خلاصه داستان آوازی برای وطن بخوان و بیندیش فصل سوم صفحه 62 و 63 کتاب نگارش پنجم دبستان
نویسنده
جواب
پارسا یحیایی
من الان کلاس پنجم هستم. ما بخوان و بیندیش آوازی بر وطن را خیلی دوست داریم😚😚😚😚
نویسنده
آقا لطفا خلاصه رو بگین خواهشن
نویسنده
زاغ میخواست به وطنش برود وبه کوشش خود ادامه داد وبه سختی به وطنش رسید
نویسنده
ممنون ولی چطوری هم صبح بود هم عصر!؟شایان
صفحه ۶۲ و ۶۳ کتاب نگارش فارسی پنجم دبستان داستان آوازی برای وطن بخوان و بیندیش فصل سوم را یک بار دیگر بخوانید و خلاصه آن را بنویسید سپس نام جدیدی برای آن انتخاب کنید از سایت نکس لود دریافت کنید.
خلاصه سازی داستان آوازی برای وطن
با سلام خدمت همه دانش آموزان عزیزی که این مطلب را می خوانید و قرار است در این مطلب جواب داستان آوازی برای وطن به خانه بیندیش فصل سوم را یک بار دیگر بخوانید و خلاصه آن را بنویسید سپس نام جدیدی برای آن انتخاب کنید نام داستان را در ادامه مطلب قرار میدهیم اگر شما عزیزان جواب این بخش بر نوشته برای ما ارسال کنید تا در همین مطلب با اسم شما قرار بگیرد.
خلاصه آوازی برای وطن نگارش پنجم
موضوع : عشق به وطن
چند روزی بود که زاغ در قفس آواز کوکو وطنم را سر می داد. صاحب زاغ چون از شنیدن آواز خسته شده بود، او را آزاد کرد و زاغ پر زد ورفت. مرد با خود گفت: حتما وطن او از قفس طلایی من با صفاتر است. ای کاش بال میداشتم و به دنبالش می رفتم. زاغ پرواز کرد و به جویباری رسید. پایین آمد تا از آب آن بنوشد. ماهی ها دور او حلقه زدند و با او صحبت کردند. زاغ گفت: دارم به وطنم بر میگردم، ماهی ها با خود میگفتند: حتما وطن او از این جویبار زلال بهتر است. کاشکی ما هم میتوانستیم دنبالش برویم تا ببینیم وطنش کجاست. زاغ به پرواز خود ادامه داد تا به دریا رسید و بالای بادبان یک کشتی نشست، او به مرغ دریایی گفت: دارم به وطنم بر میگردم. مرغ به او گفت: عبور از این دریا غیر ممکن است و در این جا توفان های سختی می وزد. اما او به راه خود ادامه داد، هر چه به جلوتر می رفت، سرعت باد شدیدتر می شد. ناگهان رعدی در آسمان زد و توفان شدیدی وزیدن گرفت. زاغ نتوانست خودش را کنترل کند و در امواج گرفتار شد. صبح که از خواب بیدار شد، خودش را در ساحل دید. عصر یک روز آفتابی بود. همانطور که در حال پرواز بود، احساس کرد پوست بدنش داغ شده است. نسیمی گرم و خشک به بدنش خورد. بوی این نسیم برای زاغ آشنا بود. ناگهان خوشحال شد و با خود گفت: بوی این نسیم را می شناسم. وطن، وطن. . . . زاغ پایین آمد و روی ماسه های داغ بیابان راه می رفت و به یاد گذشته که با دوستان خود، روی ماسه ها می غلتیدند، غلتید و به یک باره با خود گفت: راستی، آن ها کجا هستند؟ ناگهان در همین موقع، صدای زاغ ها سکوت بیابان را شکست و آن ها از پشت بوته ها بیرون پریدند و گفتند: به وطن خوش آمدی!
