شعر روباه و زاغ را به صورت یک قصه بنویسید صفحه 30 کتاب نگارش فارسی چهارم
نویسنده
شعر روباه زاغ به صورت داستان بنویس.
نویسنده
کلاغ می خواست قارقار کند تا که آوازو صدایش را نشان بدهد خوردنی افتاد چون وقتی دهانش را باز کرد روباه کوچک پرید وخوراکی را دزدید
آیدا
عالی
نویسنده
عالی
...
عالییییییییییییییفقط کاش یه زره کوتاه تر بود🤥
داستان جواب فعالیت صفحه ۳۰ کتاب نگارش فارسی چهارم دبستان ابتدایی شعر روباه و زاغ را به صورت یک قصه بنویسید از سایت نکس لود دریافت کنید.
شعر روباه و زاغ به صورت داستان چهارم دبستان
یکی بود یکی نبود. در یک روز آفتابی آقا کلاغه یک قالب پنیر دید، زود اومد و اونو با نوکش برداشت، پرواز کرد و روی درختی نشست تا آسوده، پنیرشو بخوره. روباه که مواظب کلاغ بود، پیش خودش فکر کرد کاری کند تا قالب پنیر را بدست بیاورد. روباه نزدیک درختی که آقاکلاغه نشسته بود، رفت و شروع به تعریف از آقا کلاغه کرد: به به چه بال و پر زیبا و خوش رنگی داری، پر و بال سیاه رنگ تو در دنیا بی نظیر است. عجب سر و دم قشنگی داریو چه پاهای زیبائی داری، حیف که صدایت خوب نیست اگر صدای قشنگی داشتی از همه پرندگان بهتر بودی. کلاغه که با تعریف های روباه مغرور شده بود، خواست قارقار کنه تا روباه بفهمد که صدای قشنگی داره، ولی پنیر از منقارش می افتد و آقا روباه اونو برمی داره و فـرار می کنه. کلاغ تازه متوجه حقّه روباه شد ولی دیگر سودی نداشت.
پریچهر : در یک روز که خورشید در آسمان نقش بسته بود ، کلاغی با دیدن قالبی پنیر به سوی آن خیز برداشت و با به دندان گرفتنش ، بر روی درختی نشست .
روباه ، در تمام این مدت کلاغ را زیر نظر گرفته و چشمش به قالب پنیر او بود که ناگهان فکری به سرش زد .
روباه جلو تر رفته و شروع به تعریف از بال های زیبای کلاغ کرد و گفت که او زیباترین بال ها را دارد ، اما اگر صدایش هم زیبا بود دیگر زیباییش تکمیل میشد .
کلاغ ، با تکبر دهانش را باز کرد تا صدایش را به رخ روباه بکشد ، اما پنیر از دهانش افتاده و به دست روباه رسید و فرار کرد و کلاغ با باخبر شدن از حقه کلاغ به بی پنیری و غرور خود ، پی برد .
دتیل
عالیست خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوب بود و مفید 💞💞💞💞💞💞💞💞✌️✌️✌️✌️✌️✌️✌️
عالی
خیلی ممنون
واقعا عالی بود عشقم دوست دارم انقد زحمت میکشی
خلاصه درس روباه وزاغ
عالی
چون
عالی
عالییییییییییی ولی اگه کوتاه تر بود بهتر بود 🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗🤗
عالی
شعر روباه زاغ به صورت داستان بنویس.
کلاغ می خواست قارقار کند تا که آوازو صدایش را نشان بدهد خوردنی افتاد چون وقتی دهانش را باز کرد روباه کوچک پرید وخوراکی را دزدید
خیلی عالی فقط این تقلیبات بره نمی زاره خوب بخونم فقط برنامه شما نیست همه اینجوری نمی زاره ببینم
سلام.وسط های قصه هم این را هم اضافه کنید 👇👇که هر سال روباه را گول می زد و پنیرش راهم می گرفت. و کلاغ هم یادش می رفت که هر سال روباه گول می زند وپنیرش را هم می گیرد
عالی
عالی عالی عالی عالی عالی💖💖💖💖😘😘😘😘
عالی
سلام , این داستان خیلی خوب وخیلی عالی بود از این داستان متشکرم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
چه داستان زیبایی واقعا خیلی خیلی علی بود😇😇😇😀😀😀
واقعا خیلی خیلی عالی بود این داستان 😇😇😇😇
السا جان
محشره این داستان خیلی خیلی عالیه عاشقش شدم❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عالیییییییییییییی
عالییییییییییییییفقط کاش یه زره کوتاه تر بود🤥
فقط کاش یه زره کوتاه تر بود🤥
خوبه بعد نیست
عالی
عالی ولی خیلی زیاد بود کاش کمتر بود
من یک داستان کوتاه میخواستم 😠😡😤
خوبه
من کوتاه میخواستم
عالی بود❤
عالی 😍😍😍
عالیییییییه
عالی
عالی بود خیلی عالی
خیلی خیلی عالی خوبه که داستانش طولانی ممنون از کسیکه این را برای ما گذاشته
واقعا عالیه
واقعا از شما بعیده
عالیبود👍