جواب کارگاه درس پژوهی درس چهاردهم راز زندگی صفحه 94 فارسی ششم

نویسنده

سوال۱:مداد در حال گریه کردن بود مداد تراش از راه رسید و به او گفت:«چرا گریه میکنی؟مداد گفت:«چون نُوکِ من شکسته است ناراحت هستم،مداد تراش گفت:«این که ناراحتی ندارد من نُوکِ تو را می تراشم مداد با خوشحالی گفت:«راست میگویی؟مداد تراش گفت بله.نویسنده:صبا

زهرام اصلا هم راضی نبودم

مگه خرم مگه مرض دارم بیارم جواب بزارم برا شما من آمدم جواب بگیرم میگه جواب بده واااااااا خو میبرم میزارم کف دست معلم خلاصه سایت کاملا چرتی بود🤮🙄

ناشناس

اومدم از اینجا بپرسم اینجا از من میپرسن واقعن که😐

ناشناس

والا بخدا ما اومدین اینجا ک بیایم جواب سوال رو بگیریم

ن اینکه بیاین اینجا جواب هم بدیم😒

افتضاح

ناشناس

جواب رابدید لطفا

جواب کارگاه درس پژوهی صفحه ۹۴ کتاب ادبیات فارسی پایه ششم جواب کارگاه درس پژوهی درس چهاردهم راز زندگی از سایت نکس لود دریافت کنید.

1. الف) چند شی انتخاب کنید و ویژگی های انسانی را به آنها نسبت دهید و داستانی کوتاه بسازید.
ب) بهترین داستان را با ذکر دلیل انتخاب کنید.
2. در شعر شیر خدا بیت آن دم صبح قیامت تاثیر حلقه در شد از او دامن گیر به چه واقعه ای اشاره دارد تحقیق کنید و به کلاس گزارش دهید.

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

مهدی : نمیدونم کاش بچه ها جواب رو بفرستن..

نویسنده : در بیت هشتم شاعر آخرین صبحی راه حضرت علی برای اقامه نماز به مسجد می رفتندبه قیامت تشبیه کرده است واشده به این دارد که هنگام خروج از منزل گوشه ی شابان به حلقه ی در گیر کرد.

ناشناس : گل به باران ،ابر به خورشید،فلک به اسمان :روزی ابر به بارن گفت که ای باران اگر تو جاری نشوی کوه ها و دشت ها و بیابان ها و جانوران چی مشوند؟باران گفت همه از بی ابی تلف میشوند و دیگر ابی یافت نمیشود.

مطهره شمس : دربیت هشتم شعر شیر خدا اشاره به روزی که امام علی می خواستند به سمت مسجد بروند دارد که هنگام خروج گوشهشابان به حلقه در گیر کرد و نیز قوها جلوی او را می خواستند بگیرند زیرا می دانستند که اگربه مسجد برود شهید می شود.

پریشان : حیوانات دیگر ابی برای خورن ندارند همه ی جهان نابودمی شود انسان ها که از گوشت حیوانات استفاده می کنند از گشنگی تلف می شوند خلاصه همه جهان نابود می شوند.

ستایش : در بیتی از شعر شیر خدا به صبحی که امام علی قرار بود به مسجد بروند برای خواندن نماز گوشهشابان به حلقه در گیر میکند و حیوانات هم سعی میکردند که امام علی به مسجد نبود چون میدانستند که اگر امام علی به مسجد بروند شهید خواهند شد.

نویسنده : گل به نقاشی،رنگ به قلم،غنچه به باران:روزی نقاشی به قلم گفت که ای قلم درمن ابر بکش تا این جنگل ودریاخشک نشوند وباران ببارد.

سید امیرحسین همتی :‌جواب سوال 2:آن روزی که امام علی می خواست به مسجد برود در جولوی آن رامیگرفت ومی گفت:(امروز شما به مسجد نرو )..

آنا شید جهانبخش :
جواب سوال ۲ کارگاه درس پژوهی درس راز زندگی:این واقعه در سحرگاهان صبح جمعه نوزدهم ماه رمضان اتفاق افتاد و به زمانی اشاره دارد که حضرت علی(ع)تصمیم بر رفتن به مسجد کوفه داشتند و زمانی که میخواستند از خانه خارج شوند،شابان لباسشان به حلقه ی در گیر کرد و باعث دست و پا گیری ایشان شد.در آن روز اتفاقات دیگری از جانب حیوانات به دلیل صرف نظر کردن حضرت علی(ع)از تصمیمشان بر رفتن به مسجد نیز اتفاق افتاد اما ایشان باز هم توانستند به مسجد برسند؛هر چند که ایشان نیز خود میدانستند که اگر بروند شهید میشوند..

