بازآفرینی هر که بامش بیش برفش بیشتر انشا ضرب المثل گسترش صفحه 46 نگارش هفتم

بچه خش

طولانی بود

نویسنده

درروزگاران کهن کودکی زندگی میکرد کودکی دوستی هم داشت ک بااو ب مکتب میرفتند .سال هابعدک ان دو بزرگ شدند یکی از دوستان ب کارو های بی حوده مشغول شد و دیگری ب درس و مکتب،ان دو تا چندین سال ب کار و چیزی ک علاقه داشتند ادامه دادند تا انکه یکی از دوستان ک کار را ب درس ترجیح داده بود پادشاه شد و دوستش ک درس خواند دانشمند.پادشاه و دانشمند بی انکه خو بدانند در یک شهر زندگی میکردنند تاروزی خبر نداشتند ک پادشاه دانشمند راخواند و خواست ک دانشمند به کاخ اوبرود وقتی دانشمند وارد کاخ شد نمیدانست ک پادشاه دوست اوست و پادشاه هم خبر نداشت!پادشاه ازیکی از کارگران و سر بازان خود خواست تا مسعله ای ترح کنن زیرا پادشاه میخواست ب دانشمند بفهماند ک بیشتر از او میفهمد.مسعله ترح شد و دانشمندو پادشاه پاسخ اورا نوشتندوقتی پادشاه فهمید گفت:(چطور ممکن است منه پادشاه چگونه نتوانستم جواب پیر مردی بیش راندهم!!دانشمند گفت:(((هرکه بامش بیش برفش بیشتر )))یعنی هر کس بیشتر درس بخواند و ب اندیشد راحت تر و درست تر از انی ک درس را ول کرده جواب مسعله را میدهد )پادشاه و دانشمند در آخر عمر خود فهمیدند ک دوستان هم بودند

نویسنده

روزی در روستایی برف خیلی خیلی زیادی امده بود برف برتن همه جا جامه سفید پوشانده بود صبح آن روز همه مردم تصمیم گرفتند که پشت بام کوچکی که خداوند باقلم سفید آنجا را رنگ کرد بود را پارو کنند کار همه روستاییان بخ راحتی تمام شد ولی یک نفر در روستا بود که حرص وطمع زیادی به مال دنیا داشت ومانند آهن ربایی بود که بجای جذب شدن طرف فلز سمت پول می رفت . پشت بامش آنقدر بزرگ بود که نمی توانست آن را به تنهایی پارو کند .آن مرد به مردم روستا بدی کرده بود وبه آنها کمک نکرده بود ومردم روستا نیز می دانستند او به سراغشان می آید ودرخواست کمک می کند . جلسه ای برگزار کردند تا درسی به مرد بدهند.مرد طمع کار به دنبال مردم روستا رفت تا کمک بگیرد ولی هر دری را میزد مردم می گفتند هر که بامش بیش ، بفرش بیشتر .مرد که پیشمان شده بود وبه کار های اشتباع خود پی برده بود مردم هم متوجه شده بودند که مرد پشیمان وشرمنده شد ه به او کمک کردند تا برف هارا پارو کنند . از آن روز به بعد مرد آنقدر مهربان شده بود که علاوه برآن که به مردم کمک وکمی از پول هایش را به فقیرها می بخشید . ما باید همیشه بدون حرص وطمع زندگی کنیم وبه مردم کمک کنیم تا آن ها نیز به ما کمک کنند.

.........

لطفا کم کم بنویسید که در کتاب نگارش جا شود

ناشناس

خیلی طولانی هست

انشا گسترش صفحه ۴۶ کتاب نگارش پایه هفتم بازآفرینی ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر مثل نویسی از سایت نکس لود دریافت کنید.

جواب بازآفرینی کتاب نگارش هفتم

انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر هفتم

مقدمه انشا : ما در ایران عزیزمان ضرب المثل ها و حکایت های زیادی با داستان و اتفاق های زیادی برخورداریم که یکی از ضرب المثل ها ن«هرکه بامش بیش برفش بیشتر»می باشد.

تنه انشا : بند اول : در روزکاران قدیم،در میان این همه ادم،دو همسایه دیوار به دیوار زندگی می کردند که یکی پیرمردی تنها و سالخورده بود و دیگری جوانی بشاش وکمتجربه.پیرمرد خانه ایی کوچک و درویشانه ایی داشت که برای مردی تنها کافی بود.اما دراین میان جوان کم تجربه برای خود خانه ایی بزرگ ساخته بود و همیشه پیرمرد را برای خانه ی کوچکش مسخره می کرد و پیرمرد هربار در مقابل سخنان گستاخانه ی جوان سکوت می کرد.