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
دینا محمدی : خوش آمدی به وطنت و از آن روز ببعد زاغ و دوستانش در وطنشان باقی ماندند و همه با هم خوش بودند.
محمد دهریزی : چندروزبودکه زاغ بورمثل مرده هاکف قفس افتاده بودلب به اب ودانه نمی زد واز صبح تا شب این اواز را می خواند کوکوکو وصنم کوکوکو وصنم.
ستایش فواد : زاغی بوده است که میخواست به وطنش برود وبا سعی وکوشش میرود.
درسا باباخانی : وطن هر کس در جایی است وهر کس وطنش را بیشتر دوست دارد
💚وطن وطن ، باشد وطن خود.
نویسنده : و زاغ و دوستانش با خوشی با یکدیگر زندگی کردند.
نویسنده : چند روز بود که زاغ بور درکف قفس خود بی جان افتاده بود و اواز کوکو وطنم رامی خواند تا صاحبش اورا آزاد کند تا به وطنش برگردد.
مریم : یک تیکه از متن مشکل داد.
در ان جایی که نوشتید:
صبح که از خواب بیدار شد خودش رادر ساحل دید. عصر یک روز افتابی بود.
چگونه هم صبح و هم عصر بوده است یا مثلا بالای دریا رو نگاه می کردی صبح بوده تو ساحل رو نگاه میکردی عصر بود.
واقعا که عجیبه
ولی به هر حال ممنون ازمتن تئن.
سلام. من الا هستم این داستان خیلی خووبه کلاس پنجم هستم عاشقتونمممممممممممو❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خلاصه داستانتون عالی بود فقط یکم بلند بود
خلاصه داستانتون عالی بود فقط یکم بلند بود
خلاصه داستانتون عالی بود فقط یکم بلند بود
من والا نفهمیدم
عالی
داشاغ
خوب بود عالی
با سلام من دخترم کلاس پنجم هست ودر ای کا پیشرفت داشت با زحمات شما شود نماینده کلاس پنجم شد مرسی از شما
خیلی عالی است ممنوی
سامبو
مریم
راست میگی واقن
عالی
خیلی خوب چه نامه داستانیع 😍😍🥰🥰
عالی
با سلام من نتیجه گیری و نام جدید داستان را پیدا نکردم
خیلی خوب بود ممنون هستم ولی خیلی زیاده😄😄😄😄😄😄😄😄😄
خیلی عالی بود ممنونم
عااااالی👍👍👍👍👍
یک روز یک بود که اسمش زاغ بور بود دلش برای وطنشدلسوز بود
خوب بود
خوب بود
خیلی خوب بود،ولی کاشکی کوتاه تر میگفتید
عصر یک روز آفتابی بود
عالی است
می خواهم صحفه 62و63 نگارش رابا جواب برام بفرستید
اولین بار زاغ به دشتی رسید و خواست که روی شاخه درخت سپیدار استراحت کند
خیلی خوب
این خلاصه زاغ بور خیلی خوب است نام جدیدش هم عشق به وطبش است
خیلی خوب بود ولی ای کاش یکم خلاصه تر بود.
