چگونه آن فرد زرنگ نتوانست جزییات دقیق را به خاطر بسپارد و یاد بگیرد و این شاگرد معمولی توانست به این خوبی همه چیز را یاد بگیرد.»
پارمیدا پاسخ داد: «آن شاگرد زرنگ و باهوش فریب هوش و زرنگی خودش را خورد و به همین خاطر موقع یاد گرفتن درس ها از استاد، حواسش به خودش و غرور خودش و دانش خودش بود. برای همین دانش او تبدیل به پرده ای شد بین او و درسی که می گرفت.»
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
مهدی : کاش بقیه هم بفرستن انشا ها زیاد بشه.
برای دریافت "انشا صفحه 119 نگارش پایه دهم نوشته داستان گونه عناصر" لطفا نظری در نظرات پایین سایت برای ما بفرستید یا از دکمه صورتی ارسال نظر استفاده کنید.
انشا خییلییییی عالی هس دستون دردنکنه🥰
✍بابا یک چند تا هم بنویسید✍
انشای خوبی بود ولی بسیار طولانی بود کاملا معلومه خودمون ننوشتیم
خوب
خیلی طولانی اینطوری لو میرم که خودم ننوشتم.
به مفت نمی ارزه این انشاء😏
ایی چ انشاییهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
وعههههههههههه
حالا 2خطشو خوندم بدرنخوربود
ولی با ایی نظرات حالم ب هم خورداز انشا
این انشا شما به درد عمه تون می خوره
ازاین انشاضایع ترنیس 🙄
آخه اون معلم عقلشوازدست نداده 😒
ماابنوبخونیم که ابرومونم می ره🤪
انشا بسیار جالب و قشنگی بود خیلی ممنون سادات
انشا هارو بىشتر کنيد
انشا عالی بود.
لطفا انشا کوتاهی باشد
دقیقا
انشا کووووو😐😑😑😑😑😑😑
اههه به اینم میگن انشا
واقعا با این انشا نوشتنتون
این انشاعه مثلا؟ اولا کجاش داستان گونه اس؟ اون شخصیت پردازیا و این چیزا رو رعایت نکرده. بعدشم زیادی طولانیه و کلا لو میریم که خودمون ننوشتیمش -______-
مهدی:انشای فوق العاده جذابیه
آره راس میگی
واقعا که ینی چی اخههههههههههههه
مسخرمون کردین
انشا کو؟؟؟؟؟؟؟
آره موافقم
راست می گی انشا کو
میخوای من برات انشا بنویسم
انشا پس کو اخه امتحانمون کم کم شروع میشه
ای بابا انشا کو پس
ینی اینجاست که شاعر می فرمایدددددد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زااااررررتتتتتتت
یعنی چی اخه.اصلا انشایی وجود نداره
پس انشا کو 😅😅😅😅😅
چقدر مسخره. کو انشا
قابل توجه باید بگم ک ب این داستان نمیگم
درسته که میگن شنیدن کی بود مانند دیدن ولی باتوجه به نظرات معلومه چجور انشاییه😐ما که نتونستیم از این انشا فیض ببریم😑
من که چیزی نمیبینم
بابا من فردا چی تحویل معلم بدم پ://
انشا کجاس پس ؟؟؟
نزاشتیم داش یعنی پیدا نکردیم که بزاریم
چه سایت مخضرفی دارید واقعاکه همیشه به فکرسواستفاده هستید
نه والا پیدا نمیکنیم
واقغا خاک ای چه وضعشه
ماشالا همتون هم دخترید که😒
به تو چه هاااا
دقیقا
خاک تو سر تو ن
برو بابا مسخره کردین به جای انشا تبلیغات میذارین
یه بار واسم کار پیش اومد خواستم از اینترنت بنویسم کوفتم شد:-
اه اینو که واقعا واجبه چرا نداریددد اییییش
پس انشاء ها کجا هستند یه کمک خواستیمااا
انشاء اگه بود خيلى خوب میشد
اه بدرد خودتون میخوره:(
من انشا ها رو ندیدم ولی از نظر بقیه میشه فهمید که چه جوری
انشا نیست ک لو دادن ما است میخوان مارو لو بدن
سلام ببخشید که نگذاشتم نشد .هر کیی میخواد بیاد وات با این شماره .اس بده من میفرستم واسش .09338754864
پ انشا کو
مگه میشه مگه داریم
ما خودمون تو فشار هستیم شمام مارو سرکار بزارین مگه مظلوم تر از ما هست:(
اره خیلی طولانی هستن من همیشه لو میرم خخخ
واقعا مسخرس دیگه واسه یه انشا باید هفت خان رستم طی شه
خیلی به درد نخور
واقعا مذخرفه لطفا ببندید این سایتو
واقعا مذخرفه لطفا ببندید این سایتو
کو پس؟؟؟ عاغا من لازم دارم /: