گسترش از دل برود هر آن که از دیده برفت انشا ضرب المثل صفحه 27 کتاب نگارش دوازدهم

zahra

مزخرف ترین کتاب نگارش با هویته

نویسنده

ما به یگ گسترش کوتاه نیاز داریم نه طومار و..

Hassan

ریدیم تو دهن همونی که مدرسه رو بوجود آورد 😂🖕

Mitra

بدک نبود ولی از انشا متنفرممم

Zeinab

و البته مدیریت خانواده

انشا صفحه ۲۷ کتاب نگارش پایه کلاس دوازدهم گسترش مثل نویسی ضرب المثل از دل برود هر آن که از دیده برفت از سایت نکس لود دریافت کنید.

از دل برود هر آنکه از دیده برفت نگارش دوازدهم

انشا در مورد از دل برود هر آن که از دیده برفت

با سلام در این مطلب انشا درباره از دل برود هر آنکه از دیده برفت را برای شما که در صفحه 27 کتاب نگارش دوازدهم موجود هست را قرار میدهیم. عزیزانی که این مطلب را می خوانید شما می توانید انشا های دیگر و سوال‌های دیگر را در کتاب‌های درسی مختلف در گوگل جستجو کنید و در آخر جستجوی خودتان کلمه نکس لود را بنویسید تا انشاهای سایت ما برای شما آورده شود.

انشا از دل برفت هر آن که از دیده برفت مقدمه و نتیجه

مقدمه : “دستان چروکیده اش را رها کرد و رفت. دستان پدری را که سالیان سال با خونِ دل زحمتش را کشید و او را از جوانه ای به درختی تنومند تبدیل کرد. حال با بی مهری تمام او را راهی آسایشگاه کرد و خود رفت.”

بدنه : “دیگر بغض همراه همیشگی پدر شده بود. دلش میان در میان آن همه تنهایی و در بین آن چاردیواری میگرفت. چشمش به در خشک شده بود تا شاید پسرش بیاید و احوالی از او بپرسد. روز به روز ضعیفتر میشد و کمرش خمیده تر میشد و قلبش از آن همه سنگدلی بدرد آمده بود.
از آن همه قصاوت و بی مهری پسرش، هرروز چشمانش تر میشد. پسر اما او را فراموش کرده بود چنانکه از ابتدا او پدری نداشته است و ذره ای علاقه به پدر در قلبش وجود نداشت و تنها پدر نقش باری بر دوشش داشت که آن را بر زمین نهاد و به خیالش خود را آسوده کرد.
هرصبح پدر بر روی نیمکت درون محوطه مینشست و تا شامگاه وقتش را در انتظار پسر بی محبتش سپری میکرد. کورسوی امیدی در دلش روشن بود که او بازمیگردد غافل از آنکه پسر غرق در خوشی و احوالات خویش، پدر و یاد پدر را به دست بادها سپرده بود و گویی دیگر در قلب و جان او هیچ جایی نداشت.”
نتیجه : “انسانهای بی محبت، فراموشکارند و با محو شدن انسانها از میدان دیدشان، از دلشان نیز محو خواهند شد. گویی که از آغاز با یکدیگر غریبه بوده اند. تنها تا وقتی در دل این افراد میتوان جای داشت، که در چشمانشان حضور داشته باشی و اگر به هر دلیلی بروی و یا دیگر در دید او نباشی، بدان که از دل و خاطرش نیز پاک شده ای.” ف.میم

انشا با موضوع از دل برو هر آنکه از دیده برفت نگارش دوازدهم

مقدمه : “فک میکردم با رفتنش، نفس کشیدن برایم تمنا شود، زندگی برایم بی رنگ شود و امید را در تک تک لحظاتم گم کنم. فک میکردم جسمم زنده بماند شاید، اما روحم قطعا نه و به مرده ای متحرک تبدیل خواهم شد. او رفت. با شنیدن تمام تفاسیرم از نبودنش، یک روز بیدار شد و برای همیشه رفت و پشت سرش را هم نگاه نیانداخت.”

