انشا بازدید از یک مکان تاریخی صفحه 66 کتاب نگارش 1 پرسش عینی پاسخ سازی پایه دهم
انشا بازدید از یک مکان تاریخی صفحه 66 کتاب نگارش 1 پرسش عینی پاسخ سازی پایه دهم به صورت کاملا رایگان لینک مستقیم pdf از سایت نکس لود دریافت کنید.
انشا درباره بازدید از یک مکان تاریخی
انشا در مورد بازدید از یک مکان تاریخی وقتی ما به مکانهای تاریخی می رویم آثاری که از دوران گذشته به دستمان میرسد بسیار متحیر کننده می باشد و سایتی را می بینیم که بسیار دقیق ساخته شدند و در فکر فرو میرویم که آیا چگونه افراد گذشته با امکانات کمی که داشتند توانستند وسایل ظریف و بسیار زیبای کنونی که به دست ما رسیده را بسازند این اتفاقات پیدرپی که در بازدیدهای تاریخی اتفاق می افتد بسیار جالب می باشد به زودی پاسخ کامل این انشا را برای شما خواهیم گذاشت ولی قبل از آن می خواهیم به شما اعلام کنیم که این پست به زودی تکمیل خواهد شد و محققان سایت در حال پیدا کردن جواب برای این پست می باشند.
انشای اول درباره بازدید از یک مکان تاریخی
پارسال عید بود که تصمیم گرفتیم بجای اینکه مثل هر سال بریم شمال و دریا و طبیعت سبز مناطق شمالی ایران را ببینیم، به شهر دیگری سفر کنیم.
پدرم به من و خواهرم گفت که بگردید و اگر شهر خاصی را پیدا کردید به من بگویید . ما هم ذوق زده ، شروع کردیم نقشه ایران را بالا و پایین کردن . خواهرم میگفت برویم شیراز و تخت جمشید را ببینیم . من اما جای خاصی را پیدا نکرده بودم که از ته دل بخواهم بروم و از نزدیک ببینم .
خلاصه بعد از دو روز پدرم از ما پرسید که تصمیمتان را گرفتید؟
که خواهرم حتی نگذاشت جمله پدرم تمام شود و سریع گفت : بله پدر ، برویم شیراز .
پدرم هم که چند سالی تنها در شیراز زندگی کرده بود و آنجا را خوب می شناخت ، قبول کرد.
خلاصه رفتیم شیراز ، از باغ ارم و آرامگاه سعدی و مسجد و بازار وکیل شروع کردیم به گشتن ، تا آرامگاه شاهچراغ و حمام وکیل و تخت جمشید ، تقریبا همه جای شیراز را گشتیم .
اما در میان همه ی این بازدید ها ، جایی رفتیم که برای من تجربه ی متفاوتی بود. آرامگاه حافظ یا همان “حافظیه” .
وقتی وارد شدیم کمی خسته بودم ، اما چند قدم که به سمت مقبره ی حضرت حافظ برداشتم ، یک حس عجیبی درونم بوجود آمد .
کمی قلبم تند تر میزد، پاهایم شل شده بود. بی اراده مدام غزلی از حافظ را زیر لب زمزمه می کردم .
فضای حافظیه با آن چیزی که در عکس ها دیده ایم ، خیلی خیلی فرق دارد . انگار که روح حضرت حافظ آنجا حضور دارد تمام محیط را شاعرانه می کند …
فاتحه خواندم ، قدم زدم ، درختهای حیاط خانه ی ابدی حافظ را دیدم و بر تنشان دست کشیدم …
اما بی اراده زیر لب زمزمه می کردم ؛
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
انشا گزارش بازدید از یک مکان تاریخی متن دوم
از طرف مردسه قرار بود به دیدن یک مکان تاریخی برویم .
همه مان ساعت ۴ در مدرسه جمع شدیم و پول و رضایتنامه را تحویل داده و بلیط گرفتیم و راه افتادیم .
خیلی خیلی خوشحال بودم و مدام با دوستم درباره بازدید صحبت می کردم .
پس از اینکه رسیدیم معلم تاریخمان در مقابل بچه ها ایستاد و شروع کرد به صحبت کردن .
سپس به سمت در ورودی موزه و بنای تاریخی حرکت کردیم .
واقعا مکان زیبا و با شکوهی بود .
هرچه نگاه می کردم خسته نمی شدم و برعکس حس کنجکاوی بیشتر در من شکل می گرفت .
موزه پر است از جاذبه های زیبا و تاریخی کشورمان و با دیدن آن احساس غرور می کنیم .
هرچه جلوتر می رفتیم معلم تاریخ درباره قدمت بنا اطلاعات بیشتری در اختیارمان قرار می داد .
