گزارش ساده ای از آنچه امروز در مدرسه دیده اید بنویسید صفحه 71 کتاب نگارش فارسی ششم ابتدایی دبستان درس یازدهم
نویسنده
هیچی تو دوران کرونا تو مدرسه ندیدم.
نویسنده
امروز چهار شنبه است ومن و تعدادی از دوستانم مسابقه فوتسال داخل مدرسه داشتیم ما هم رفتیم و با یک مدرسه دیگر بازی کردیم ولی متاسفانه ما باختیم اما خوشحال بودیم که تا همین جا آمده بودیم🙂😊😊
آیسل
امروز یکشنبه که 17فروردین ماه است که به خاطر کرونا مدرسه یک ماه است که تعطیل می باشد و من هیچ چیزی در مدرسه نمی بینم
متین
سلام خواهش میگنم جواب صفه ۶۹ رو بزارید 😘😘
ناشناس
من جواب رو میخوام لطفا😖😖
صفحه ۷۱ کتاب نگارش فارسی ششم درس یازدهم گزارش ساده ای از آنچه امروز در مدرسه دیده اید بنویسید دبستان ابتدایی از سایت نکس لود دریافت کنید.
گزارش ساده ای از آنچه امروز در مدرسه دیده اید
با سلام خدمت دوستان عزیزی که این مطلب را می خوانید امروز می خواهیم جواب صفحه ۶۴ کتاب نگارش ششم ابتدایی و دبستان بگذاریم که در عنوان آن آمده است که گزارش ساده ای از آنچه امروز در مدرسه دیده اید بنویسید جواب این مطلب همین گونه خواهد بود که امروز سه شنبه بود و ورزش داشتیم و دوست داشتم که نفر اول کلاس شوم رفتم و خانم ورزش یعنی خانم حاتمی بهمن بالانس حرکت برعکس را یاد داد و گفت ای شلوغ شما نیز اگر متنی دارید برای ما در نظرات پایین بفرستید تا با اسم شما در همین مطلب منتشر شود.
امروز سه شنبه است و امتحان ریاضی داشتیم سوالات به نظرم ساده بود اما می ترسیدم که چه میشود. وقتی معلمم برگه ها را تصحیح کرد به دنبال مسئول برگه ها بودم که زود برگه ام را داد .ولی! این متن رو یکی از دوستانمون برای ما فرستادن.
امروز که میخواستم به مدرسه بیایند شب را کم خوابیده بودم به خاطر همین در اتوبوس خوابم می برد زودتر از موعد وارد کلاس شدم و به بچه های دیگر گفتم که چراغ ها را خاموش کنید تا وقتی که معلم می آید بخوابیم بچههایی که خوابشان میآمد چراغ را خاموش کردند و در کنار همدیگر خوابیدیم ولی متأسفانه ناگهان معاون مدرسه آمد و همه ما را به باد کتک گرفت و ما را روانه حیاط کرد ناظم ما از هر یک از ما یک نمره از معدل انضباط کم کرد ولی بین خودمان باشد همه آنها برای ترساندن بچه ها بود و هیچ نمره کسر نشد.
امروز وقتی با بچه هابازی “هندبال”می کردیم یکی از دوستانم برزمین افتاد ما رفتیم تابه خانم بهداشت یعنی خانم سرایلو بگوییم . خانم سرایلو پای دوستم را باند پیچی کرد ،من کنار دوستم نشسته بودم تا او احساس تنهایی نکند به خاطر اینکه همه ی بچه ها در حال بازی کردن بودند.من و دوستم درحال حرف زدن بودیم که یکهو خانم ورزش من را صدا زد و گفت : (دخترم بیاو با بچه ها هندبال بازی کن ). اگر چه نمره ی ورزشم کم می شد ولی من تصمیم گرفتم کنار دوستم بمانم تا او احساس تنهایی نکند. این متن را فائزه اردشیری برای ما فرستاده است.
