دو معادل معنایی برای واژه افسرده صفحه 83 فارسی دهم

Reyhane moradi

افسرده: بیحال پژمرده پریشان غمگین

غزاله

آزرده، اندوهگین، اندوهناک، بیحال، پریشانحال، پژمان، پژمرده، خمود، دلتنگ، دلمرده، رنجیده، غمگین، غمناک، گرفته، متاثر، محزون، ملول، نژند

صالح

غمگین،پژمرده،اندوهگین

ALI

غمیگن

محمدرضا ابوطالبی

غمگین

جواب قلمرو زبانی صفحه ۸۳ کتاب ادبیات فارسی پایه دهم دو معادل معنایی برای واژه افسرده از سایت نکس لود دریافت کنید.

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

مهدی : سرد و منجمد, خاموش, پژمرده, اندوهگین.

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
mohammad mehdi keshavarzi 3 سال قبل
1

خورد و بی حال

ALI 3 سال قبل
5

غمیگن

صالح 3 سال قبل
7

غمگین،پژمرده،اندوهگین

محمدرضا ابوطالبی 3 سال قبل
4

غمگین

Reyhane moradi 3 سال قبل
14

افسرده: بیحال پژمرده پریشان غمگین

ناشناس 3 سال قبل
3

👌👌👌

غزاله 3 سال قبل
10

آزرده، اندوهگین، اندوهناک، بیحال، پریشانحال، پژمان، پژمرده، خمود، دلتنگ، دلمرده، رنجیده، غمگین، غمناک، گرفته، متاثر، محزون، ملول، نژند

نویسنده 3 سال قبل
-1

/

ناشناس 3 سال قبل
-1

۱

عسل 3 سال قبل
-1

معنیش چی میشه؟

نویسنده 3 سال قبل
3

اندوهگین

ناشناس 3 سال قبل
1

مود🙂😂

نویسنده 3 سال قبل
-1

ق

نازنین کاظمی 3 سال قبل
3

منجمد-خاموش- پژمرده

mohana 3 سال قبل
-1

واقعا ممنون خیلی بدردم خورد

ناشناس 3 سال قبل
2

حس تنفر از خود و دیگران ،احساس تنهایی

نویسنده 3 سال قبل
1

حس تنفر از خود و دیگران ،احساس تنهایی

نویسنده 3 سال قبل
2

پژمرده _دلسرد _اندوهگین

مرضیه 3 سال قبل
2

دلسرد اندوهگین پژمرده

نویسنده 3 سال قبل
1

افسرده

احمد 3 سال قبل
2

برای واژه افسرده دومعادل معنایی بنویسید

نویسنده 3 سال قبل
0

غمگین

برای پاسخ کلیک کنید