بدنه : “با رفتنش شکستم، اما بازهم برخاستم. زخم خوردم، اما بهبود یافتم. تاریکی دفتر دلم را سیاه کرد، اما با تابش خورشید، روشنایی مهمانش شد. مُردم، اما نیرویی عیسی وار مرا زنده کرد و حیاتی را که در حال سقوط بود، به پرواز درآورد.
حال که مدتها گذشته و زمان زیادیست که او را ندیده ام، قلبی را که هردَم برایش در تپش بود دیگر در سینه احساس نمیکنم. گویی پس از او، قلب دیگری در سینه ام متولد شده که جایی برای او و محبت به او ندارد. گویا جسم و جانم همگی او را به ذهن باد سپره اند تا یاد او را با خود به دوردست ها ببرد.
زندگی ای را که پس از او راکد میپنداشتم، حال چونان آبی زلال و روان در جریان است. قلبی را که پس از او تکه ای سنگ تصور میکردم، حال چونان آغوش مادری مهربان برای همه است و عشق تا لبالب آنرا احاطه کرده است. صحنه ای که از وجود او تهی شد و چشمانی که دیگر وجود او را لمس نمیکرد، به قلب و جانم سرایت کرده و او را از زندگی ام، پاک کرده است. ذهنی که روزی به سوی کسی جز او کشیده نمیشد، حال به هرسویی که او نیست جولان میدهد.”

نتیجه : “قلبی که چونان ذهن آدمی فراموشکار است، تنها تا وقتی که در میدان دید و زندگی کسی باشی در آن جای داری. با رفتن، جای خالی خود را، با تهی پر میکنیم و نهایتا از دل پر خواهد کشید، هر آنکه از دید آدمی رفته است.” ف.میم

گسترش از دل برود هر آن که از دیده برفت نگارش دوازدهم

مقدمه : همه ی ما انسان ها روزی کسی را دوست داشته ایم و یا داریم و شاید کسی بیاید که دوستش داشته باشیم. اما هر چیزی ممکن است اورا از چشم ما بیندازد. با دروغ،خیانت،دورویی، و یا هرچه که در خط قرمز ماست.

بدنه : سالها پیش کسی به زندگیم امد؛ کسی که اصلا فکرش را نمیکردم روزی تا این حد دوستش داشته باشم. اما سالی بیش نگذشت که متوجه دروغ های مکررش شدم. دروغ هایی که جوابش را میدانستم و از تو خرد میشدم،می شکستم و کسی متوجه نمیشد. روزهای سرد زمستان بر خلاف سال قبل با سردی تمام می گذشتند و روز به روز افسرده تر میشدم. تا اینکه روزی خسته شدم و بیرون رفتم. همان کافه ای که تقریبا پاتوقمان شده بود. رفتم نشستم و طبق معمول قهوه ی تلخی سفارش دادم،بدون شکر؛تلخِ تلخ. داشتم قهوه ام را میخوردم که دیدمش! با همان پالتویی که برایش خریده بودم. و همان دست بند ست.
اما انگار خودش نبود، نگاهش همان نبود، دختری پشتش بود، با شال قرمز همرنگ لب هایش. من را دید اما بی توجه رفت و ان طرف تر نشست. من همان جا جا ماندم و شکستم. اما چیزی نگفتم و خودم صدای شکستنم را شنیدم. رفتم… همان جا بود که از چشمم افتاد و حال که دو سال گذشته دیگر دوست ندارم به او و خاطراتش فکر کنم.دوستش ندارم!

نتیجه : می شود کسی را در حد مرگ دوست داشت و دیگر دوستش نداشت. می شود که از چشمت بیفتد و فراموشش کنی.می شود. هر چند سخت اما می شود…….!

انشا اول از دل برود هر آنکه از دیده برفت مقدمه بدنه نتیجه

مقدمه : مطمئن باشید اگر چیزی یا کسی را مدتی نبینی از خاطرت پاک میشود اگر هم پاک نشود چهره اش از خاطرت میرود یا چهره ی او تغییر میکرد یا رفتارش تغییر میکند و …

بند های بدنه : در روزگاران گذشته، در یک شهری یک خانواده که یک فرزند داشتند زندگی میکردند. بچه ی آنها بزرگ و بزرگتر شد و پسر تصمیم گرفت که برای تحصیل و کار به شهری دور برود. پدر و مادرش را به سختی قانع کرد که به سفر برود پس از قانع کردن آن ها، عازم سفر شد تمام وسایل خود را جمع کرد و پدر و مادرش را بوسید و رفت. پسر که رفت درگیر تحصیل و کار شد و چون خانواده ی او از لحاظ مادی ضعیف بودند پسر مجبور بود برای خرج تحصیلش کار کند.