امروز یکشنبه بود و من و تعدادی از دوستانم مسابقه ی فوتسال تو مدرسه داشتیم ما رفتیم و با یک مدرسه ی دیگر بازی کردیم ولی متاسفانا ما باختیم ولی خوشحال بودیم که تا همین جا آمده بودیم این متن را امیر فرستاده است با تشکر از امیر عزیز.
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
ناشناس : امروز ما درس خواندیم یک درس تازه که نامش شهدا خورشیدند این موضوع مرا جلب کرد درمورد این موضوع تحقیق کردم ویک چیز دیگر را هم خواندیم تشبیه یعنی چیزی به شبیع هم بعداز زنگ تفریح به کلاس امدیم ساعت بعد معلم درس داد اجتمایی که سفری به اصفهان ما با اصفهان اشنا شدیم زنگ اخر خورد وبه خانه امدیم.
بهار : امروز در مدرسه خیلی ناراحت بودم چون شبش با دوستم دعوایم شده بود. امروز وقتی تو مدرسه دوستم داشت می دوید خورد زمین . به سمتش دویدم و گفتم پاشو بریم پیش خانم بهداشت . اون اصلا انتظار نداشت من بهش کمک کنم . اما با این کار بهش یاد آوری کردم که ما همیشه با هم دوستیم.
میلاد : امروز در مدرسه فهمیدیم که شهدا مانند خورشیدند که در قلب همه ما وجود دارد شهدا مثل شقایق سرخ است.
راحله : امروز یکشنبه بود و قرار بود معلم از ما امتحان مطالعات اجتماعی بگیرد زمانیکه از ورزش بر گشتیم معلم به ما گفت که روز چهارشنبه امتحان میگیرم.
نویسنده : امروز یکشنبه بود ما امتحان ریاضی و دیکته داشتیم. تمام این سوالات راحت بود. امروز روزی بود که معلم ما کارنامه هایمان را داد.امروز هم وقتی با دوستم به خانه می رفتیم معلممان را دیدیم و کلی خندیدیم.
سارا کریمی : امروز مانند همیشه روزی معمولی بود که بیشترش به درس خواندن ، حل تکالیف و صحبت کردن به دوستان گذشت . بیشتر دانش آموزان گروه های کوچک دوستانهای تشکیل داده بودند که به بازی می پرداختند .
نهال : امروز به مدرسه یک ساعت دیر رفتیم چون مدرسه ها را تعطییل کرده بودند این یک ساعت برای ما خیلی مهم بود چون زنگ ریاضی ما از دست رفته بود وقتی خانم وارد کلاس شد ما فکر می کردیم خیلی عصبانی باشد اما اینطورنبود. .
نویسنده : امروز شنبه است و ما امتحان علوم داشتیم معلم ما به خاطر کاری که پیش امده بود رفت وبعد از معلم دونفر از داش اموزان درس فارسی خوانداری را پرسش کردند و نمره دادند وبعضی از دانش اموزان ستاره گرفتند و در زنگ اخر ما از مدیر اجازه گرفتیم تا نمایشی را که برای 22بهمن اماده کردیم را تمرین کنیم.
نویسنده :امروز یکشنبه بود که ما در کلاس بودیم. روز قبل معلممان گفته بود که فردا یعنی امروز امتحان ریاضی دارید. من حول شده بودم چون که می خواستم شنبه به اهواز بروم. پس بنابراین تصمیم گرفتم بعد از اینکه امتحانم را دادم به اهواز بروم. درحال اینکه داشتم امتحان می دادم مادرم امد دنبالم اما من گفتم که امتحانم را می دهم بعد می ایم.
سارا : امروز در مدرسه احساس تنهایی میکردم آخر با دوستم قهر کرده بودم و دوست داشتم که با هم صحبت کنیم. به هر دلیلی. ولی باید با او قهل میشدم😢😢😢.