تنه انشا : بند دوم : گذشت و گذشت تا به فصل سرما و زمستان رسید،ابرهای سیاه امدند و گلوله های سفید برف از اسمان فرو امدند و بر روی سقف خانه ها و زمین و درختان نشست. نشست و ارتفاعش زیاد شد.به حدی که اهالی روستا به فکر برف روبی افتادند تا مبادا از سنگینی برف سقف بالای سرشان ریزشکند و دراین زمستان سرد و یخ بندان اواره شوند.پیرمرد و جوان نیز پاروهای خود را ازانباری بیرون اوردند وشروع به برف روبی کردند.پیرمرد به دلیل داشتن خانه ایی کوچک و سقفی کم زود کارش به اتمام رسید و توانست سقفش رااز برف خالی کند،اما مرد جوان به علت داشتن خانه و سقف بزرگ هنوز نیمی از برف را به پایین نفرستاده بود در حالی که از خستگی و سرمای زیاد توان ماندن نداشت.پیرمرد که باتجربه بود و همیشه در مقابل سخنان جوان گستاخ سکوت می کرد این بار لب به سخت گشود و گفت «هرکه بامش یبش برفش بیشتر»

نتیجه گیری : هیچ زمان کسی را به تمسخر و سخره نگیریم،زیرا که ممکن است به همان علت مورد امتحان و خشم خداوند قرار بگیریم.بنابراین برای هرچه که خود یا دیگران دارند شکرگذار باشیم و هیچوقت برای چیزی کسی را مسخره نکنیم و علاوه براین کسی که چیز زیادتری دارد چه از نظر مال و ثروت و چه از نظر عشق و علاقه و محبت،مشکلات و سختی های ان هم زیادتراست.بنابراین باید با صبر و شکیبایی در مقابل سختی ها و مشکلات ایستادگی کنیم تا دراین مسیر موفق شویم

گسترش داده شده ی ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر

مقدمه : خداوند وقتی انسان را افرید به هر شخص به اندازه ای که به صلاح وی بود نعمت هایش را ارزانی داشت.

بدنه : ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر بیان گر مسئولیت پذیری انسان ها در مقابل داشته هایشان است. و به این معنی است که هرکس هرچه دارایی هایش بیشتر باشد وظیفه اش در برابر انها بیشتر خواهد بود. همچنان که در دین اسلام یکی از فروع دین خمس و زکات است. یعنی که هرکس باید در سال بخشی از مال خود را در راه کمک به محرومین هزینه کند. و هرکس بیشتر ثروت داشته باشد باید مقدار بیشتری را هزینه کند.
از طرف دیگر بیانگر این است که هرکس ثروت بیشتری داشته باشد حرص و طمع بیشتری نیز دارد و همیشه نگران از دست دادن آن خواهد بود و هرچه مال و ثروت بیشتر حرصرو طمع و نگرانی نیز بیشتر خواهد بود.

نتیجه : شخصی در ۲۰ سالگی ازدواج میکند و در ۴۰ سالگی بچه دار می شود شخصی ۳۰ سالگی ازدواج می کند و ۳۵ سالگی بچه دار می شود. باید به یاد داشته باشیم که ما از دیگران نه جلوتر هستیم و نه عقب تر! پس باید حرص و طمع را از خود دور کنیم و سعی کنیم از هر آنچه داریم لذت ببریم.

جواب بچه ها در نظرات پایین سایت

سونیا : در روزگاران قدیم در میام این همه آدم دو همسایه دیوار به دیوار زندگی میکردند که یک پیر مردی تنها وسالخورده ودیگری جوانی کم تجربه پیر مرد خانه ای کوچک ودرویشانه ای داشت که برای مردی تنها کافی بود اما در این میان جوان کم تجربه برای خود خانه ای بزرگ ساخته بود وهمیشه پیر مرد را برای خانه کوچکش مسخره میکردو پیر مرد هر بار در مقابل سخنان گستاخانه جوان سکوت میکرد گذشت و گذشت تا به فصل سرما و زمستان رسید ابر های سیاه آمدند وگلوله های سفید برف از آسمان فرو آمدند وبر روی سقف خانه ها وزمین ودرختان نشست وارتفاعش زیاد شد به حدی که اهالی روستا به فکر برف افتادند تا مبادا از سنگینی برف سقف بالای سرشان ریز شکند ودر زمستان سرد و یخبندان آواره شوند پیر مرد وجوان نیز پارو های خود را از انباری بیرون آوردند شروع به جمع کردن برف شدند پیر مرد به دلیل داشتن خانه ی کوچک وسقفی کم زود کارش به اتمام رسید وتوانست سقفش را خالی کند اما مرد جوان او به علت داشتن خانه وسقف بزرگ هنوز نیمه ای از برف را تمان نکرده بود در حالی که از خستگی وسرمای زیاد توان ماندن نداشت پیر مرد که با تجربه بود و همیشه در مقابل سخنان جوان گستاخ سکوت می کرد این بار لب به سخن گشود و گفت (هر که بامش بیش برفش بیشتر)

