یک داستان علمی تخیلی با عنوان از ریشه تا برگ بنویسید صفحه 98 علوم پنجم

عالی بود اما کمهبازم خوب بود

خیلی خوب بود

، خیلی کم بود ولی خیلی قشنگ

ممنون ولی این اصلا ربطی نداره به درس نداره

لطفا شکل هم بکشید

به نظر من یک نقاشی هم دربارش بزار

مرسی ولی کم بود

مرسی ولی کم بود

عالی و کوتاه و متفاوت بود

خوب بود

نقاشی برای همین داستان

من خیلی خوشم اومد

واقعا خوب بود

عالی♥️♥️♥️♥️🖐️🖐️🖐️🌺🌺🌺👍👍👍👍👍

خوب بود

خوب ولی اصلا از روزنه و غیره استفاده نشده

اصلا به درس رفت نداشت

عالی

ولی ای کاش نقاشی هم داشت

خیلی بد بود شکلش نبود🤪

ممنون از داستاندخیلی عالی بود

من که خوشم اومد😍🤩

در روزگاران قدبم در یکی از روستا های پر جمعیت، گل بسیار زیبایی با رنگ های قرمز و زرد رشد کرده بود و همه زیبایی او را دوست داشتند. گل که میدید بقیه چقدر به او زیبا میگویند به خود مینازید و کاری میکرد که بقیه گل های روستا به او حسودی کنند. گذشت و گذشت تا اینکه یک روز افتاب شدیدی به روستا تابید و باغبان سریعا به پیش گل ها امد و به ان ها اب داد تا پژمرده نشوند اما باغبان یادش رفت که به گل زیبا هم اب بدهد. همین طور که زمان میگذشت برگ ها و ریشه گل زیبا خشک تر و پژمرده تر میشد و بقیه گل ها با او قهر بودند و کمکی به او نمیکردند.گل زیبا بخاطر رفتار گذشته اش پشیمان شده بود و از همه گل ها معذرت خواهی کرد تا به اون کمک کنند وقتی گل ها به او کمک کردند او دوباره شاداب شد چون ریشه هایش اب را به خود جذب کردند و از ساقه بالا بردند و بعد به برگ رساندند و بعد اب بالا رفت تا گل زیبای ما دوباره مثل قبلش شاداب شود🧡

عالی✍️ولی متمعن نیستم ک این باشع

عالی✍️ولی متمعن نیستم ک این باشع

سلام من فاطمه زهرا سرجامی هستم و از داستان خوشم امد و نوشتم

کاش بیشتر بود .خوب بود

سلام

فارابی بود من این داستان را نوشتم وبه معلمم دادم معلمم به من بیست داد

سلام ممنون عالی بود

خیلی خوب بود ممنون

عالی بود خیلی ممنون ❤❤❤❤❤❤❤

ای کاش نقاشی هم داشت

نقاشی

ثیپی

سلام به همه میخوام جواب سوال ص۹۸ کتاب علوم پنجم رو براتون تکمیل کنم…..یکی بود یکی نبود.در یک روستای زیبا گل های بسیار زیبا رشد کرده بود،ولی زیبا ترین گل آن روستا گل رز بود.با رنگی سرخ و زیبا .آن گل به خود مینازید چون میخواست کاری کند که دیگر گل ها ی روستا به آن حسودی کنند.اما یک روز آفتاب شدیدی آمد صاحب همه ی گل ها به همه ی گل ها آب داد تا تشنه نمانند و پژ مرده نشوند و صاحب گل ها،یادش رفت که به گل رز آب برساند گل زیبا که میدید که برگ هایش پژ مرده شده است،فهمید که دیگر امیدی برای زنده ماندن ندارد و بعد از تمام گل هایی که آنها را تحقیر کرده بود معذرت خواهی کرد.بعد از معذرت خواهی خورشید پشت ابر رفت و بعد بادخنکی وزید و بعد باران آمد.گل باز شاداب بود چون ریشه هایش آب را به خود جذب کردند و از ساقه بالا بردند و بعد به برگ رساندندو بعد آب بالا رفت تا گل زیبای ما دوباره مثل قبلش شاداب شود.امید وارم از داستانم خوشتون اومده باشهبا تشکر❤🌷