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
ناشناس 2 سال قبل
7

جواب

ناشناس 2 سال قبل
26

میگم وجدانن مرز داری سایت درست میکنی؟

مگه مردم الاف تو ان؟

بی شخصیت

ناشناس 3 سال قبل
26

جواب رابدید لطفا

😎 3 سال قبل
6

روزی درخت جوانی از باران پرسید اگر تو نه باری چه میشود هر روز اگر بباری چه میشود

باران:اگر روزی من نه بارم همجا خشک میشود گیان پژمرده میشوند

تو خشک می شوی انسان ها نابود میشن

درخت:پس هروز ببار

باران:اگر هروز ببارم شاخه های تو از زمین بیرون میزن

پس باید به طور عادی نه زیاد نه کم ببارم

ناشناس 3 سال قبل
26

والا بخدا ما اومدین اینجا ک بیایم جواب سوال رو بگیریم

ن اینکه بیاین اینجا جواب هم بدیم😒

افتضاح

ناشناس 3 سال قبل
19

اخ این چیه

ناشناس 3 سال قبل
12

سایت بیخودیه

ناشناس 3 سال قبل
12

واقها میخواستم جواب رو پیدا کنم حالا خودم باید جواب بدم

محمد حسین 3 سال قبل
9

خخخخیلی بد بووووود

........ 3 سال قبل
10

امدم از اینجا بپرسم اینجا از من پرسیدن واقعا که

😑😑😑😑

علی 3 سال قبل
7

افتضاح

زهرا 3 سال قبل
12

جواب میخوام

زهرام اصلا هم راضی نبودم 3 سال قبل
31

مگه خرم مگه مرض دارم بیارم جواب بزارم برا شما من آمدم جواب بگیرم میگه جواب بده واااااااا خو میبرم میزارم کف دست معلم خلاصه سایت کاملا چرتی بود🤮🙄

10
3 سال قبل

والا 😁

ضحا 3 سال قبل
5

باد شروع به وزیدن کرد. دو ابر به هم برخورد کردند و از شدت درد شروع به گریه کردند، ولی زمین از گریه ی آنها خوشحال شد زیرا خیلی تشنه بود و از اشک های آنها سیراب میشد.

(◉‿◉) 3 سال قبل
4

کاش جواب بدین

ما میایم جواب بگیریم نه اینکه جواب بدیم:/

هم باید به این سایت جواب بدیم هم معلم:)

مبینا 3 سال قبل
5

واقعا که

ناشناس 3 سال قبل
4

من از شو جواب میخام

ناشناس 3 سال قبل
7

خیلی بد اصلا به درد آدم نمیخوره ما میایم از اینجا بمرسیم اینجا هم میاد از ما میپرسه واقعا که😒

مژگان 3 سال قبل
5

اصلا خوب نده

من اومدم از اینجا بپرسم واقعا که 😒😒😒😒😒

ناشناس 3 سال قبل
5

چرا خودشون نمیگن میگم جواب بچه ها هست😒🖕🖕🖕🖕

6
ناشناس 3 سال قبل

دقیقا

5
سینا 3 سال قبل

واقعا بد بوددددددد

المیرا 3 سال قبل
3

خیلییییییی بد بود☹💔

ستین 3 سال قبل
5

بگید لطفا :(

ناشناس 3 سال قبل
6

من اومدم تا از شما کمک بگیرم شما دارین از من کمک میگیرین من که بلد نیستم اگه بلد بودم نمییومدم تو سایت واقعا که