عالی بود
خوب بود
این خلاصه آوازی برای وطن است
اخر داستان را باید بیشتر خلاصه کنید یعنی بنویسید زاغ بور به وطنش رسید ولی خیلی خوب خلاصه کردید ممنون از این که به اشتراک گذاشتید
عالیی بود
وطن
عالی بود از شما ممنونم 🤗🤗
آفرین که تقرب به ماها میدید وکمک به ما می کنید
عالی ولی کاش یکم خلاصه تر بود
خیلی خوب حتما بخوانید👉👉👉👉👉👈👈👈👈👈👈👶👶
چندروزبودکه زاغ بورمثل مرده هاکف قفس افتاده بودلب به اب ودانه نمی زد واز صبح تا شب این اواز را می خواند کوکوکو وصنم کوکوکو وصنم محمد دهریز ی
عالی بود من ان را دوست داشتم
من الان کلاس پنجم هستم. ما بخوان و بیندیش آوازی بر وطن را خیلی دوست داریم😚😚😚😚
وطنم وطنم جانم وطنم. اگر وطنم نبود ما نخواهیم بود. من به وطن عزیزم افتخار میکنم
عالی بود . دوست داشتم
خوشم امد. به دردم خورد
زاغی بوده است که میخواست به وطنش برود وبا سعی وکوشش میرود ستایش فواد
عالیه ولی نتیجه نداره
خیلی عالیه حتمابخوانید. ولی نتیجه نداره🙂
بعد از این همه سختی به وطن خود برگشت و دوستان آن خیلی خیلی خوشحال شدند 🤩🥰🧜♀️🧜♂️🤚👊👍👌👇✌🤘👈👉🙏🧜♀️🧜♀️🧜♀️🧜♀️🧜♀️🧜♀️💅❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣💔💔💔💔💔💔💔💔💔💗💗💗💗💗💗💗💎💍💍💍💍💍💍💍💍🧜♀️🧜♀️⚽️
از پشت بوته ها بیرون پریدند و زاغ خوشحال شد ودیگر در آنجا ماندند و خوشحال شد ند. حدیث علیزاده
من به تو عاشق شدم
خیلی ممنون از نویسنده ی این
واز آن روز پیش دوستانش بازی کرد
عالی بود علی نوری
بی تر بیت
خیلی عالی ولی کاشکی مشود کپی گرفت
اسمت
عاااااااااااااالی
خوبه و عالی😍😍😍
خوب بود چند بند و از خودتون نوشته بودین
خیلی عالیزاغ به آرزوی خود رسید😶
چند روز بود که زاغ بور درکف قفس خود بی جان افتاده بود و اواز کوکو وطنم رامی خواند تا صاحبش اورا آزاد کند تا به وطنش برگردد
خیلی خوب بود نامی که برایش گذاشتین خیلی قشنگ بود ممنون
عالی بود ***
من میگم خلاصه ی داستان این خیلی زیاده
اسم وطن دوستان هم برای این داستان زیبا است 🤔🤔🤔🤔🤔 ممنون از متن زیبا تون آیلین
سلام
خیلی خوب بود کاش خلاصه داستان بیشتر بود امیرعلی حیدری
خوب بود.🐱
پس وطن هر کسی برای خودش مهم است
پرند مثل پرنده است
پرند جوان😍
خوب است
خیلی خیلی خوبه
خیلی خیلی خوبه حتما بخوانید
زاغ بور به سپیدار دشت رسید.
بببببببسیار عالی بود
اگر کشورمان بد ترین جا باشد باید به ان وابسته باشیم
جا های را ننوشتهلطف کنید کامل کنید
بعد زاغ با دوستانش در آنجا شاد خوش حال بازی میکردند
خیلی قشنگ بود حتما بخوانید
عالییییییییییییی بووووودد
نمی دانم چه بگوئیم عالی بود من که راضی بودم فاطمه باری
عالی بود ممنون گرم
من از اینترنت ممنونم متن خیلی خوبی بود
خیلی عععععععععععالی
خیلی عالی بود ولی کاش خلاصه تر بود
دستان خوبی بود عجب زاغ شجاعی
خیلی خوبه واقعا از کسی که وقت گذاشته واینارو برای مانوشته ممنونم
عالی
خیلی خوب نبود چون ۲بخش مهم درس نبود😶
نه همچیناهم خوب نبوداااا تاکیدنکنید
عالیییییییییییییییییی بود 😘😘😘😘😘😘
زاغ خیلی شجاع بود😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😋😋😋😋😋😋😋🤗🤗🤗🤗😍😍😍😍😍😍😍😄😄😄😃😃🤣🤣😂😂🤣🤣🤣🏘️🏘️🏟️🏛️🏠🏝️🏜️🏕️
چرا تقلب می رسونید؟
خلاصه دو قسمت از داستان اصلی نیست اگر میشه جواب بدین ممنون میشم
زاغی زاغ بود
خیلی خیلی خوب بود تشکر از کسی که این را نوشته است.