خوب بود،😐😐😶😶

خیلی خوب بود ،❤️😐

خیلی ممنون عالیه

خوب بود ولی یکم کوتاه بود

ممنون عالی بود

ممنون عالی بود

اصلا خوب نبود

خوب بود

مسی لایک

رونالدو دیس

عالی بود

ممنونم خیلی‌خوب‌بود😍🌹🙏

عالی

خیلی خوب است🥳🥳🥳🥳🥳

ممنون فقط اگه میشد نقاشی شو هم میزاشتید

عالی بود

عالی

بود

خوب بود ولی خیلی کمه

عالی بود

ممنون خیلی خوب بود

عالی بود

عالی

آره موافقم

سلام ببخشید که مزاحم شدم میشه بهم بگید این داستان درباره علمی و تخیلی هستش؟ یانه

باران

خیر

سلام ای کاش داستان را خیلی ادامه می دادین اما عالی بود👌❤

عالی

سلام بد نبود خوب بود🙏🏻

بله

عالی بود ولی اگر ادامه داش بهتر بود

سلام دوستان گل شما اگر معلموتون اجازه بده که از داستان گل سرخ استفاده کنید میشه چون مربوط به از ریشه تا برگ هست

سلام دوستان گل شما اگر معلموتون اجازه بده که از داستان گل سرخ استفاده کنید میشه چون مربوط به از ریشه تا برگ هست

میشه طولانی تر بگید؟

عالی بود

عالی بود ولی کاش یک تصویر داش

داستان ها خیلی بد وکمه باید اطلاعات بیشتری در مورد گل بنویسید

عالی عالی ولی کاشکی بیشتر ادامه میدادی 👏🏻👏🏻👏🏻

خیلی خوب بود

خوب بود

333

من میخوام که متنی درمورداززبان گل قرمز

سلام به همه میخوام جواب سوال ص۹۸ کتاب علوم پنجم رو براتون تکمیل کنم…..یکی بود یکی نبود.در یک روستای زیبا گل های بسیار زیبا رشد کرده بود،ولی زیبا ترین گل آن روستا گل رز بود.با رنگی سرخ و زیبا .آن گل به خود مینازید چون میخواست کاری کند که دیگر گل ها ی روستا به آن حسودی کنند.اما یک روز آفتاب شدیدی آمد صاحب همه ی گل ها به همه ی گل ها آب داد تا تشنه نمانند و پژ مرده نشوند و صاحب گل ها،یادش رفت که به گل رز آب برساند گل زیبا که میدید که برگ هایش پژ مرده شده است،فهمید که دیگر امیدی برای زنده ماندن ندارد و بعد از تمام گل هایی که آنها را تحقیر کرده بود معذرت خواهی کرد.بعد از معذرت خواهی خورشید پشت ابر رفت و بعد بادخنکی وزید و بعد باران آمد.گل باز شاداب بود چون ریشه هایش آب را به خود جذب کردند و از ساقه بالا بردند و بعد به برگ رساندندو بعد آب بالا رفت تا گل زیبای ما دوباره مثل قبلش شاداب شود.امید وارم از داستانم خوشتون اومده باشهبا تشکر❤🌷

خیلی عالی بود

نتیجمون از این داستان اینکه یک گیاه بدون اب و نور زنده نمی ماند ابتین قائمی

سلام من میخوام متنش بلند باشه

😍😍😍😍😘😘😘😘

سلام

من نمیدونم از من سوال نکن فهمیدی

نرگس هستم دانش آموزا پایهٔ پنجم. عالی بود 🌹🌹😘😘

این مطلب عالیییی بود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاینم یه خط نوشتم😂😂راستش من اصن حوصله درس و کتاب ندارم برای همین همه ی تکالیفم رو از گوگل پیدا میکنم🙂