❤🖤 3 سال قبل
21

واقعا که مثلا ما میاییم اینجا کمک بگیریم بعد شما از ما سوال میکنید🙄

مینا 3 سال قبل
15

واقعا که ما از شما می‌پرسیم سوالمون رو بعد شما می‌آییم از ما میپرسین

زهرا 3 سال قبل
4

چرا اینجا هیچی نداره

4
❤🖤 3 سال قبل

موافقم

6
فاطی 3 سال قبل

راست میگی الاف شدیم ها

5
زهرا 3 سال قبل

راس میگی

نازنین بیاتی 3 سال قبل
0

کی جواب را می داند

5
محمد حسین 2 سال قبل

سوال۱:مداد در حال گریه کردن بود مداد تراش از راه رسید و به او گفت:«چرا گریه میکنی؟مداد گفت:«چون نُوکِ من شکسته است ناراحت هستم،مداد تراش گفت:«این که ناراحتی ندارد من نُوکِ تو را می تراشم مداد با خوشحالی گفت:«راست میگویی؟مداد تراش گفت بله.

ناشناس 3 سال قبل
0

سلام

ناشناس 3 سال قبل
2

خیلی الکی بود😣😣

آیدا 3 سال قبل
4

خیلللللی بد بود راضی نبودم

ناشناس 3 سال قبل
0

واقعاً آدم جواب سوال را می خواست

ناشناس 3 سال قبل
1

ب معنی واقعی کلمه خاک توی سرتون

1
ناشناس 3 سال قبل

اره دقیقا👍🏼

😏 3 سال قبل
1

😏😏

Zahranaz 3 سال قبل
1

بچه ها جواب رو بگید لطفا من غقفقط جواب 1 رو میخوام

1
ناشناس 3 سال قبل

منم میخامممم

0
... 3 سال قبل

................................

ناشناس 3 سال قبل
1

چه چیز مزخرفیه که گذاشتید یه جواب درست حسابی بدید

هر کی یه چیز میگه

چه وضعشه😒😒😒😒😒😒

ناشناس 3 سال قبل
-1

کس ها

-1
ناشناس 3 سال قبل

بی ادب

ناشناس 3 سال قبل
2

خیلی خوب بود

یلدا فیلی 3 سال قبل
0

عاللللللیییی

عالی

محو عشق 3 سال قبل
0

پلشتا

لیدی باگ 3 سال قبل
0

بد نبود☺

ناشناس 3 سال قبل
0

اومدیم تو سایت جواب ببینیم از خودمون می پرسن 😐

ننژ نزز 3 سال قبل
0

۹۴

ناشناس 3 سال قبل
1

واقعا که ما میایم از شما کمک بگیریم آن وقت شما از ما کمک می گیرید 😡😤👿🤧

😕 3 سال قبل
1

سایت جان یه وقت خسته نشی انقدر جواب میدی😳🥴

علی 3 سال قبل
1

قلم با خوش حالی گفت شما چقدر مهربان هستی و یک ابر زیبا کشید

ناشناس 3 سال قبل
1

اومدم از اینجا بپرسم اینا از من میپرسن😐😑

ناشناس 3 سال قبل
-1

خیلی خوبه

امیر علی هنربر 3 سال قبل
2

کیرخر

ناشناس 3 سال قبل
1

بچه ها

فاطمه 3 سال قبل
0

من اومد سایت کمکم کنه من کمک سایت میکنم چقدر مسخره

ناشناس 3 سال قبل
0

من که اصلا خوشم نیومد 😐😑🤨

1
اسرا 3 سال قبل

من امدم از اینجا بپرسم اینجا از من میپرسه☹☹واقعا که مسخره ها

بتوچه 3 سال قبل
2

شت! چرا جواب نیس؟

ناشناس 3 سال قبل
11

من سوال میپرسم اون وقت سایت از ما میپرسه

0
💕 3 سال قبل

آره والا 🤬

-1
ناشناس 3 سال قبل

اره والا خو وقتی بلد نیستن نیان ستیت بزنن یا سوال اینطوری تو کتاب نزنن خیر ندیداا

-1
محی 3 سال قبل

دقیقا

0
لیدی باگ 3 سال قبل

واقعا😂

0
ناشناس 3 سال قبل

مسخره است

رهام 3 سال قبل
2

خوب بود

-1
فاطی 3 سال قبل

بچه ها شاید اینجا برای اینه که ما خودمونباید جواب همو بدیم

-1
آیدا 3 سال قبل

حیف

1
آیدا 3 سال قبل

خیلی کامل نبود

-1
Zahranaz 3 سال قبل

نه زیاد

0
ولی من متوجه 3 سال قبل

خب دقیقا چی بنویسم؟

نویسنده 3 سال قبل
24

ما میایم توی این سایت تا از شما کمک بگیریم نه اینکه کمک هم کنیم وقتی خودمون بلد نیستین:(