نویسنده : امروز شنبه بود معلم ما گفت فردا برای زنگ علوم سازه های خود را بیرون اورید ومن هواپیما ساختم که خیلی سریع پرواز می کرد ومعلم نمره ای به من داد که از 20 بهتر بود.
نویسنده : امروز در مدرسه معلم بر روی تابلوی هوشمند برای ما فیلم سینمایی آهوی پیشونی سفید 3 را گذاشت.
ستایش : من امروز در مدرسه درس شهدا خورشیدند را یاد گرفتم و فهمیدم که شهیدان خیلی شجاع هستندو مانند ماه پر نورهستند.
نویسنده : امروز چهارشنبه بود و ما امتحان ریاضی داشتیم اتفاقا آن روز معلم ما کارنامه هایمان را می داد معلم پا دیروز یعنی روز سه شنبه لوح تقدیر برای دانش آموزان زرنگ را نوشت و من هم بین دانش آموزان زرنگ بودم و لوح تقدیر گرفتم.
فاطمه : امروز سه شنبه بود و معلممان ما را برای کار با کامپیوتر به کارگاه کامپیوتر مدرسمان برد و من با دوستم یعنی مهرناز پشت یکی از کامپیوتر ها نشستیم و با همفکری و همکاری هم یک پاور پوینت عالی درست کردیم👌🏻👏🏻💋❤😍😘🤩.
یگانه : من امروز در مدرسه دیدم که در باغچه ی مدرسه ی ما دو تا کرم خاکی خودشان را به این طرف و آن طرف می کشند من خیلی از کرم خاکی چندشم میشود به خواطر همین هم زود زود از حیاط مدرسه به طرف کلاس خودم دویدم. من و دوستم انتظامات کلاس هستیم به خواطر همین زنگ تفریح ها بچه ها را بیرون میکنیم تا کسی در کلاس نماند.
ناشناس : امروز هم مثل روزهای دیگر زمستانی هوا بارانی و سرد است و من هم قدم زمان در حال رفتن به مدرسه هستم وارد مدرسه شدم هیچ کس در حیاط نبود وارد کلاس شدم همه ی بچه ها بودند اما ترس برای برگشتن به خانه دارند از من پرسیدند چجوری اومد گفتم با خدایم امدم گفتند یعنی چه گفتم یعنی خدای من مرا از تمام کوچه های پر از اب عبورم داد او مرا از سگ های وحشی نجات او مرا از گل هایی که در کوچه ها بودن نجاتم داد او ترس مرا گرفت با خدایم امدم با خدایم میرم.
جواد خلیلی : امروز یکشنبه است ومعلم به ما درس ریاضی داد من خیلی گوش می کردم چون درس مهمی بود وسه زنگ درس ریاضی داد و گفت من چهارشنبه مساحت ریاضی را امتحان می گیرم .
آیسل : امروز یکشنبه که 17فروردین ماه است که به خاطر کرونا مدرسه یک ماه است که تعطیل می باشد و من هیچ چیزی در مدرسه نمی بینم.