مهدی : یکی از پادشاهان عمرش به سر آمد و دار فانی را بدرود گفت و به سوی عالم باقی شتافت چون وارث و جانشینی نداشت وصیت کرد. بامداد نخستین روز پس از مرگش اولین کسی که از دروازه ی شهر در آید تاج شاهی را بر سر وی نهند و کلیه ی اختیارات مملکت را به او واگذار کنند. اتفاقا فردای آن روز؛ اولین فردی که وارد شهر شد گدائی بود که در همه ی عمر مقداری پول اندوخته و لباسی کهنه و پاره که وصله بر وصله بود به تن داشت. ارکان دولت و بزرگان وصیت شاه را به جای آوردند و کلیه خزائن و گنجینه ها به او تقدیم داشتند و او را از خاک مذلت بر داشتند و به تخت عزت و قدرت نشاندند. پس از مدتی که درویش به مملکت داری مشغول بود. به تدریج… بعضی از امرا بر علیه او تاختند. درویش به مقاومت برخاست و چون دشمنان تعدادشان زیادتر و قوی تر بود سر از اطاعت و فرمانبرداری وی پیچیدند و پادشاهان ممالک همسایه نیز از هر طرف به او فشار وارد می کردند لذا به ناچار شکست خورد و بعضی از نواحی و برخی از شهرها از دست وی به در رفت. درویش از این جهت خسته خاطر و آرزده دل گشت. در این هنگام یکی از دوستان سابقش که در حال درویشی رفیق سیر و سفر او بود به آن شهر وارد شد و یار جانی و برادر ایمانی خود را در چنان مقام و مرتبه دید به نزدش شتافت و پس از ادای احترام و تبریک و درود و سلام گفت ای رفیق شفیق شکر خدای را که گِلت از خار برآمد و خار از پایت بدر آمد. بخت بلندت یاوری کرد و اقبال و سعادت رهبری؛ تا بدین پایه رسیدی! درویش پادشاه شده گفت: ای یار عزیز در عوض تبریک؛تسلیت گوی آن دم که تو دیدی غم نانی داشتم و امروز تشویش جهانی! رنج خاطر و غم و غصه ام امروز در این مقام و مرتبه صدها برابر آن زمان و دورانی است که به اتفاق به گدائی مشغول بودیم و روزگار می گذراندیم!

نویسنده : هر کس مال و منال و مقام و منزلت بیشتری دارد زندگی برای او سخت تر است و دشواری ها و دردسرهای بیشتری دارد.

امیر محمد : یعنی هرکس مقام و منزلت بالاتری داشته باشد کارش سخت تر خواهد شد برای مثال کار مهندس نسبت به ابدارچی سختی های بیشتری دارد و باید ظلت بیشتری تحمل کند.

مرتضی : هرکسی که مقامی دارد باید به مقام خود احترام بگذاردو بادل و جان آن را انجام دهد ومسعولیت پذیر باشد.

نویسنده : میتونیم به بند تنه دوم اضاف کنیم که از ماندن برف زیاد بر سقف خانه جوان سقف خانه اش ریزش کرد و پیرمرد جون مرد مهربانی بود جوان را به خانه اش راه داد و از ان پس هز زمستان جوان مجبور بود سقف خانهُ پیرمرد را پارو کند.

نویسنده :در معنای نزدیک این ضرب‌المثل به پارو کردن برف اشاره میشود ولی اگر کمی فکر کنیم متوجه خواهیم شد که معنای دور این ضرب‌المثل این است که هرکس که مقام و منزلت بیشتری داشته باشد قطعا مشکلات زیادی در زندگی خواهد داشت.

مرتضی : در این جا برای این که انشایتان بهتر شود می توانید روی دو نفر اسم بگذارید)
روزی روزگاری دو کشاورز همسایه بودند.یکی از آنها زمین خیلی بزرگی داشت ولی دیگری قطعه زمین کوچکی داشت.فصل برداشت محصول هر دو با هم راهی شدند تا محصول خود را برداشت کنند. کشاورزان با هم شروع به کار می کنند بعد از گذشت مدتی آن یکی که زمین بزرگتری دارد به دیگری نگاه می کند و میبیند که در حال اتمام است.بعد از گذشت مدتی آن یکی که زمین کوچکتری دارد تمام می شود و به کنار دیگری میرود و می گوید امسال حتما محصول خوبی برداشت خواهی کرد. دیگری در حالی که رنج میکشدو عرق میریزد می گوید:هر که بامش بیش برفش بیشتر.