0
دلوین 3 سال قبل

واقعا راست میگه👍👍👍

0
فرزند 3 سال قبل

والاا

2
F نازی خوشگله 3 سال قبل

واقعاراست میگه👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻

0
عالی 3 سال قبل

لایک داری

0
ناشناس 3 سال قبل

لایک داری بابا لایککک

0
ناشناس 3 سال قبل

اره

18
ناشناس 3 سال قبل

لایک داری

8
آتی 3 سال قبل

همینو بگو

15
ملیکا 3 سال قبل

لایک داری

7
یگانه 3 سال قبل

باز خوبه بعضیا جواب رو تو نظرات تایپ میکنن

محدثه 3 سال قبل
-1

۲:موقع طلوع خورشید وقتی که حضرت علی خواستند به جنگ بروند و مبارزه کنیید دامن ایشان به در گیر کرد اینجا هم مناطره به کار رفته

-1
💕 3 سال قبل

نمیدونم

فرشته 3 سال قبل
5

روزی که حضرت علی « ع» می خواستند به مسجد بروند انگار برخی میدانستند ایشان میخواهند شهید شوند سحر وقتی که در خانه شان راباز کردند که بروند لباس ایشان ب قفل در گیر کرد

0
علی 3 سال قبل

ممنون از جوابتون

ناشناس 3 سال قبل
16

خیلی خیلی افتزاه

5
آیدا 3 سال قبل

آره

-1
محی 3 سال قبل

افتضاه این جوری نوشته میشه🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

ملينا 3 سال قبل
9

جواب كارگاه درس پژوهى صفحه ى نود و چهار را ميخوام

0
دلوین 3 سال قبل

منم همینو میخوام

-1
چجوری جواب میاپ 3 سال قبل

لطفا توضیه دحید

نویسنده 3 سال قبل
8

دربیت هشتم شعر شیر خدا اشاره به روزی که امام علی می خواستند به سمت مسجد بروند دارد که هنگام خروج گوشهشابان به حلقه در گیر کرد و نیز قوها جلوی او را می خواستند بگیرند زیرا می دانستند که اگربه مسجد برود شهید می شودمطهره شمسامیدوارم کمکی بهتون کرده باشم.

0
انشام داغون 3 سال قبل

عالیییییییی ⁦(っ˘̩╭╮˘̩)っ⁩🤩😍😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💞💕💕💞

حداقل تو بهمون کمک کردی وگرنه من برا فردا صفر میگرفتم

مردی به مولا

البته نمیدنم دخی یا پسر ی

ببخش🖐🏻💕🖐🏻💕🖐🏻💕🖐🏻📝🙏🙏⬛☝️

-1
ناشناس 3 سال قبل

ممنون

0
دلوین 3 سال قبل

عالیه مرسی‌

9
ترنم 3 سال قبل

عالی بود ممنون

سارا 3 سال قبل
17

اصلا خوب نیست .

1
اوا 3 سال قبل

سایت خوابه جواب بده

هنوزخوابش سیرنشده

7
ناشناس 3 سال قبل

سلام لطفا خود سایت جواب بده

11
آتی 3 سال قبل

ببخشید ولی فک کنم سایت مرده

ناشناس 3 سال قبل
27

اومدم از اینجا بپرسم اینجا از من میپرسن واقعن که😐

0
بدون نام 3 سال قبل

ولا باید اونا جواب بدن خو پس چی شاید یکی بلد نباش.

1
بله 3 سال قبل

ما به این سایت آمدیم که جواب رو بگیریم باید به دیگران هم جواب این سوال رو بدیم

مسئولین محترم لطفا یکم نظارت داشته باشین

-1
لیدی باگ 3 سال قبل

واقعا همینو بگو

13
آتی 3 سال قبل

همینو بگو والا

15
بیتا 3 سال قبل

دقیقا موافقم👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻

14
آناشید جهان بخش 3 سال قبل

کاملا درسته من نمیفهمم این چه جور سایتی هست البته عذر میخوام اگر مسئولین این سایت رو رنجیده خاطر میکنم اما این سایت واقعا به هیچ دردی نمیخوره😕