😥😒
عالی بود ☺
بدون اینکه صبحانه بخورم صفحه گوشیم را سریع وبدون صبر روشن کردم و وارد برنامه شاد شدم
تیک حضور را زدم
منتظر آزمون فارسی شدم کل شب گذشته رو درس خوندم و آماده آزمون بودم بعداز یک ربع استراحت 10تا سوال نظر سنجی در رابطه با فارسی به گروه فارسی ارسال شد
خوب بود یعنی خیلی خوب بود
د
سوال ۳ رو اثلاً نمیاره
ذذذذذ
سوال ۳ صفحه
۷۱
من از شما تشکر می کنم
سلام ما که ۳ هفته تعطیل بوده خاک توی سر مون بوده و بخاطر کرونا به مدرسه نرفتیم و مجازی شد فعلا 😑😁
امروز در کلاس کار با کامپیوتررا باد گرفتیم و هیلی خوب بود😐😐
جواب درس نگارش ششم رامی خواستم صفحه 71 گر برام به فرستین ممنون می شم
جواب
اصلا خوب نبود حال به هم زن بود
اصلا خوب نبود حال به هم زن بود
درس یازده نگارش ششم
حال
حسن
مدرسه آنلاین بود 😂
هیچی
سلام خواهش میگنم جواب صفه ۶۹ رو بزارید 😘😘
محمد امین
سلام بچه ها هرکی دوس داره
بیاد تا باهم دوست شیم
همینجا بگین بهم
امروز روز شادی هس و با کم شدن روز کرونا
مدرسه ها باز شد و روی مدرسه را بعد از سه سال بعد دیدیم و خیلی هیجان انگیز بود
ا
ه
امروز وقتی با بچه هابازی “هندبال”می کردیم یکی از دوستانم برزمین افتاد ما رفتیم تابه خانم بهداشت یعنی خانم سرایلو بگوییم . خانم سرایلو پای دوستم را باند پیچی کرد ،من کنار دوستم نشسته بودم تا او احساس تنهایی نکند به خاطر اینکه همه ی بچه ها در حال بازی کردن بودند.من و دوستم درحال حرف زدن بودیم که یکهو خانم ورزش من را صدا زد و گفت:(دخترم بیاو با بچه ها هندبال بازی کن ).اگر چه نمره ی ورزشم کم می شد ولی من تصمیم گرفتم کنار دوستم بمانم تا او احساس تنهایی نکند.
امروز سه شنبه است وامتحان ریاضی داشتیم سوالات به نظرم ساده بود اما می ترسیدم که چه میشود.وقتی معلمم برگه ها را صحیح کرد به دنبال مسئول برگه ها بودم که زود برگه ام را داد .ول!
امروزدرمدرسه صف صبگاهی داشتیم و تعدادی از بچه ها قران دعا شعر سرود ملی میخواندند
امروز دختر جدیدی به مدرسه ی ما آمد و چندتا از کلاس ما و کلاس ششم دیگر با او لج کرده بودند. ولی آخر همه ی ما با آن دوست شدیم
امروز ما درس خواندیم یک درس تازه که نامش شهدا خورشیدند این موضوع مرا جلب کرد درمورد این موضوع تحقیق کردم ویک چیز دیگر را هم خواندیم تشبیه یعنی چیزی به شبیع هم بعداز زنگ تفریح به کلاس امدیم ساعت بعد معلم درس داد اجتمایی که سفری به اصفهان ما با اصفهان اشنا شدیم زنگ اخر خورد وبه خانه امدیم.
عاااااااالی می تونم بگم بی نظیر همه تو کلاس تشویقم کردن🤗🤗🤗
ممنونم توی کلاس همه بهم افرین گفتن
👌🏻
عااااااااااااااااااالییییییییییییی
عالی نبود ازنمره ی ۰تا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ازنظرمن ۲ بود🤮🤮🤮🖕🖕🖕🖕
امروز یکشنبه بود که ما در کلاس بودیم. روز قبل معلممان گفته بود که فردا یعنی امروز امتحان ریاضی دارید. من حول شده بودم چون که می خواستم شنبه به اهواز بروم. پس بنابراین تصمیم گرفتم بعد از اینکه امتحانم را دادم به اهواز بروم. درحال اینکه داشتم امتحان می دادم مادرم امد دنبالم اما من گفتم که امتحانم را می دهم بعد می ایم
خیلی بد بود
به نظر من خیلی خیل عالی بود من از گزارش بهار خیلی خوشم اومد ممنونم بهار جام انشاالله موفق باشی
اونوقت ما اینو باید بنویسیم؟مسخرس🙅
عالی و کامل بود.
امروز سه شنبه بود ما زنگ اول را ورزش داشتیم و من و چند تا دیگر از همکلاسی هایم آن زنگ را به کتاب خواندن پرداختیم و بقیه زنگ ها را هم درس خواندیم.