نویسنده : برای انکه بتوانیم زندگی خودمان را ادامه دهیم باید تلاش و کوشش کنیم این ضرب المثل اشاره به اینه که ما باید کار کنیم و خرج ومخارج زندگیمان در اوریم.

غزاله : اگر خانه ی افراد بزرگتر باشد باید کار های بیشتری نسبت به ان که خانه ی کوچکتر دارد انجام دهد ..

بارانا : ما باید طمع کار نباشیم و خداوند را شکر کنیم و این ضرب المثل بیان می کند که به اندازه ی خودمان بخوریم و بگوییم.

ستاره : هر کسی که درس بیشتری خوانده باشد تلاش بیشتری کرده و نمراتش هم در پایان سال نمراتی عالی خواهد شد و هر کسی که درس نخوانده باشد و نمراتش هم در پایان سال خوب و یا عالی نخواهد شدنتیجه : این ضرب المثل هم به درس خواندن بیشتری و یا کمتری اشاره میکند که میگوید : هرکه بامش بیش برفش بیشتر میباشد.

میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
ناشناس 2 سال قبل
0

کدل

..... 2 سال قبل
5

یکم طولانی بود

هدیه 2 سال قبل
13

عاللللللللللللللللللیییییییی بود ♥️♥️♥️♥️ولی طولانی

است .

هدیه 2 سال قبل
0

عاللللللللللللللللللیییییییی بود ♥️♥️♥️♥️ولی طولانی

است .

هدیه 2 سال قبل
-1

عاللللللللللللللللللیییییییی بود ♥️♥️♥️♥️ولی طولانی

است .

هدیه 2 سال قبل
-2

عاللللللللللللللللللیییییییی بود ♥️♥️♥️♥️ولی طولانی

است .

هدیه 2 سال قبل
-2

عاللللللللللللللللللیییییییی بود ♥️♥️♥️♥️ولی طولانی

است .

هدیه 2 سال قبل
-1

لایک کنین

هدیه 2 سال قبل
11

سلام من انشا هام خیلی خوبن جوری بنویسم

که معلمم میگه از گوگل گرفتی مجبور میشه بزنه گوگل تا باور کنه باشه براتون بزارم ؟؟

-2
ناشناس 2 سال قبل

عالی است وقت صولانییی اما عالی

ناشناس 2 سال قبل
0

یهگ

4
ناشناس 2 سال قبل

خیلی زیاده

3
ناشناس 2 سال قبل

خیلی زیاده

یازتنبک 2 سال قبل
-2

رتبتتبتبن

ملیسا 😍❤ 2 سال قبل
7

من که فک نکنم معلمم بفهمه 😏

یاماچ 2 سال قبل
4

خیلی زیاده کمتر کنید

علی 2 سال قبل
-2

....

سید 2 سال قبل
20

خوب بود ولی ای کاش طولانی نبود

آرام 2 سال قبل
12

خیلی خوب بود اما طولانی هست

ناشناس 2 سال قبل
19

لطفا یکمی کم باشه که تو کتاب نگارش هم جا بشه.