چند سالی گذشت و حتی پسر یک بار به شهر خودشان نرفت که به پدر و مادرش سر بزند. پدر و مادرش از غصه پیر شده بودند و جوانی و زیبایی خودشان را از دست داده بودند و خبر نداشتند که پسرشان کجاست و دارد چه میکند. بعد از گذشت 20 سال پسر تصمیم گرفت به شهر خود بازگردد و پدر و مادرش را خوشحال کند که پسر آنها پیشرفت کرده و بهترین شغل را دارد. به زور آدرس خانشان را پیدا کرد چون فراموش کرده بود.

به خانه رسید و در را زد و یک پیرزن بیرون آمد. پسر تعجب کرد و گفت تو کیستی که در خانه ی ما زندگی میکنی. پیرزن جواب داد پسرم تو هستی که 20 سال است که من و پدرت چشم انتظارت هستیم. پسر تعجب کرد و جا خورد و قبول نکرد که این پیرزن مادرش است. اما مادرش همه ی داستان زندگیشان را برایش تعریف کرد و پسر فهمید که دوری او باعث شده که پدر و مادرش به این روز بیفتند. پدرش رو به پسر کرد و گفت : از دل برود هر آن که از دیده برفت. پسر نادم و پشیمان بود.

نتیجه گیری : دوری در هرجایی باعث فراموشی و دل کندن میشود. درست است فراموش کردن پدر و مادر سخت است اما اگر دیده ی خودتان را از آنها دور نگه دارید ممکن است فراموش شوند. پس مراقب باشید که از هرچیزی چشم نپوشانید چون از دلتان میروند.

متن ادبی از دل برود هر آنکه از دیده برفت

تا تو رفتی همه گفتند : از دل برود هر آنکه از دیده برفت… و به ناباوری و غصه ی من خندیدند آه ای رفته سفر… که دگر باز نخواهی برگشت کاش می آمدی و می دیدی که در این عرصه ی دنیای بزرگ من چقدر تنهایم… و بدانی که: از دل نرود هر آنکه از دیده برفت!!!

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

پریچهر : چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.
اما اینگونه می توان در نظر گرفت که دل و دیده با ارتباط و تعامل خود، اکثرا زشتی هارا از پیش چشم پاک میکنند تا نقششان در دل نیز کم تر شود.
مطمئن باشید اگر چیزی یا کسی را مدتی نبینی از خاطرت پاک میشود
اگر هم پاک نشود چهره اش از خاطرت میرود یا چهره ی او تغییر میکرد یا رفتارش تغییر میکند و …

پریچهر : آیا شما موافق هستید؟ آیا هر آنکس که از دیده خارج شد باید از دل هم پاک شود؟ آیا چنین عملی در تمامی مواقع قابل قبول است؟
ما انسان ها ، توانایی دیدن پیامبران الهی و فرشتگان و بهشت و جهنم را نداشته و به چشم ندیده ایم، اما با اعماق وجود به آن ها باور داشته و از بدو تولد، ریشه شان در قلب و دل هایمان کاشته شده است، پس میشود دریافت که خوبی و پاکی و زیبایی ها، آسانی و موفقیت ها و انسان های باعث و بانی آن، به هیچگاه از دل پاک نشده و پاک شدن تنها شایسته انسان های پست و بد دل است، آن هایی که برای ما اندوه به بار آورده و سد موفقیت هایمان می شوند، خودشان با رفتارشان می خواهند تا از دیده و دل ما حذف شوند.
چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.
انسانهای بی محبت، فراموشکارند و با محو شدن انسانها از میدان دیدشان، از دلشان نیز محو خواهند شد. گویی که از آغاز با یکدیگر غریبه بوده اند. تنها تا وقتی در دل این افراد میتوان جای داشت، که در چشمانشان حضور داشته باشی و اگر به هر دلیلی بروی و یا دیگر در دید او نباشی، بدان که از دل و خاطرش نیز پاک شده ای