للللللللتتتتتتحججحححفققسسروتهقیلاهعفبلففتبتفابخفتفخفتبخینسجسنیخبنفحرنبحبکبخبتبتتلبتابلحللنلابحبنببنلنلخبحلخبخبنهبحبتفحبکسابنرگبنبوز
سلام به شما !! خیلی سپاسگزارم که وقتتان را صرف این خلاصه نویسی کردید تا ما بتوانیم این مطلب را مطالعه کنیم خیلی سپاسگزارم و خسته نباشید.
ممنون از لطفتان که خلاصه ی آواز برای وطن را در اینترنت گذاشته اید😇😇😇😇😇
خیلی خوب
زا5ی بود که می خواست به وطنش برگردد
خوب بود
عالی بود
خیلی خلاصه بود فقط دو رویداد داشت ولی برای همینم بازم جا کم اوردم 😀
یک جای متن درست نیست.اونجایی که گفته صبح که از خواب بیدار شد خودش را در سا حل دید. بعدش نوشتید عصر یک روز افتابی بود.چجوری هم صبح بوده هم عصر
یک تیکه از متن مشکل داد.در ان جایی که نوشتید:صبح که از خواب بیدار شد خودش رادر ساحل دید. عصر یک روز افتابی بود.چگونه هم صبح و هم عصر بوده است یا مثلا بالای دریا رو نگاه می کردی صبح بوده تو ساحل رو نگاه میکردی عصر بود.واقعا که عجیبهولی به هر حال ممنون ازمتن تئن
خیلی خلاصه خوبی بود
بد بود
عالی بود متن خوبی بود
متن عالی عالی بود ممنون
متن خوب و عالی بود ممنون
ممنونعالی بود. امیرحسین برزگری
عالی بود من این داستان زیبا را برای نگارش پنجم می خواستم
بازی خیلی قشنگ بود داستانش که این داستان نوشته نویسنده خوبی بوده واقعا ازش تشکر می کنم از اینکه همیشه داستان های قشنگ میگفتی ممنونم
وطن، وطن ،وطن ما فدای وطنت عشق و جان کشور و وطنتسونیا رخشانی
همه ی زاغبورها باهم دیگر با خوبی و شادی زندگی کردند
سلام پنج خط بگید
ممنون ولی چطوری هم صبح بود هم عصر!؟شایان
سلام ممنون خیلی خوب بودممنونم عالی بود عالی😍🙂
ممنونم واقعا ممنون جای تشکر ویژه داره❤️
باید این جوری شروع میشد زاغ که دلش برای وطنش تنگ شده شعر کوکو وطنم کوکو وطنم صاحبش که حال زاغ را دیر او را آزاد کرد که به وطنش باز گردد
حالا صاحبش از دست آوازش خسته شده دیگر وطنش کجاست و کجا میرود یا با او برود که نمی شود
خیلی خیلی عالی است👌👌🥰🥰🥰
بله بسيار خوب است من از اين داستان خوشم امد
نام داستانش باید میزاشتن عشق به وطنم
خلاصه ی((آوازی برای وطن
زاغ میخواست به وطنش برود وبه کوشش خود ادامه داد وبه سختی به وطنش رسید
آقا لطفا خلاصه رو بگین خواهشن
عالی
عالی
عالیه
اینکه خیلی طولانی هستمن خلاصه میخواهم
عالیییی
خیلی خوب بود ممنون
خیلی خوب بود حتما بخونید حتما
خیلی طولانی
عالیه، اما بهتر بود خلاصه تر باشه 👌👌👌
واقعا عالی بود اشکال نداره که زیاده ولی از داستانش که بهتره؟ دست تهیه کننده درد نکنه💖
وبعدازآن روز درماسه هاغلتیدند وبعد به خوبی وخشی گذراندند
لطفاً خلاصه رو بگید
لطفاً خلاصه رو بگید
خیلی جالب نیست آخه خیلی طولانی هس کی حوصله داره بخونه🙄🙄
بابا خیلی عالیه بهتر از این ندیده بودم واقعن دستتون درد نکنه
خوب بود چیه عالی بود
ببخشید گنده نه بده بعدشم خلاصه تر از این می خوای
لطفا خیلی کوتاه بگید تو کتاب ما خیلی خا نداره
عالی بود.🌹🌹🌹🌹
🙏🏻
عالب
واقعا عالیه اما خیلی خلاصه هست چه بهتر
من ساجده شیبک هستم
واقعا که من خیلی لذت بردم و در درسم هم کمکم کرداز خلاصه نویس خیلی تشکر میکنم.