آس 2 سال قبل
3

خیلی ممنون

ناهید 2 سال قبل
3

عالی

فری 2 سال قبل
10

وای خدا دبیر من فهمید

-2
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

بهت صفر داد؟ ؟؟؟

0
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

بهت صفر داد؟ ؟؟؟

5
مریم 2 سال قبل

خخخ

من که شانس بیارم نفهمه

مهیا 2 سال قبل
-2

عالی

ناشناس 2 سال قبل
-2

حرف نداره

علی 2 سال قبل
-2

جواب صفحه ی 46 کم باشه

باشه 2 سال قبل
2

سلام خوب

اشکان علینوری 2 سال قبل
6

نگارش کلاس هفتم صفحه 46 با جواب کامل

رو لاندو 2 سال قبل
0

بد نیست ولی زیاد بدرد گل زن توی درواز نمی خورد

دبیر مدرسه سمیه 2 سال قبل
23

داستان ها زیاد مورد پسند نبود

با تشکر

ناشناس 2 سال قبل
12

سلام خیلی داستان قشنگی هست

ولی حیف که زیاد است

11
آسنا 2 سال قبل

آره

16
ن 2 سال قبل

آره

ناشناس 2 سال قبل
28

خیلی طولانی هست

전도자 2 سال قبل
20

عالی بود ولی خدا کنه معلمم نفهمه خودم ننوشتم😁

-2
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

ببخشید قصد فضولی نداشتم

-2
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

شما اهل کجا هستی؟ ؟؟

-2
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

شما اهل کجا هستی؟ ؟؟

-2
ملیسا 😍❤ 2 سال قبل

شما اهل کجا هستی؟ ؟؟

6
مریم 2 سال قبل

اگه شانس بیاریم

چون منم معلمم خیلی تیزه

حتماً هم اصرار داره خودمون بنویسم

ولی خب اگه معلم نفهمه که خودمون ننوشتیم به نظرم عالی میشه

مریم خاکیزهی 3 سال قبل
11

خیلی خیلی عالیه

واز نویسندهاشون خیلی ممنونم❤❤

2
محمد 2 سال قبل

خیلی بد است

بچه خش 3 سال قبل
37

طولانی بود

22
ناشناس 2 سال قبل

آره طولانی

21
maede 2 سال قبل

اره واقعا خیلی طولانی

ناشناس 3 سال قبل
16

توی کتاب جا نمیشه و چیزی که من می خواستم نبود

22
ناشناس 3 سال قبل

درسته

هفتم 3 سال قبل
15

تو کتاب جا نمیشه

دخی 3 سال قبل
12

متنش خیلی طولانی بود

ولی بازم دمتون گرم

محمدی 3 3 سال قبل
8

متن خیلی خوبیه... من ازش خوشم میاد ولی خیلی طولانی هس ودر کتاب نگارش جا نمیشود

شایان محمدی 3 سال قبل
3

سلام خیلی ممنون بابت سایت عالی و خوبتون

Nahid 3 سال قبل
2

خیلی متن زیبایی بود 🌹

سلما 3 سال قبل
3

اگه زود تر میشد خیلی بهتر بود

10
رومیکس 3 سال قبل

بیاید داخل کانال کلی انشا راجع به این موضوع داریمایدی کانال @nodars

یگانه 3 سال قبل
11

اگه میشه همین امشب به دستم برسونین خیلی عالی میشه لطفا عجله دارم

5
نفس 3 سال قبل

ممنون که کمک کردین

مریم 3 سال قبل
1

عالی بود پرسی ♡♡

Rezax 3 سال قبل
4

خوب بود الکی نگین مزخرف بود کسایی که زحمت کشیدن و برای ما نوشتن واقعا دستتون درد نکنه موفق باشد🤗

asma 3 سال قبل
14

من میترسم معلمم بفهمه از اینترنت نوشتم

0
محسن 2 سال قبل

اعه معلمت بفهمه توسی مهسا خو از اینترنت گرفتی توسی

ب 3 سال قبل
3

ادب داشته باش دوست عزیزم

4
محسن 2 سال قبل

به کی میگی

amirreza 3 سال قبل
15

من که ۲۰ گرفتم بسوزید 😝

-1
..... 2 سال قبل

منم گرفتم 😂😂😂

1
ناشناس 3 سال قبل

مال مامعلم میگه حالاتودفتربنویسیدیعنی چی آخه این شدمگه درس اگه توکتاب بنویسیم انظباتمون کم میکنه به خداخسته شدم ازدفترنوشتن

5
ناشناس 3 سال قبل

به خدامنم۲۰گرفتم توانشا

24
بیتا 3 سال قبل

دبیر ماخیلی زیرکه اگه نفهمه خودم ننوشتم همه رو شیرینی میدم

😘😘😘😘😘 3 سال قبل
13

عالی بود واقعا ممنون یه مقدار طولانی بود که اونم مشکل نداره بهتر از هیچی!!!😎😗

1
..... 2 سال قبل

واقعاً ممنون دست نویسنده درد نکنه من با همین طولانی اش ۲۰ گرفتم

Hananeh 3 سال قبل
8

چرا بنداشو مشخص نکرده اخه😐ای خدا. توکل میکنم به خدا و مینویسم😂

نرگس 3 سال قبل
27

باز آفرینیش خیلی زیاده

نویسنده 3 سال قبل
7

عالی

نویسنده 3 سال قبل
24

هر کس مال و منال و مقام و منزلت بیشتری دارد زندگی برای او سخت تر است و دشواری ها و دردسرهای بیشتری دارد.