پریچهر :
مقدمه : سالنامه کهنه پدر بزرگ را پیش رویم باز کرده و سر سری ورق میزنم و سپس ، تصمیم به خواندن میگیرم .
بدنه : در همان صفحه اول ، با خطی نسلیق که مثلش را ندیده ام ، بسم اللهی با ناز و کرشمه کشیده است و در صفحه دوم ، شجره نامه ای از همه ماست .
شروع به خواندن کرده و دریای چشمم شروع به مواج شدن میکنند ، در هر صفحه از ما هم گفته ، چه روزی آمدم ، کی آمدم ، چه شکلی بودم ، حسش به من چه بود ؛ با توصیفش در مورد خودم که نوشته بود : تیله ای ترین چشم ها و رام کننده ترین مو ها و براق تربین پوست ، برای چند ثانیه به عکسش بر طاقچه نگاه کرده و اشک میریزم .
دیگر صفحات آخر بود و برای او نوه هایش به اتمام رسیده بودند ، اما من ، صاحب یک برادر و پسردایی نیز شده بودم که از خون او هستند ولی در دفتر نیستند .
نتیجه : نگاهی بر آخرین صفحه انداختم که نوشته بود : به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقیست ؛ و چه راست گفت و این حکایت ، حالا حالا ها ادامه دارد ، حتی بدون او .

پریچهر :
دیگر دیر شد و وقت رفتن فرا رسیده است ، اما برای دقایق آخر که با خود فکر میکنم ، میبینم آن چنان هم بد نبوده ، شروعش با من نبوده و پایانش نیز با من نخواهد بود ، من فقط یک نفر از ملیون ها و ملیارد نفری هستم که مشغول زندگی اند . با رفتن من ، هیچ چیز تمام نخواهد شد ، حتی شروع خیلی چیز ها نیز خواهد بود ، پس از من ، فرزندانی هستند که از خون و رگ و پوست منند و راه مرا ادامه خواهند داد ، شاید حتی بهتر از خودم .
پس رفتن ، همیشه هم بد نخواهد بود ، آن طرف هم منتظر من هستند و این طرف ادامه دهنده راهم ، پس بعد از من هم زندگی جریان و حکایت هم چنان ادامه دارد ، فقط دفتر زندگانی من به اتمام رسیده .

نویسنده : یاد و خاطره کسی که خیانت میکند به اعتماد فردی دیگر برای آن فرد دیگر ارزشی ندارد فقط آن خاطرات باعث ایجاد نفرت بیشتری است.

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
Am 2 سال قبل
-1

تهش چی🙂

ناشناس 2 سال قبل
-1

از دل برود هر آنکه از دیده برفت

Zahra 2 سال قبل
6

چ مسخرس

مااگه حوصله داشتیم بخونیم ۴۰خط و

خودمون مینوشتیم اینجا مزاحم نمیشدیم

مهدیه 2 سال قبل
-1

چه مسخره😑🖤💔

0
مهدیه 2 سال قبل

😑

تیام 2 سال قبل
25

یا امام زاده های در حال تاسیس من فک کردم فقژ خودم موندم توشون نگو همه دارن از بدبختیاشون میگن🥺😂☹️💔

MCI 3 سال قبل
24

تو این دوازده سال کلن ستا انشا از خدم نوشتم :/

فق میشه گفت عن ترین درسه

11
مها 2 سال قبل

😭😂👌🏻

Hassan 3 سال قبل
40

ریدیم تو دهن همونی که مدرسه رو بوجود آورد 😂🖕

reza 3 سال قبل
24

از تاریخ متنفرم

س 3 سال قبل
-1

واسه من که نمیاد

1
reza 3 سال قبل

عع

11
Parinaz 3 سال قبل

🤦🤦خوب بودندر کل انشا نوشتن بسیار چندش آورههه🤢🤮

ترگل 3 سال قبل
-1

لطفا زودتر متن ها رو بزارین ..

هاله 3 سال قبل
4

واقعا که…… بابا متن بذارید فردا کلاس داریم😱😱

nili 3 سال قبل
13

خودم که میتونستم همینو بنویسن من بهترشو میخوام😭😭😭😭😭

10
مدیر سایت 3 سال قبل

اگه نوشتی بفرست بزاریم سایت

کنکور چت 3 سال قبل
0

لطفا یه انشا بزارید

نجمه 3 سال قبل
1

ای بابایبارماحوصله نداشتیم بنویسیم این چیه اخه

ناشناس 3 سال قبل
12

واقعا انشا امسال خیلی مزخرفه من صبح امتحان فیزیک دارم ولی باید انشا بنویسم

8
ناشناس 3 سال قبل

انشا که هیچ .سلامت و بهداشت هم نهاییه

ناشناس 3 سال قبل
1

بچه ها آیا مدیریت هم نهاییه

6
سارا 3 سال قبل

تو سایت سنجش اسم همه ی کتابا اومده جز مدیریت…مگه اینکه برنامه جدیدی براش داشته باشن:|