خیلی بد بودراستی فائزه اردشیری دست به دماغ کرد
یادم نرفته دست به دماغ زدیفائزه ی دماغیزد تو سر مماغی
خیلی ممنون من دوستمرا
امروز به مدرسه یک ساعت دیر رفتیم چون مدرسه ها را تعطییل کرده بودند این یک ساعت برای ما خیلی مهم بود چون زنگ ریاضی ما از دست رفته بود وقتی خانم وارد کلاس شد ما فکر می کردیم خیلی عصبانی باشد اما اینطورنبود.
امروز مانند همیشه روزی معمولی بود که بیشترش به درس خواندن ، حل تکالیف و صحبت کردن به دوستان گذشت . بیشتر دانش آموزان گروه های کوچک دوستانه ای تشکیل داده بودند که به بازی می پرداختند .سارا کریمی
خوب بود
بله عزیزم واقعیه
امروز شنبه بود معلم ما گفت فردا برای زنگ علوم سازه های خود را بیرون اورید ومن هواپیما ساختم که خیلی سریع پرواز می کرد ومعلم نمره ای به من داد که از 20 بهتر بود
درست همینطوری بود
امروز سه شنبه بود و معلممان ما را برای کار با کامپیوتر به کارگاه کامپیوتر مدرسمان برد و من با دوستم یعنی مهرناز پشت یکی از کامپیوتر ها نشستیم و با همفکری و همکاری هم یک پاور پوینت عالی درست کردیم👌🏻👏🏻💋❤😍😘🤩😅😊
من امروز در مدرسه دیدم که در باغچه ی مدرسه ی ما دو تا کرم خاکی خودشان را به این طرف و آن طرف می کشند من خیلی از کرم خاکی چندشم میشود به خواطر همین هم زود زود از حیاط مدرسه به طرف کلاس خودم دویدم. من و دوستم انتظامات کلاس هستیم به خواطر همین زنگ تفریح ها بچه ها را بیرون میکنیم تا کسی در کلاس نماند.😍😍😍😍🤗🤗😍😍🤗🤗😍🤗
نویسنده جان مرسی بابت متن خوبت📂🗂📅📆🗒🗓📇📈
خیلی خوب بود ممنونم ولی جواب ها باید متنوع باشه ….و عالیههههههههههههههه مرسی
من از میلاد مچکرم😘
خیلی عالی بود
عالی خیلی خوب بود 😍😚😍😚😗😗😀😀
اره منم همین طور
عالی بود 💋💋💋
عالی و سنجیده بود
خودم به خودم پیام دادم 🤣🤣🤣🤣
امروز یکشنبه که 17فروردین ماه است که به خاطر کرونا مدرسه یک ماه است که تعطیل می باشد و من هیچ چیزی در مدرسه نمی بینم
متن خوب بود
عالی بود تو با این مطلب زیبایت مرا به یاد دوست عزیزم حدیث انداختی .
عالییییی👌👌💓❤
امروز روز چهار دی است و تعطیل است اما من چیزی که در روز قبل یاد گرفته ام را میگویم. من دیروز در مدرسه در مورد درس اجتماعی درس سیزدهم را یا د گرفتم که در مورد برنامه ریزی بود و اصلاح برنامه ریخته شده قبلی و اینکه چه اشکالی در آن داشته ام
عالی
من جواب رو میخوام لطفا😖😖
من جواب را میخوام این جوابی که شما نوشته در ۵خط جا میشو این به اندازه ۳صفحه است 😤😤😤😣😣😣
واقعا ممنونم دوستان عزیزم خیلی مطلب ها جالب بود به همه تون افتخار زیادی میکنم امیدوارم سلامت باشید
من چون کرونا اومد نمیتونم برم مدرسه الان من چه بنویسم
امروز در مدرسه بادوستانم بازی می کردم دیدم یک پسر بچه فقیر رادیدم که نان برای خوردن نداشت ومن ۲ تا نان داشتم و ان یک نان را به ان دام وباهم دوست شدی و عهد بستیم که ما باهم تا اخر پشت هم باشیم پایان نام : انس کرمی
امروز بادستانما به یک پسر بچه فقیر کمک کردیم وبا ان پسر بچه عهد بستیم کا تا اخر با هم دوست باشیم
عالی بود خیلی
خیلی خوب بود متنش عالی بود ممنون من همینو می خواستم 👌👌👌
برای
خییلی عالی درس میدهید متشکرم از شما
امروز دوشنبه بیست و نهم دیماه است و متاسفانه به خاطر کرونا مدرسه ما تعطیل است و من از طریق فضای مجازی امروز صبح در کلاس شرکت کردم.من امروز احساس اندوه میکنم زیرا برای عزیزانم دلتنگم و به علت کرونا آنها را نمی توانم ببینم
به دلیل شیوع کرونا مدرسه نمیریم
❤
امروز روز خوبی بود و ما در مدرسه چیز های زیادی و درس های جدید خواندیم و یاد گرفتیم و معلم گرامی هم چیز های یادمان داد و در آخر یکی بازی گروهی انجام میدادیم
هیچی تو دوران کرونا تو مدرسه ندیدم.
