انشا برداشتن یک ظرف داغ حس و حال صفحه 62 و 63 نگارش هشتم

Sofya

متن انشا کوتاهه

خریبط

سلام ممنون وسه این انشا بسار انشای با مزه بود ممنونم

نویسنده

ادبی بیشتر باشه و بند بدنه سوم هم داشته باشه

مبینا عزیزی

به نام خدایی که ایثار را چون رودی خروشان میهمان قلوب انسان ها ساخت

محدس

سلام

انشا صفحه ۶۲ و ۶۳ کتاب نگارش هشتم برداشتن یک ظرف داغ حس و حال درباره درمورد پایه کلاس هشتم تجربی انسانی ریاضی از سایت نکس لود دریافت کنید.

انشا برداشتن یک ظرف داغ حس و حال

انشا درباره برداشتن یک ظرف داغ

انشا درباره ی در مورد بوی خاک پس از باران که در صفحه ۶۲ کتاب نگارش پایه و کلاس هشتم برای دانش‌آموزان مطرح شده است همراه با پاسخ و جواب حس و حال برداشتن یک ظرف داغ به زودی در سایت قرار میگیرد این مطلب موقتی می باشد و تا زمانی که انشا در این پست قرار بگیرد در این پست باقی خواهد ماند.

انشا درباره برداشتن یک ظرف داغ پایه هشتم مقدمه بدنه نتیجه

به نام خدایی که ایثار را چون رودی خروشان میهمان قلوب انسان ها ساخت.

مقدمه

تمام ما انسان ها در زندگی خود خاطراتی پررنگ و نگار داریم خاطراتی که برخی تلخ برخی شیرین هستند و برخی در عین سادگی پندها میدهند و مایه شادمانی میشوند. و داستان زیر یک اتفاق ساده است که برای من به خاطره ای دوست داشتنی تبدیل شده است

بند اول

صدای فریاد مادرم مرا به خود آورد : قابلمه داغه با دستگیره بگیر.. ولی کار از کار گذشته بود! درد شدیدی مانند نیشتر از دستم به قلبم وارد شد. باید تصمیم میگرفتم٬ یا قابلمه را رها میکردم و حاصل نیم روز زحمت مادرم را بر باد میدادم یا درد را تحمل میکردم و قابلمه را به مقصد میرساندم.

بند دوم

به محتویات داخل قابلمه نگاهی انداختم. یک آبگوشت پررنگ و لعاب که در انتظار بلعیده شدن بود. سرانجام در یک تصمیم آلوده به ایثار با سرعت نور به سوی سفره حرکت کردم و قابلمه را صحیح و سلامت به مقصد رساندم.

نتیجه

گاهی برخی تصمیم ها در زندگی هستند که درد دارند…. گاهی انتخاب بین خوب و بد نیست گاهی باید از بین بد و بدتر انتخاب کرد.

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

پریچهر : اولین باری که سوزش یک ظرف داغ را لمس کردم، چیزی شبیه به یک بی‌حسی آغازین بود و پس از آن جلز و ولزی طولانی به من دست داد! دو انگشت شست و سبابه دست راستم را به ظرف پر از خورشت داغ فسنجون چسبانده بودم. بار اول سوزش بدی را تجربه کردم و احساس من مانند این بود که داغی ظرف تا عمق استخوان انگشتانم نفوذ کرده باشد.
دستانم به جلز و ولز افتاده و حس عجیبی به اعماق وجودم نفوذ کرده است، از شدت داغی گاهی سرما احساس کرده و گاهی بی حس و سر می شوم.
پس از گذشت چند ثانیه‌، حسی عجیب به من فرمان داد که دوباره انگشتم را به ظرف داغ نزدیک کرده و همان حس را تجربه کنم! جالب است که این بار آن قدرها سوزاننده نبود. نمی‌دانم ظرف خنک‌تر شده بوده یا دست من به داغی آن عادت کرده و تجدید شوک بار اول را نداشت. بسیار جالب بود که پوست داغی ظرف را دریافت کرده و آن را به سمت گوشت و استخوان می‌فرستاد.

پریچهر : سوختگی در اثر برداشتن ظرف داغ به ما نشان می دهد که حتی کوچک ترین اشتباهات ، بزرگترین و دائمی ترین اثرات را می گذارند ، انداختن آن ظرف بر روی محیط اطراف نیز اثر گذار است ، حال چه برسد به اینکه درون آن پر باشد و با متلاشی شدن محتویات آن منطقه ی وسیعی را تحت تاثیر قرار دهد .
برداشتن یک ظرف داغ نیازمند تجهیزات لازم و آمادگی است ، و بدون تجهیزات و برداشتن با عجله باعث ایجاد اثر های طولانی مدت یا حتی دائمی بر روی بدن ما می شود ، حاصل شتاب زدگی و بدون فکر عمل کردن نیز در زندگی چنین اثراتی را دارد ، اشتباهاتی که تجربه ی تلخی را برای ما به ارمغان می آورد تا آن را تکرار نکنیم و از آن درس بگیریم.
یادتان نرود که اشتباهی که دو بار تکرار شود ، دیگر اشتباه نیست بلکه انتخاب است ، چه برسد به اینکه این اشتباه در زمینه ای مهم و حیاتی باشد که مثال آن سوختن چند باره ی دست و اثرات آن در اثر برداشتن یک ظرف داغ است !

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
شادکامی هستم 2 سال قبل
-1

ممنون

۰ 2 سال قبل
-2

ممنون

:) 3 سال قبل
2

صلمـ

خیلی خیلی ممنون ب موقع ب دادم رسید

انشا اول خیلی باحال بود

ناشناس 3 سال قبل
-2

خیلی خوب بود

-1
جواد جوادی 3 سال قبل

خیلی خوب بود

محدس 3 سال قبل
4

سلام

Sofya 3 سال قبل
11

متن انشا کوتاهه

0
:) 3 سال قبل

خیلی هم خوب بود در عین حال باحال

1
ناشناس 3 سال قبل

بله خیلی خوب بود

0
مرضیه شفیعی 3 سال قبل

خیلی انشاه باحالی وبه نظرمن خوب و قشنگ بود

حسین معصوم زاده 3 سال قبل
3

انشا درمورد برداشتن یک ظرف داغ چه حس و حالی به ما می دهد

نویسنده 3 سال قبل
7

ادبی بیشتر باشه و بند بدنه سوم هم داشته باشه

خریبط 3 سال قبل
7

سلام ممنون وسه این انشا بسار انشای با مزه بود ممنونم

نویسنده 3 سال قبل
1

خیلی بیخوده

مبینا عزیزی 3 سال قبل
4

به نام خدایی که ایثار را چون رودی خروشان میهمان قلوب انسان ها ساخت

3
ویدا 3 سال قبل

اخ عزیزم چقدر زیبا خدا رو توصیف کردی🙂🙃

برای پاسخ کلیک کنید