ما هم یکی یکی یادداشت برداری می کردیم تا مبدا آنها را فراموش کنیم .
زیرا آقای معلم گفته بود که قرار است از ما امتحان بگیرد .
برخی از دوستان با خود دوربین به همراه آورده بودند و تند تند عکس می گرفتند .
برخی دیگر در حال طراحی بودند .
برخی دیگر با تعجب نگاه می کردند و معلوم بود کلی سوال در ذهنشان مرور می شود .
پس از اتمام بازدید کم کم به صف شدیم و از داخل ساختمان بیرون آمدیم .
سپس سوار اتوبوس مدرسه شدیم و سر جای خود نشستیم .
در تمام مسیر موزه تا مدرسه همه ش به چیزهایی که دیده بودم فکر می کردم و حس بسیار خوبی داشتم .
انشا بازدید از یک مکان تاریخی شیوه پرسش و پاسخ سازی
مرحله اول : پرسش های عینی
۱.ایا این اردو پایان خوشی دارد؟
۲.ایا از اردویی ک در پیش داریم چیزهای خوبی را یادمیگیریم؟
۳.ایا مکان های تاریخی نشانه چیست ؟
۴.ایا این مکان های تاریخی نشانه چیست ؟
موضوع : بازدید از یک مکان تاریخی
مرحله دوم : گزینش و ساماندهی پرسش
از طرف مدرسه قرار بود به دیدن یک مکان تاریخی برویم .
همه مان ساعت ۸صبح در مدرسه جمع شده بودیم و پول و رضایتنامه را تحویل داده و بلیط را گرفتیم و راه افتادیم .
خیلی خیلی خوشحال بودم و مدام با دوستم درباره بازدید گفت و گو می کردم .
پس از اینکه رسیدیم معلم درس تاریخمان رو به بچه ها ایستاد و شروع کرد به حرف زدن کرد.
سپس به سمت در ورودی موزه و بنای تاریخی حرکت کردیم .
واقعا مکان زیبا و با شکوهی بود .
هرچه نگاه می کردم خسته نمی شدم و برعکس حس کنجکاوی بیشتر در من شکل می گرفت .
موزه پر است از جاذبه های زیبا و تاریخی کشورمان و با دیدن آن احساس غرور می کنیم .
هرچه جلوتر می رفتیم معلم تاریخ درباره قدیمی بودن این بنا اطلاعات بیشتری در اختیارمان قرار می داد .
ما هم یکی یکی یادداشت برداری می کردیم تا مبادا آنها را فراموش کنیم .
زیرا آقای معلم گفته بود که قرار است از ما امتحان بگیرد .
برخی از دوستان با خود دوربین عکاسی همراه آورده بودند و تند تند عکس می گرفتند .
برخی دیگر در حال طراحی بودند .
برخی دیگر با تعجب نگاه می کردند و معلوم بود کلی سوال در ذهنشان شکل می گرفت.
پس از تمام شدن بازدید کم کم همگی به صف شدیم و از داخل ساختمان موزه بیرون آمدیم .
سپس سوار اتوبوس و راهی مدرسه شدیم و سر جای خود در کلاس نشستیم .
در تمام مسیر موزه تا مدرسه همه ش به چیزهایی که دیده بودم فکر می کردم و حس بسیار خوبی داشتم .
مرحله سوم : گزارش
از این بازدیدی که از مکان تاریخی داشتیم بسیار عالی بود و باعث شد ما به حقایقی که در گذشته بود را ما به راحتی بدانیم و یاد بگیریم که زر گذشته چه ادم ها و حاکمایی بودند که از خودشان اثری به جا می گذارند .
دانلود اگه نیاز نداشت بهتر بود.
س چجوری باید دانلود بکنم
باو چجوری دان کردین روی دانلود میزنم میره سایت خارجی:!..هِلپ..
سلام بچه ها از این مطلب چطور استفاده کنم کسی تونست از این مطلب استفاده کنه ؟ لطفا راهنماییم کنید
اصلا معلوم نیست کدوم انشا هست
سلام خیلی بد بود اصلا معلوم نمیشه کدومش انشاست
باباسوال عینی نداره که اصلا به درد نمیخوره
این دیه چیه بابا خودتون جمع کنین بااین انشا واقعا که 😑
اینجا احوال پرسی میکنین؟؟😁😁
خیلی بد بود اصلا هیچی نداره😑😑😑
مزخرف ترین خدایش سطح ابتدایی خودتون رو مسخره کنید
خیلی افتضاح بود😒😒
اصلا پرسش عینی نداره چرت و پرت
What
انشا با دوستان مروت با دشمنان مدارا