امروز چهار شنبه است ومن و تعدادی از دوستانم مسابقه فوتسال داخل مدرسه داشتیم ما هم رفتیم و با یک مدرسه دیگر بازی کردیم ولی متاسفانه ما باختیم اما خوشحال بودیم که تا همین جا آمده بودیم🙂😊😊
تشکر 🌹🌹🌹
ق۳۲۲
امسال ما به خاطر ویروس کرونا نمیتوانیم به مدرسه برویم. خانه ی ما به مدرسه تبدیل شده است. امروز وقتی به اپلیکیشن شاد رفتم حضور خودم را اعلام کردم بعد از ساعت 1 تا 1:30 آموزش رو نگاه کردم و نکات رو یادداشت کردمما قرآن داشتیم و خانم میخواست از ما قرآن بپرسد. وقتی خانم از ما قرآن پرسید فیلم تدریس ریاضی رو برای ما ارسال کرد من فیلم ریاضی رو با دقت دیدم چون در این اوضاع باید خوب درس بخونیم
.
سلام تک تک کتون عالی نوشتید😍😍😍😍😘😘😍نام
عالی نوشتید😍😍😍😍😘😘😘😘
امروزکلاس مجازی مون خیلی شیرتوشیربود.همه چت میکردن وخانم میگفت چت ممنوع.
امروزدرس جدیدمطالعات وریاضی یادگرفتیم😊الهه
امروز روز خوبی را گذراندیم باهم جشن گرفتیم خوراکی هاي که درست کرده بودیم خوردیم کلاس و حیاط مدرسه را تزيین کردیم البته با معلمان خوب گزراندیم⭐⭐💐💐🐁🐁جواب سؤال صفحه ۷۱ نگارش ششم 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
هیچی ندیدیم چون مدرسه ها بسته بود
امروز در مدرسه بودم چیزی توجهم را جلب کرد یک کرم خاکی آن را با دستکش برداشتم و به طرف ساختمان مدرسه رفت م یکی از بچه ها به من گفت آن را نباید ببری کلاس اگر خانم مدیر ببیند دعوا می کند به دوستم توجهی نکردم و آن را به ساختمان مدرسه یعنی کلاسمان بردم انرا دور از معلم قایم کردم تا آخر زنگ با صحبت میکردم و مواظبش بودم زنگ مدرسه به صدا در آمد کرم را روی باغچه گذاشتم و به کرم گفتم روز خوشی را داشتیم الهه محمدی
من چند روز پیش در درس 11 فارسی یعنی شهدا خورشیدند یاد گرفتم و فهمیدم که شهیدان خیلی شجاع مهربان و مانند ماه پر نور تنها وزیبا هستند😍
امروز در مدرسه یکی را هول دادم
من امروز در مدرسه مجازی درس فارسی شهدا خورشیدند را یاد گرفتم و فهمیدم که شهیدان خیلی شجاع و دلاور هستند.معلم معنی لغات و هم خانواده های این درس را ارسال کردوگفت که یک بار از رو این بسیار عالی و زیبا رو نویسی کنید و من هم از رو این درس رونویسی کردم و زیبا نوشتم و از من بعید نیست که سر موقع تکالیفم رو ارسال نکنم! اصلاً من این طوری نیستم و به همین حُسنی که خدادادیه رونویسیم رو سر موقع ارسال کردم.ممنونم که متنم رو تا آخر خوندید.