بهار 3 سال قبل
3

بچه ها نگارش نه نهاییه نه کنکوری ،بیخی 😁😂

ناشناس 3 سال قبل
5

حداقل ی انشا بنویسید ک رومون بشه جلوی بقیه بخونیم

8
ناشناس 3 سال قبل

خب مگه عقل واسه چیه از عقلتون استفاده کنید و ۴خط انشا خودتون بنویسید

|♡| 3 سال قبل
12

متن انشا یکم ادبی تر باشع بهترع این مث بابا اب دادع ک ۱۵ هم نمیدن دبیرا😒

1
م 2 سال قبل

دقیقن

ناشناس 3 سال قبل
16

ادم کنکوری باید انشا بنویسه واقعا که متاسفم برای اموزش و پرورش این کشور که داره رو هوا اداره میشه

9
Ngr 3 سال قبل

همین کنکور یه نظام آموزشیه غلط تر برای سنجشه بچه هاست

ناشناس 3 سال قبل
6

گفتع گسترش نه تاریخچه😑😭

ناشناس 3 سال قبل
8

ی انشای ادبی بزارین اینا چیه ادم از زندگی سیر میشه با این وضعیت

ناشناس 3 سال قبل
5

واقعا که متاسفم باید یه ساعتم به انشا نوشتن وقت بزاریم

ناشناس 3 سال قبل
15

واقا متاسفم ک ما بجای اینکه درس بخونیم واسه کنکورمون باید درس های چرت و پرتی ک معلوم نیست از کدوم قبرستونی اومده رو بخونیم. ک چی بشه الان سلامت و بهداشت چ درسیه ک گزاشتین. نگارش چیشه. ورزش چیه. میخایم تفریح کنیم. یا اینکه درس بخونیم. بخدا مسخرش و در اوردین. شب میخابه روز بلند میشه یک کتاب مینویسه میگه باید بشه درس دوازدهم. واقا ک واسه خودم متاسفم ک دارم با این سبک زندگی میکنم. کشور خوبی دارم که خودم عاشق کشورمم ولی با این دولت بی تدبیر و اموزش و پروش گند. داریم عمر خودمون رو حروم میکنیم. پیر مرد بیا پایین از صندلی ریاست. ما ن کار داریم ن اینده. واسه 70نسل بعدست دزدیدی بست کن دیگه. میدزدین خزانه دولت رو از جیب مردم پر میکنین با این توم بازار و با این قیمت های بالا. #مام_که_گاو

9
هدیه 3 سال قبل

ما ک فک کنم اگه دانشگاه هم که بخایم بریم این نگارش دست از سر کچل ما برنداره…واقعا خعلی مزخرفه….جالبیش اینجاس ک قرارع تو امتحانات نهایی هم قرار بگیره

13
Shahla 3 سال قبل

مطمئن باشين الان براي سالاي آينده کتاب تحليل فرهنگي و مديريت خانواده رو برميدارن گذاشتن فقط براي ما آخه ن اينکه ما موش آزمايشگاهيم بخاطر همينه

17
Shila 3 سال قبل

دقیقا هرچی کتابه چرتو پرته واسه دوازدهمه ما هنو کتاب مدیریتمونو بهمون ندادن اون وقت میگن مدیریت نهایه 😐

14
elh 3 سال قبل

منم با نظرت موافقم….کلا کتاب های سال دوازدهم چرت شدن…من رشتم حسابداری هست کتاب های تخصصیمون به قدری سخته که خود دبیر بلد نیست تدریس کنه واقعا متاسفم برای این نظام اموزشی…

18
آیدا 3 سال قبل

منم راضی نیستم از کتابامون نمیدونم کنکور بخوانم یا به درسای مدرسه برسم

13
موش آزمایشگاهی 3 سال قبل

ایوووول

21
فاطمه صادقی 3 سال قبل

آفرین خوشم اومد اینومیذارم استوری

..... 3 سال قبل
21

واقعا ک مزخرف شده ادم وقت نداره درسای دیگه رو بخونه خداروشکر با کمبود معلم هم مواجه شدیم واقعا ک ،ادم نمیدونه فکر چی باشع فکر امتحان نهایی یا کنکور یا این کتاب مسخره نگارش دیگه شورشو در اوردن با این نظام جدید مسخره

