جواب گفت و گو درس هفتم پرتو امید صفحه 56 فارسی نهم
زینب
اگر میشود شعرها واطلاعات را بیشتر کنید
سارینا
زینب جان با حرفت کاملا موافقم.
mahpar
😐یکم بیشتر بنویسید نمییمیرین ک
نویسنده
سوال ۲.ای سنائی خواجه جانی غلام تن مباشای سنائی عاشقی را درد باید درد کو؟سنائی
نویسنده
عالی
جواب گفت و گو صفحه ۵۶ کتاب ادبیات فارسی پایه نهم جواب گفت و گو درس هفتم پرتو امید از سایت نکس لود دریافت کنید.
1. غزلی دیگر از دیوان حافظ انتخاب کنید و درباره پیام های آن در کلاس گفت و گو کنید.
2. چهار نمونه تخلّص از شاعران دیگر انتخاب كنید و بیت كامل آنها را در كلاس بخوانید..
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
مهدی : 2. «سعدیا» مرد نکونام نمیرد هرگز مرد آن است که نامش به نکویی نبرد (سعدی)
تا نگردد جذبه توفیق، «صائب» دستگیر از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است (صائب تبریزی)
بر آ از مشرق و مغرب، الا ای «مغربی» یکدم که تا بی مشرق و مغرب، ببینی شمس انوارش (مولانا شمس مغربی)
پیش از همه کس افتاد در دام غمت «هاتف» امید کز این غم شاد تا روز پسین بادا (هاتف اصفهانی)
گفت و گو 56درسهفتمنهم
گفت و گو 56درسهفتمنهم
فارسی نهم
برنامه همیار رو نصب کنید همهٔ اینا رو داره تازه طولانی با توضیح های کامل
عالی هست وفقط بیشتر توضیح بدین ممنون میشم
اصلا خوب نبود باید همه چیز رو به ترتیب ومشخص مینوشتی
😐یکم بیشتر بنویسید نمییمیرین ک
اگر میشود شعرها واطلاعات را بیشتر کنید
بدک نبود بهتر میشه باشه
بله
سعدیا راست روان گوی سعادت بردند راستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
عالی
عالی
افرین
عالی
👌👌👌
خوب
خوبه
بستاند این سرو سهی،سودای هستی از《رهی》یغما کند اندیشه را،دور از بداندیشم کند{رهی معیری}فاطمه پیرکرمی
افرین عالی بود
🧡
منم طاهر بیابونگرد و عاشقبه سینه داغ دیرم چون شقایقبابا طاهر عریان
ای سنائیرخواجه جانی غلام تن مباشای سنائی عاشقی را درد باید درد کو؟
سوال ۲.ای سنائی خواجه جانی غلام تن مباشای سنائی عاشقی را درد باید درد کو؟سنائی
خیلی خوبه
سلام چیزی بلد نیستم.
جانو ییم
سعدیا خر آمد و بز نیامد که شود خر بزه
جواب سوال 1 نیت چرا نام زهرا
…!
خوبه
جواب فارسی صحفه ای۵۶
لدکجوبلحمایفونلیع۷جاسثبوج
ممنون😐
گُه نخور جواب رو بده😊
یوصننشن۳مصکعفژکثعسنینثن
بلد نیستم
بقیش میخان
سلام
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور /مال احزان شود روزی گلستان ، غم مخور ماه بانو
سعدیا» مرد نکونام نمیرد هرگز مرد آن است که نامش به نکویی نبرد (سعدی ماه بانو
سعدیا» مرد نکونام نمیرد هرگز مرد آن است که نامش به نکویی نبرد (سعدی)تا نگردد جذبه توفیق، «صائب» دستگیر از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است (صائب تبریزی)بر آ از مشرق و مغرب، الا ای «مغربی» یکدم که تا بی مشرق و مغرب، ببینی شمس انوارش (مولانا شمس مغربی)پیش از همه کس افتاد در دام غمت «هاتف» امید کز این غم شاد تا روز پسین بادا (هاتف اصفهانی)
خوبه عالیه .
ننپپن
. . .
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز. مرده آن است. که نامش. به نکویی نبرند
عالی بود
خوبه
سوال یک چی پس
عالیه ممنون
جواب سوال یک هم بود عالی می شد
بله
سعدیاراست روان گوی سعادت بردند راستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
از من ژولیده بشنو همچو مردان خدا خویش را هرگز مکن بد نام از نام هوس
حافظ
نمیدونم
زیاد خوب نیست