امروز روزی عادی بود
امروز چهارشنبه 99/11/16 است و امروز درس جدید درکتاب فارسی داشتیم که نام آن (شهدا خورشیدند)بود .من از این درس یاد گرفتم که شهیدان برایمان خیلی عزیز ومهم هستند .ما شهدای پرافتخار وزیادی در این کشور داریم .ماند:((شهید حاج قاسم سلیمانی (ژنرال سلیمانی)_شهید حججی_شهید همت و…..
#کرونا
عالب
ما نمیتونیم بریم مدرسه بخاطر کرونا🤮😷
عالی بود🤩🤩🤩🤩🤩🤩🙏🙏🙏🙏🙏🙏
به نام خدا سلام به شما من به دلیل امدن یک ویروس بدجنس که همتون باهاش آشنایی دارید که کرونا هست نمی توانم به مدرسه بروم و دوست هایم را ببینم یا حتی معلم هایم را برای همین مدرسه من به صورت آنلاینه من در حدود ۳ روز پیش درس شهدا خورشیدند رو یاد معلم ما خیلی در مورد شهدا صحبت کردند و من آن موقع به کار هایی که شهدا برای ما انجام داده اند پی بردمبا تشکرسید ماهان ابراهیمی
مدرسه،امسال با بقه ی سال ها تغیر کرده بخاطر شیوع بیماری کرونا ، امروز من وارد شبکه ی شاد شدم و بعد از حضور غیاب وارد کلاس شدم معلم درس ها را از طریق فیلم و ویس می فرستاد و من آنها را گوش می دادم
چرا جواب ندادی
ممنون
سلام امروزشنبه من درس ریاضی درسهای منشور و هرم را خوانده ام امروز تمام درس من فقط ریاضی بود امروز بهترین ساعتم گذاشتم تا ساعت ۱۰:۳۹ فقط ریاض و توضیحات بیشتر از منشور و هرم رو خانم توضیح داد بود امروزبهترین روز زندگیم بود امروز بسیار روز زندگیم بود😍😍😍😍😍😍😘😘😘😙😚🤗🤗💖💖💖💖💖💖
خیلی عالی ممنون ازتون خسته نباشید 😊😊😊😊😊😊😊😊♥️♥️♥️♥️♥️
امروز سه شنبه است ومن دیشب چون تولدم بود نتوانستمزیاد بخوابم واستراحت کنم .وقتی به مدرسه رسیدم یکیاز دوستانم گفت :سلام چه خوب که اومدی به کمکت نیازدارم چون امروز آزمون فارسی داشتیم ودوستم از من میخواست که از او فارسی را پرسش کنم ودیدم که خانم مدیرداشت پرچم ایران را بالا می برد واز من می خواست بروم وبه او کمک بکم من نمی دانستم که به دوستم کمک کمیا به خانم مدیر؟ بعد با خودم گفتم چون آقای مدیر از دوستم بزرگتراست وبا خود گفتم اول باید به خانم مدیرکمک کنم تا به پرچم را بالا ببرم وبعد از دوستم فارسیره پرسش کنمنرگس صمدیانکلاس ششم
ستایش : امروز روز خیلی خوبی بود . به ما امروز درمدرسه خیلی خوش گذشت چون امروز درس نداشتیم و خیلی خوشحال و شاداب بودیم
خیلی عالی 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😀
ولی ما میریم مدرسه