ناشناس 3 سال قبل
13

خیلی خوب بود

نویسنده 3 سال قبل
5

منظور این چیست دو خط باشد

ثنا 3 سال قبل
8

وای خدا.ممنون ازاین انشایی که گذاشتید.فوق العاده بود😍😍

6
😦😦😦😦خوب کمکی 3 سال قبل

مرسی

ناشناس 3 سال قبل
4

باز نویسیش خیلی خیلی زیاد بود

-1
전도자 2 سال قبل

باز از هیچی بهتره

تو خلاصه بنویس

وانیا 3 سال قبل
5

عالیه🤩🤩

ناشناس 3 سال قبل
-1

نه

الناز 3 سال قبل
0

هرکس سی وتلاشش بیشتر مقامش هم بیشتر

0
..... 2 سال قبل

همون

نویسنده 3 سال قبل
3

هرکسی که مقامی دارد باید به مقام خود احترام بگذاردو بادل و جان آن را انجام دهد ومسعولیت پذیر باشد مرتضی

احسان 3 سال قبل
9

خیلی عالی بود

مریم 3 سال قبل
-2

خیلی خوب بود ۲۰ گرفتم

نرگس 3 سال قبل
0

خیلی خیلی عالی بود به من خیلی کمک کرد مرسی از20ره20میدهم

ناشناس 3 سال قبل
-1

خیلی خیلی خوب بود ممنونم 20 گرفتم

تارا 3 سال قبل
1

نه عزیز تو این دوره زمون هر کی مقام بیشتری داره کمتر زحمت میکشه این مثل برای قرن ها پیش بوده وکسی که گفته از دوره ما اگاهی نداشته

ناشناس 3 سال قبل
-2

آره مثل سال پیش است

m.t.m 3 سال قبل
2

والا من مونده بودم چی بنویسم. ممنونم کهکمک کردین.عالی بود .

رز 3 سال قبل
1

توقع داری 20 نشی از روی تقلب اینترنت !!!

امیر 3 سال قبل
9

عالی بود

roya 3 سال قبل
1

خیلیییییییی عالیییییییی بود.مرسیمرسی💋💋💋💋❤❤❤❤❤❤❤👍👍👍👍👍💗💗💗💗💗💗💗💗💗🙏🙏🙏🙏🙏

نویسنده 3 سال قبل
2

هر کس به اندازه توانایی هایش مسعولیت هایی هم داردهرچه مسعولیت فرد زیاد باشد پس فکر و ذهن او نیز بیشتر مشغول کار است

امیر 3 سال قبل
4

عالی

ناشناس 3 سال قبل
12

نباید که از رو نوشت باید خلاقیت به خرج بدی و خودت یکی خلق کنی منم فقط برای الهام گرفتن این صفحه رو دیدم

0
علی 3 سال قبل

اگه میخواستیم خلق کنیم چرا بیایم سایت پیدا کنیم

ستین 3 سال قبل
4

قشنگ بود 😃

ناشناس 3 سال قبل
10

عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییخوبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

Ashkan Talebi 3 سال قبل
0

Its WEry Nice Goooooooooddddddd 👌👌

نویسنده 3 سال قبل
2

بهترین ضرب المثل که به کسایی که خود را بالا میگیرن

soze 3 سال قبل
2

واقعا از سایت نکس لودممنون به خاطر همه چیز چون واقعا همه چیز تکمیل است

ناشناس 3 سال قبل
-1

عالی

ناشناس 3 سال قبل
8

عالیه

یسنا 3 سال قبل
7

خیلی جالب بود .

حسین 3 سال قبل
3

اما سایتتون عالیه

ساجی 3 سال قبل
-1

افرین عالی بود👏👏

غزل 3 سال قبل
2

ممون عالی بودخوشم اومد♥_♥

ناشناس 3 سال قبل
0

عالی بود

2
ابوالفضل 3 سال قبل

خوب بود ولی پیشتر بود یهتر بودولی عالی بود🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

... 3 سال قبل
15

متن تون بسیار زیبا قشنگ بود👌

غزل 3 سال قبل
2

ممنون

نویسنده 3 سال قبل
31

روزی در روستایی برف خیلی خیلی زیادی امده بود برف برتن همه جا جامه سفید پوشانده بود صبح آن روز همه مردم تصمیم گرفتند که پشت بام کوچکی که خداوند باقلم سفید آنجا را رنگ کرد بود را پارو کنند کار همه روستاییان بخ راحتی تمام شد ولی یک نفر در روستا بود که حرص وطمع زیادی به مال دنیا داشت ومانند آهن ربایی بود که بجای جذب شدن طرف فلز سمت پول می رفت . پشت بامش آنقدر بزرگ بود که نمی توانست آن را به تنهایی پارو کند .آن مرد به مردم روستا بدی کرده بود وبه آنها کمک نکرده بود ومردم روستا نیز می دانستند او به سراغشان می آید ودرخواست کمک می کند . جلسه ای برگزار کردند تا درسی به مرد بدهند.مرد طمع کار به دنبال مردم روستا رفت تا کمک بگیرد ولی هر دری را میزد مردم می گفتند هر که بامش بیش ، بفرش بیشتر .مرد که پیشمان شده بود وبه کار های اشتباع خود پی برده بود مردم هم متوجه شده بودند که مرد پشیمان وشرمنده شد ه به او کمک کردند تا برف هارا پارو کنند . از آن روز به بعد مرد آنقدر مهربان شده بود که علاوه برآن که به مردم کمک وکمی از پول هایش را به فقیرها می بخشید . ما باید همیشه بدون حرص وطمع زندگی کنیم وبه مردم کمک کنیم تا آن ها نیز به ما کمک کنند.