9
Zizi 3 سال قبل

موافقم باهات

دیوانگی 3 سال قبل
2

انشا اموزنده لااقل بزارین. 😾

مریم 3 سال قبل
13

واقعا که متاسفم توی این همه بدبختی باید بشینیم انشا هم بنویسم دو ساعت وقتمونه بگیره

4
مهسا 3 سال قبل

اره دقیقا با حرفت موافقم

ناشناس 3 سال قبل
1

نشون اجی کوچیکم دادم گف اجی بده خودم واست مینویسم 😂.. 11 سالشه فقط!

ناشناس 3 سال قبل
3

داستانی خوب برای ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت

رضا 3 سال قبل
-2

چطور اینجا برام بنویس بزارمنم ۲۰ بگیرم

دوازدهمی بدبخ:( 3 سال قبل
13

عز انشاااا متنفرمم عی خدا برچی نمکشع عز ما بیرون

ناشناس 3 سال قبل
14

فردا امتخان ترم نگارش داریم😭😭اخه بابا مگه مانویسنده ایم … دوساعت وقت میدن یه برگم میزارن جلوت بیا چاپ کن😰

ناشناس 3 سال قبل
20

بازم انشا کع بهتره از ابتدایی داشتیم سلامت و بهداشتو کجای دلم بذارم^^

10
Medusa 3 سال قبل

دقیقن خیلی زیادع من ک تا حالا ی بار سلامت و بهداشت و نخوندم برا نهایی چیکار کنمممممم😑

-2
ناشناس 3 سال قبل

منم سلامت بهداشت نخوندمدرس خیلی آسونیه نیاز به خر خون کردنش نیست روخوانیش کنی تمامه من واسه ترم اول روخوانی کردم فقط ۱۹ شدم

Fati 3 سال قبل
24

اصلا توجه نمیکنند ماکنکوری هستیم انشا به چه دردمون میخوره اخه

10
ناشناس 3 سال قبل

واقعا درسای مزخرف

21
morteza 3 سال قبل

واقعا.انشا بد ترین درس هس .مخصوصابرا پشت کنکوری ها

Saeed 3 سال قبل
19

از تنها چیزی ک بدم میااد انشاا ست😑😑😑

-2
Tina 3 سال قبل

ایشو چن حالا جون نن.

/: 3 سال قبل
7

منم با نظر بقیه موافقم واقا عادلانه نیس ک بااین شرایط سخت ی همچین درساییرو داشته باشیم ولی دگ تموم شد چ میشه کرد ):

fati 3 سال قبل
11

واقعا نظام آموزشی ما دوازدهم چی فکر کرده مارو موس آزمایشی کرده😈😈😈

0
Hassan 3 سال قبل

😂😂😂😂

8
شب امتحانی 3 سال قبل

این چ وضعشه

maryam 3 سال قبل
7

اره بخدا سلامت بهداشت چیدم سخته خط به خطش سواله😭😭😭

ناشناس 3 سال قبل
12

.بابا انشا چیهتحلیل و فرهنگ که کلا جامعه شناسیه .تف تو ای کتاب های مزخرف

AMIN 3 سال قبل
2

سلامت بهداشتخط به خط که هیچ کلمه به کلمش یه سواله هرکار میکنم یاد نمیگیرم اینو کجای دلم بزارم 😢😢🙁😔

0
ناشناس 3 سال قبل

خوب بود

Fatemeh 3 سال قبل
7

😂

سبحان محمودی 3 سال قبل
3

انشا شماره3 واقعا زیبا بود و منو یاده گذشته خودم انداخت…

6
الهه 3 سال قبل

خیلی چیزهاانسان رابه گذشته میبره

Nafas Rabbani 3 سال قبل
5

دوستان این متن هایی که اینجا نوشته شده،خیلی خوبه،فقط الان یه مشکل دارم میترسم معلم بفهمه خودم ننوشتم😥😥😥😧😧😧😩😩😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭الان چیکار کنم بنظرتون؟؟🤔😕