نویسنده 3 سال قبل
3

گوش برای شنیدن _فکربرای فکر کردن _دست توانا_عقل کامل و…

ناشناس 3 سال قبل
3

چرا نمی خواین بگید

ستایش 3 سال قبل
6

پس جواب کو

خسروی 3 سال قبل
4

ببخشی پس میشه به من هم بگید

نویسنده 3 سال قبل
16

در بیتی از شعر شیر خدا به صبحی که امام علی قرار بود به مسجد بروند برای خواندن نماز گوشهشابان به حلقه در گیر میکند و حیوانات هم سعی میکردند که امام علی به مسجد نبود چون میدانستند که اگر امام علی به مسجد بروند شهید خواهند شد ستایش

0
امیرمحمد 3 سال قبل

عالی بود ۲۰شدم

10
طاها 3 سال قبل

این درسته؟؟

ستایش 3 سال قبل
4

در بیتی از شعر شیر خدا به صبحی که امام علی قرار بود به مسجد بروند برای خواندن نماز گوشهشابان به حلقه در گیر میکند و حیوانات هم سعی میکردند که امام علی به مسجد نبود چون میدانستند که اگر امام علی به مسجد بروند شهید خواهند شد

-1
ناشناس 3 سال قبل

.

ناشناس 3 سال قبل
6

خوبه ولی بعضی جاها کلمه ها را اشتباه مینویسند

2
محمد 3 سال قبل

افتزاح

سید امیر حسین همتی 3 سال قبل
6

جواب سوال 2:آن روزی که امام علی می خواست به مسجد برود در جولوی آن رامیگرفت ومی گفت:(امروز شما به مسجد نرو ).

آناشید 3 سال قبل
1

اشتباه ها در رابطه با املا بسیار بود😕😐😑

نویسنده 3 سال قبل
5

سلامخیلی اشتباه داشت😔

نویسنده 3 سال قبل
9

برای اینکه امام علی شهید نشود

22
عالی ولی ای کاش جواب داشت 3 سال قبل

حیف

حدیثه 3 سال قبل
1

سوال 2وقتی امام علی علیه السلام میخواست برود در بسته شد چون اشیا هم به امام وابسته بودند چون امام ما بسیار مهربان و………. بوده است

نویسنده 3 سال قبل
49

سوال۱:مداد در حال گریه کردن بود مداد تراش از راه رسید و به او گفت:«چرا گریه میکنی؟مداد گفت:«چون نُوکِ من شکسته است ناراحت هستم،مداد تراش گفت:«این که ناراحتی ندارد من نُوکِ تو را می تراشم مداد با خوشحالی گفت:«راست میگویی؟مداد تراش گفت بله.نویسنده:صبا

0
دلوین 3 سال قبل

مرسی

0
یاسین 3 سال قبل

ممنون از شما دوست عزیز👊👊

نویسنده 3 سال قبل
7

نمدونم کاشکی بچه ها جواب سوال ۱ رو بگن🔪😭

نویسنده 3 سال قبل
1

سلام من نمیدونم ک اومدم اینجا دیگ🤣اگ میدونستم چرا اومدم

1
نفس 3 سال قبل

😂

دانش آموز 3 سال قبل
3

صبح ۱۹ رمضان هنگامیهنگامی که حضرت علی (ع) میخواستند به مسجد بروند لباس ایشان به حلقه ی در گیر کرد . انگار حلقه ی در هم نگران حضرت حضرت علی بود و نمیخودست ایشان هم شهید شود .

نویسنده 3 سال قبل
3

صبح ۱۹ رمضان هنگامی که حضرت علی می خواستند به مسجد بروند لباس ایشان به حلقه ی در گیر کرد . انگار که حلقه ی در هم نگران حضرت علی بود و نمیخواست ایشان شهید شود.