عالی ولی کاش بیشتر ادامه داشت

این داستان خیلی خوب و عالی بو

عالی

لبا

ببخشید شکل نداشت

داستان جالبی بود ولی به نظر من نصفه تموم شد …….مثلا اینکه آفتاب خودش رفت پشت ابر خیلی تخیلی بودصالحی هستن

من نمی دونم

خیلی خوب بود ولی من خوشم نیومد🥴

به نظرم بهتر از این نمی شه❤ممنونم

سلام به همه میخوام جواب سوال ص۹۸ کتاب علوم پنجم رو براتون تکمیل کنم…..یکی بود یکی نبود.در یک روستای زیبا گل های بسیار زیبا رشد کرده بود،ولی زیبا ترین گل آن روستا گل رز بود.با رنگی سرخ و زیبا .آن گل به خود مینازید چون میخواست کاری کند که دیگر گل ها ی روستا به آن حسودی کنند.اما یک روز آفتاب شدیدی آمد صاحب همه ی گل ها به همه ی گل ها آب داد تا تشنه نمانند و پژ مرده نشوند و صاحب گل ها،یادش رفت که به گل رز آب برساند گل زیبا که میدید که برگ هایش پژ مرده شده است،فهمید که دیگر امیدی برای زنده ماندن ندارد و بعد از تمام گل هایی که آنها را تحقیر کرده بود معذرت خواهی کرد.بعد از معذرت خواهی خورشید پشت ابر رفت و بعد بادخنکی وزید و بعد باران آمد.گل باز شاداب بود چون ریشه هایش آب را به خود جذب کردند و از ساقه بالا بردند و بعد به برگ رساندندو بعد آب بالا رفت تا گل زیبای ما دوباره مثل قبلش شاداب شود.امید وارم از داستانم خوشتون اومده باشهبا تشکر❤.

سلام طاعات عبادات قبول حق💮💮عااالی بود🌺🌺⁦🏵️⁩سپاسگزارم 🌹🌹 ممنون 💐💐

به نظرم چون بلافاصله پس از پژمرده شدن گل رز اون عذرخواهی کرد یکم بی معنی میشه نه؟یا شاید کمی کودکانه!؟

عالی بود👌👌و نتیجه ی ما از این داستان این بود که گیاه بدون آب و نور نمی تواند به زندگی خود ادامه دهدممنونرضا صمدی🌸

Heloo mynamyisz sina

خیلی ممنون من نمیتونستم جواب این فعالیت را پیدا کنم

عالی بود ممنون ولی نقاشی این داستان نیست میشه بزارین ممنون

خیلی عالی بود ممنون

👏

گیاه به کمک نور آب و هوا اکسیژن و کود رشد می کند

هیچی 😂🤣

ممنون از خانم یا آقای ناشناس💕😐😂

🙉😻

عالی بود ولی کاش بیشتر ادامه داشت که بهتر شود

فاطیما هستمیک روز گل خوشگلی در جنگلی سرسبز زندگی میکرد…

عالیممنون

سلام خیلی این متن به من کمک کرد.واسه این متن واقعا ممنونم اقای ناشناس.امیر حسین

ممنون ولی خیلی کم بود 😞

سلام من صفحه ۱۰۴ رو میخواستم

خیلی عالی بود ممنون

کاش شکل واسه این داستان کشیده بودین

عایییی دوستان درنکه

فقط اگر یکی شکل یا نقاشی درباره اش میومد

ممنونم خیلی عالی بود

ما میایم تو سایت شما برای جواب شما جواب رو از ما می خواید

استقلال سولاخه

خیلی عالی هستین متنی در مورد فعالیت 98علوم پنجم داشته باشم

روز در خواب دیدم که منهم به اندازه ی یک قطره ی آب کوچک شده بودم و همراه آب کنار ریشه ی درخت باغچه ی مان بودم.

خیلی متن تون قشنگ بود عالی بود فقط کاشکی نقاشی هم داشت اما عال یبود

این داستان، علمی نیست..

وای

ممنون