2
... 2 سال قبل

عالی بود

1
یه بنده خدا 3 سال قبل

بد نبود

0
بیا پایین داش گلم 3 سال قبل

خوب بود

1
Zahra 3 سال قبل

خیلی ممنون😘❤

🌼H🌼 3 سال قبل
-1

شما انشا رو بچسب چه کاری به غلط های املایی دادی مگر خودت بلد نیستی توضیح کنی😒

نویسنده 3 سال قبل
20

اونی رو که می خواستم نبود

2
د 2 سال قبل

بد

2
تمنا 3 سال قبل

عالیه

1
طاها فیضی 3 سال قبل

عالی بود ممنون.

نویسنده 3 سال قبل
31

درروزگاران کهن کودکی زندگی میکرد کودکی دوستی هم داشت ک بااو ب مکتب میرفتند .سال هابعدک ان دو بزرگ شدند یکی از دوستان ب کارو های بی حوده مشغول شد و دیگری ب درس و مکتب،ان دو تا چندین سال ب کار و چیزی ک علاقه داشتند ادامه دادند تا انکه یکی از دوستان ک کار را ب درس ترجیح داده بود پادشاه شد و دوستش ک درس خواند دانشمند.پادشاه و دانشمند بی انکه خو بدانند در یک شهر زندگی میکردنند تاروزی خبر نداشتند ک پادشاه دانشمند راخواند و خواست ک دانشمند به کاخ اوبرود وقتی دانشمند وارد کاخ شد نمیدانست ک پادشاه دوست اوست و پادشاه هم خبر نداشت!پادشاه ازیکی از کارگران و سر بازان خود خواست تا مسعله ای ترح کنن زیرا پادشاه میخواست ب دانشمند بفهماند ک بیشتر از او میفهمد.مسعله ترح شد و دانشمندو پادشاه پاسخ اورا نوشتندوقتی پادشاه فهمید گفت:(چطور ممکن است منه پادشاه چگونه نتوانستم جواب پیر مردی بیش راندهم!!دانشمند گفت:(((هرکه بامش بیش برفش بیشتر )))یعنی هر کس بیشتر درس بخواند و ب اندیشد راحت تر و درست تر از انی ک درس را ول کرده جواب مسعله را میدهد )پادشاه و دانشمند در آخر عمر خود فهمیدند ک دوستان هم بودند

-1
خوبه 3 سال قبل

خوبه .

نویسنده 3 سال قبل
0

یس عالی بود ممنون از نویسنده ی مهربان خانم مهربون

الینا 3 سال قبل
1

عالی بود 😍

نویسنده 3 سال قبل
0

بد کی

اناهیتا 3 سال قبل
-2

واقعا عاااالی👌👌👌👌.اقا مهدی از همه عااالی تر اصلا اسشون همیشه عالی هستتتنننن😍😍😍😍👌👌👌👌👌