نویسنده 3 سال قبل
2

جواب سوال 2 فارسی کارگاه پژوهیامام علی (ع) هنگام رفتن به مسجد شابان لباسشان به حلقه ی در گیر کردو حیوانات نیز نمیخداستند حضرت علی به مسجد برود چون اگر میرفت شهید میشدامام هیچ چیزی مانع رفتن امام نشدحتی با اینکه خود امام نیز میدانست اگر به مسجد برود شهید میشوداما آن روز با تمام این دلایل باز هم به مسجد رفت

نویسنده 3 سال قبل
6

جواب سوال ۲ کارگاه درس پژوهی درس راز زندگی:این واقعه در سحرگاهان صبح جمعه نوزدهم ماه رمضان اتفاق افتاد و به زمانی اشاره دارد که حضرت علی(ع)تصمیم بر رفتن به مسجد کوفه داشتند و زمانی که میخواستند از خانه خارج شوند،شابان لباسشان به حلقه ی در گیر کرد و باعث دست و پا گیری ایشان شد.در آن روز اتفاقات دیگری از جانب حیوانات به دلیل صرف نظر کردن حضرت علی(ع)از تصمیمشان بر رفتن به مسجد نیز اتفاق افتاد اما ایشان باز هم توانستند به مسجد برسند؛هر چند که ایشان نیز خود میدانستند که اگر بروند شهید میشوند..

7
فرناز فلاح 3 سال قبل

جواب سوال ۲ کارگاه درس پژوهی درس راز زندگی:این واقعه در سحرگاهان صبح جمعه نوزدهم ماه رمضان اتفاق افتاد و به زمانی اشاره دارد که حضرت علی(ع)تصمیم بر رفتن به مسجد کوفه داشتند و زمانی که میخواستند از خانه خارج شوند،شابان لباسشان به حلقه ی در گیر کرد و باعث دست و پا گیری ایشان شد.در آن روز اتفاقات دیگری از جانب حیوانات به دلیل صرف نظر کردن حضرت علی(ع)از تصمیمشان بر رفتن به مسجد نیز اتفاق افتاد اما ایشان باز هم توانستند به مسجد برسند؛هر چند که ایشان نیز خود میدانستند که اگر بروند شهید میشوند..

نویسنده 3 سال قبل
2

نمی دونم 😂😂

ا ره ز 3 سال قبل
1

نمیدونم

نویسنده 3 سال قبل
1

مداد و تراشروزی تراش به مداد گفت تو اگر نک نداشته باشی چه میشودمداد گفت دیگر نمی توانم بنویسم من اگر نک نداشته باشم با تو خودم را نک میکنم و ان وقت میتوانم بنویسمفاطمه

نویسنده 3 سال قبل
2

حضرت علی علیه السلام داشتند به مسجد می رفتند و وقتی از آن جا پس می آمدند حلقه ای درست از او دامن گیراینم از نظر من

نویسنده 3 سال قبل
2

خخخخخخخخخخخخخخخخ

نویسنده 3 سال قبل
2

جواب سوال دو یعنی اینکه اون سحری که حضرت علی به مسحد میرفتند واقعا لباسشون به حلقه ی در گیر کرده و اینجا یکمی پر و بالش داده است

نویسنده 3 سال قبل
1

اصلا خوب نیست

نویسنده 3 سال قبل
7

شخصیت دهی: تخته سیاههر روز صبح با صدای بچه ها به وجد می آیم ازاینکه بچه ها را کنار خودم مبینم خیلی خوشحالم. وقتی مطالب آموزنده را با عشق روی من می نویسند بچه ها با تعجب و شگفتی آنها را وارد گنجینه ی اصرار خودشان می کننداحساس خوبی پیدا می کنم هنگامی که بچه ها با شیطنت روی من مطالبی را می نویسن تا دوستانشان را اذیت کنن خندم می گیرد وبا خنده ی آنها شاد می شوم. اماالان دوسال است که این هیاهو و شادی را نمی بینمنگار اسماعیلی

نویسنده 3 سال قبل
2

من نمی دونم ای وای ای خدا

نویسنده 3 سال قبل
1

جواب می خواهم

نویسنده 3 سال قبل
1

..

جواب ندارم 3 سال قبل
2

نمیدونم

نویسنده 3 سال قبل
1

در این بیت به واقعه مبالغه اشاره شده

ناشناس 3 سال قبل
4

ای کاش

نویسنده 3 سال قبل
1

من هیچی یادم نیست

نویسنده 3 سال قبل
1

و …..