0
Zynbahdy12 3 سال قبل

خیلی خوبه عالییییی

-2
الهه 3 سال قبل

عزیزم خودت بنویس من خودم بافکرخودم نوشتم معلمم بهم بیست داد

-1
سها 3 سال قبل

خیلی ممنون واقعا متناش عالی بود

پویا 3 سال قبل
8

خدایی عالیین

مرضی 3 سال قبل
-2

خیلی قشنگ و دلانگیز بودن ممنون

z 3 سال قبل
1

خیلی قشنگ بود

نویسنده 3 سال قبل
1

اخر هر چیزی فراموش کردن و کنار گذاشتن است..فافا

فاطمه 3 سال قبل
1

عالی بود ممنون

نویسنده 3 سال قبل
13

یاد و خاطره کسی که خیانت میکند به اعتماد فردی دیگر برای آن فرد دیگر ارزشی ندارد فقط آن خاطرات باعث ایجاد نفرت بیشتری است

نویسنده 3 سال قبل
25

چو از چششم روی آسانزدل بیرون توان کردت آسان تر

ناشناس 3 سال قبل
3

نه نهایی نیست سلامت نهاییه

ناشناس 3 سال قبل
3

عالی

نویسنده 3 سال قبل
0

خوب بود

علی علیزاده 3 سال قبل
6

۲۰ گرفتم انصافا عالی بود

ف 3 سال قبل
-1

افرین

افسانه 3 سال قبل
0

نکس لود

زری 3 سال قبل
0

نکس لود

مبین 3 سال قبل
3

خوب بود

ناشناس 3 سال قبل
4

عالی بود 😊🙏🏻

گمنام 3 سال قبل
6

اخه ی یاد خودم ک نگارش هم نهاییه

fatme:-/ 3 سال قبل
5

یاد و خاطرش باقی میمونه واسع همیشه تو دلت باعث میشه هر وقت ک یادش میفتی تاسف بخوری

0
آیدین 3 سال قبل

آره متاسفانه یادش می مونه خاطره اش پاک نمیشه

Mitra 3 سال قبل
36

بدک نبود ولی از انشا متنفرممم

8
علی 3 سال قبل

سنیگن بود

15
نگار 3 سال قبل

من بیــــــــــــشتر

فاطی 3 سال قبل
30

اما اونی که از دیده من رفت از دلم نرفت.

نویسنده 3 سال قبل
13

بی مهری و دل سردی باعث فراموش کردن می شود.

نویسنده 3 سال قبل
44

ما به یگ گسترش کوتاه نیاز داریم نه طومار و..

zahra 3 سال قبل
50

مزخرف ترین کتاب نگارش با هویته

35
Mehri 3 سال قبل

آره همینطوره

35
Zeinab 3 سال قبل

و البته مدیریت خانواده

امیرحسین 3 سال قبل
23

مخالفم. خیلی چیزها در صورت ندیدن از یاد نمیره

آتنا 3 سال قبل
27

تو رو خدا ی چیزی بزارید ک انقدر ادبی نباشه معلمم میفهمه خودم ننوشتم😓

0
محسن 3 سال قبل

آخی🥺

نویسنده 3 سال قبل
4

واقعا علی بود

بیتا امیریان 3 سال قبل
0

خوب بود💙

نازنین 3 سال قبل
2

منم دقیقا همین مشکل و دارم میام یچی دانلود کنم که خودم کاری نداشته باشم ولی کارم دو برابر میشه

عالی بود 3 سال قبل
-2

عالی بود مرسی

سادات 3 سال قبل
5

خیلی چرا و آبکیفک میکنین معلم اینا رو قبول میکنه؟؟؟؟؟

🤑 3 سال قبل
32

انشا خوبی بود ولی معلم ما زرنگتر ازین حرفاست

5
مبینا 3 سال قبل

😂😂😂👌

نویسنده 3 سال قبل
1

علیرضا عشوری

نویسنده 3 سال قبل
8

حتی اگاه هر روز اونو ببینی هم باز هم تغییری تو حالت نداره میخواد هر کسی که باشه باز هم یاد اور اون لحظه هاس تلخه..

زیبا 3 سال قبل
-1

مثَل نویسی تون بسیار عالی است

کوثرگلی 3 سال قبل
-1

انشاش خوبه ولی معلم ما زبل تره

نویسنده 3 سال قبل
1

۲

برای پاسخ کلیک کنید