ممنون از نویسندش
با سلام خدمت دوستان عزیز من از این داستان خیلی لذت بردم یعنی از عشق وطناسم منم آنیتا
جواب
عالی ممنون
😁😀😍عالی
ممنونم کمکم کرد
عالییییییی😍😍😍
حاجی جون ننت بگو که درست هس یا ن کدوم خلاصش هس اونی که اسمشو گذاشتی عشق به وطن درسته یا ن بکو دهنه من سرویش شده حجی
میشه کامل تر توضیح بدید
سلام لطفا پیام داستان رو بگید🙏🏻🙏🏻
گل های رنگارنگ
ممنون
…ممنان❤
عالی 🥰🥰🥰🥰
عالی بود به نحوی بسیار زیبا داستان را تعریف کردید عالی بود 👏👏👏🌹🌹🌹
.
ازاد
عالییییییییییییی بود خیلی ممنون اون های که خوششون نمیاد اشتباه میکنن
خودت بگو
یا😘😘😘😘😘
عالی
ژمسمژوسوژچیوکس کش
عالی بود🎀
زاغی بوده است که می خواست به وطنش برود و با تلاش و کوشش کار خود را انجام داد
وقتی زاغ به وطنش رسید با دوستانش به خوبی و خوشی زندگی کردند
زاغ و دوستانش به خوبی و خوشی زندگی کردند
عالی بود ❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻خیلی خوب بود 🌹
لطفاً متنش رو کمتر کنید🙏🏻 آخه خیلی زیاده تو کتاب ما جا نمیشه ! نمی تونیم همش رو بنـویـسـ✍🏻ـــم
خیلی ممنون که کل جواب را به ما میدهید خیلی متشکریم .
خلاصه زیاد نیست ولی خیلی کمکم کرده📚تو روزای کرونایی ماسک یادتون نره😷😷😷
عالی
عالی بود ممنون👍👍
عالیییییی
واقعا عالیدوستتون دارمکه به ما کمک میکنیدممنون
خیلی عالی بود ❤❤
عالیه فقط متن هاش توی بقیه ی سایت ها هم هست
خیلییییییییییی خوبه ولی خلاصه اش خیلی زیاده اما خیلیییییییییییی خوبه ممنون از تمام کسایی که این رو درست کردم دند
عالی ممنون👑🏆
اره
صبا اسکندری
برو برو با اون زاغ اسکول من وطن داری بلد نیستم
خیلی عالی بوود
خوب بودممنون
با سلام
عالی
برای آگرین بفرستم
خیلی بببببببببببببببببدددددددددددددددهههههههههههههه وزززززززیییییییییااااااااادددددددددددددددهههههههههههه
خیلی زیاد بووووووووود وااااااااااااای
😙😙😙😚😚😍😘عالی عالی بود
گوه
الساتبللنباسرکهبستنی
عالی بود ممنون🤩💙🌹🌷💐🌸🌼💮
ااعتعععععن شاش
برای آزادی و آبادی وطنم از جان می گذرم
هلو
بهم نام چند پرنده در داستان آوازی برای وطن
عالی