نویسنده 3 سال قبل
1

نمیدانم

نویسنده 3 سال قبل
1

ه ه ه ه ه ه ه هل

نویسنده 3 سال قبل
1

والا نمی دونم من اومدم بفهمم جواب چی میشه

نویسنده 3 سال قبل
1

داستان بگید

نویسنده 3 سال قبل
1

امام علی

نویسنده 3 سال قبل
1

من که چیزی نمیدونم

نویسنده 3 سال قبل
1

من دنبال فارسی ششم صفحه ۹۴ هستممن اسما احمدی کلاس ۳/۲

نویسنده 3 سال قبل
2

جواب کارگاه درس پژوهی فارسی ششم صفحه 94

نویسنده 3 سال قبل
2

نمیدوم😐

نویسنده 3 سال قبل
1

فریناز عباسیسحر گاه نوزدهم ماه رمضان ساعاتی قبل از شهادت وقت حضرت علی قصد داشت از خانه بیرون برود حلقه در به شال کمر آن حضرت آویخت:جواب سوال2———-یک پاکن در مدرسه جامانده بود او میترسید و گریه می کرد:جواب سوال1امیدوارم بهتون کمک کنه دوستان عزیز🌻🌷🌹

پریسا 3 سال قبل
2

بگید

ترش نکنی 3 سال قبل
2

ترش نکنی خخخخخ

نویسنده 3 سال قبل
2

لطفا سوال اول رو بگین

1
گفت 3 سال قبل

گفتش اگه کور نباشی میتونی نگاه کنی

0
گفت 3 سال قبل

گفتش اگه کور نباشی میتونی نگاه کنی

نویسنده 3 سال قبل
0

من که هیچی نمیدونم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

1
نفس 3 سال قبل

خاک عالم

اصغر دیونه 3 سال قبل
3

سلام اسکل چقدر سلام

-1
ناشناس 3 سال قبل

سلام سلامتی میاره

ولی من پیام ندادم 😂

0
ناشناس 3 سال قبل

سلام سلامتی میاره

ولی من پیام ندادم 😂

😘😘 3 سال قبل
1

عالی بود

لعیا 3 سال قبل
0

نمیدونم واقعا

ستایش زیبا کلام 3 سال قبل
0

در سحر گاه نوزدهم ماه مبارک رمضان وقتی که به مسجد می رفتند حلقه در جلو او را گرفته بود اما امام علی رفته بودند و وقتی به انجا رسیدن دو روز بعد به شهادت رسیدند

نویسنده 3 سال قبل
-1

این واقعه به 19 ما رمضان اشاره دارد.

نویسنده 3 سال قبل
2

مثلا جواب مثل ساعت اشیا باشه

محمد رضا 3 سال قبل
1

خوب بود

ممنون من مانلی هستم 3 سال قبل
1

مانلی عالی بود دستتون دردنکنه عزیزانم خیلی خوشحالم کردین😙😙😙😍❤💓💕💖💗💞💝💜💛💚💙💟❣💌👌👍😌🏖

نویسنده 3 سال قبل
0

وقتی که امام امام علی به مسجد میخوآست برود حلقه ی در از ان خواهش کرد که نرود

نویسنده 3 سال قبل
0

تا تاریخ تاریخِ تاریخِ

نویسنده 3 سال قبل
5

سلام

1
yeganeh ghabezi 3 سال قبل

نمیدونم لطفا جواب رو بگین

1
علیک 3 سال قبل

سلام

نویسنده 3 سال قبل
8

در آن سحرگاه که اثرش مانند روز قیامت هولناک بود، حلقه در، به عبای حضرت علی (ع) آویخت و مانع از رفتن ایشان شد.

نویسنده 3 سال قبل
18

مداد در حال گریستن بود زیرا نوک او شکسته بود و درد زیادی داشت . تراش به مسافرت رفته بود و نمی توانست به آنجا بیاید زیرا راه دور بود ؛ آنها تراش دیگری پیدا کردند و مداد خوشحال و شاداب شد و شعر های زیادی نوشت .

نویسنده 3 سال قبل
2

نوید 3 سال قبل
1

لطفا مرا راهنمایی کنید

نویسنده 3 سال قبل
3

کتاب

نویسنده 3 سال قبل
2

تطعبس

نویسنده 3 سال قبل
0

دم صبح حلقه درست دست به دامن حضرت علی شد می گویند زمانی که حضرت علی علیه السلام در سحر نوزدهم ماه رمضان قصد خروج از خانه را داشت حلقه در لباسش یک هر تا مانع خروج بو شود

برای پاسخ کلیک کنید