اناهیتا 3 سال قبل
0

چقد شما ها کسخولین🤪

نویسنده 3 سال قبل
1

ا

نویسنده 3 سال قبل
-2

اتتببنبول ل بخر احمدرضا غلامی

3 سال قبل
-1

🥺🥺🥺🥺😡

Nazi 3 سال قبل
-1

خوب بود 😊

نویسنده 3 سال قبل
0

این ضرب المثل هارا مرد ها قدیمی میگفتن و در کتاب ها ثبت می شده است

اره نه 3 سال قبل
0

خیالی زیاد هست خوب نیست داستانش

نویسنده 3 سال قبل
-1

ام نعثحیلیرنیلینیلیلیلقنابیخنق قهیخهقا۲خقهیخقایتخیاقتیخزخقخقخهق

طعمغخسسغتطتغ 3 سال قبل
0

من تژ درس میفهمم

نویسنده 3 سال قبل
0

ممممممم

نادیا 3 سال قبل
-2

میگم این زیاد خوب نیست

ندا 3 سال قبل
-1

خوب

نویسنده 3 سال قبل
-1

خیلی بدبود

خانم تیربند 3 سال قبل
-1

خیلی بد است

محبوبه 3 سال قبل
-2

خیلی عالی

ناشناس 😇😇😇 3 سال قبل
-1

عالی عالی عالی

0
🌹🌹🌹 3 سال قبل

واقعان حالی بود ممنونم ازتون

🌹🌹🌹 3 سال قبل
-2

واقعان حالی بود ممنونم ازتون

Misshebibi 3 سال قبل
1

خیلی خوب و عالی بود مطالب 💞💟

0
ناشناس 3 سال قبل

اره عالی بود

Misshebibi 3 سال قبل
-1

عالی بود

ناشناس 3 سال قبل
-1

عالی بودن.💜

نویسنده 3 سال قبل
1

متن مفیدی بود👌🏻👌🏻سارا

مهدی صحراگرد 3 سال قبل
-1

آیا می دانید دوشنبه حضوری استبارم می تونید از اینجا بنویسید..گزینه مورد نظر را بنویسد؟۱)بلی۲)خیر

محمد احمددوست 3 سال قبل
0

عالی

عرفان 3 سال قبل
-1

طولانیه😐😂

...... 3 سال قبل
-2

خر

نویسنده 3 سال قبل
-1

.

سجاد 3 سال قبل
-2

سلام خوبین

چپپی 3 سال قبل
-2

گندگند گند گند گند

نویسنده 3 سال قبل
-1

خخخخخخ هیچ نبلدم

نویسنده 3 سال قبل
1

ممنون از همکاری همه

نازنین زهرا گرگیج 3 سال قبل
2

عالی و خوب بود

Saba 3 سال قبل
0

عالی 🤩 بود

نویسنده 3 سال قبل
2

نتیجه گیری : هر کس مقام بالاتری داشته باشد باید دردسر های بیشتری را هم تحمل کند

هرکه بامش بیش برفش بیش 3 سال قبل
-2

نذهامپسحپنپرمیچصگپتد

🔥😍 3 سال قبل
1

عالی

نویسنده 3 سال قبل
-2

ه

ثریا 3 سال قبل
0

خیلی خوب بود مرسی

0
ناشناس 3 سال قبل

سلام موافق

نویسنده 3 سال قبل
2

واقععاکه عالیه

نویسنده 3 سال قبل
-1

چقدر غلت املایی داری

بد نیست 3 سال قبل
0

خیلی خوب نیست

Sareh 3 سال قبل
1

ع ا لی 💜

1
.......s 3 سال قبل

🌷

محمد 3 سال قبل
2

بهترین سایت

نویسنده 3 سال قبل
0

عالیهههههههههههههههههههههههههههههههههه

نویسنده 3 سال قبل
1

آرشام : یعنی باید در زندگیت تلاش کوشش کنی موفق هستی

ناشناس 3 سال قبل
1

عالی

طاها فیضی 3 سال قبل
-1

عالی بود، خیلی ممنوننننننننن. سایت خیلی خوبی بود.😃😃😃😃😃😁😁😁😁😄😄😄😄😄😄

طاها کاربر جدید 3 سال قبل
0

ممنون از سایت عالی شما، خیلی عالی بود.

طاها فیضی 3 سال قبل
0

عالی بود ممنون.

ناشناس 3 سال قبل
0

خوب بود☹

Sajadddd 3 سال قبل
0

عالی بود بنازم🤤💫

نویسنده 3 سال قبل
-1

عالی بود دمت گرم😘😘

امیر محمد عرب نجفی 3 سال قبل
0

عالــــــــے

نویسنده 3 سال قبل
0

ممنون از این مطالب

محمد جواد 3 سال قبل
1

خوبع

دانشمند فارسی و نگارش 3 سال قبل
-1

اون که معنی دور و نزدیک داره کنایه هست نه ضرب المثل اوسکل مردم رو هم گیج میکنی😤😤🥴

......... 3 سال قبل
29

لطفا کم کم بنویسید که در کتاب نگارش جا شود

نویسنده 3 سال قبل
7

انشا در مورد هر که بامش بیش بر فش بیشتر

محنا 3 سال قبل
4

عالی

نویسنده 3 سال قبل
7

میشه جدید جدید بذارید که تو هیچ سایتی نباشه ؟

لیندا 3 سال قبل
8

عالی بود ولی چون بیشتریا تو کلاس نوشتن میترسم بنویسم

0
زهره 3 سال قبل

مرسی متن های خوبی داره عالی

نویسنده 3 سال قبل
20

روزی روزگاری دو مردبه نام های غلام و رضا با هم یک گنجی را پیدا کردن و قرار شد که ان را بین خودشان تقسیم کنند رفتن و فردای ان روز برگشتن مرد اول (غلام)طمع اورا گرفت و شب وقتی همه خواب بودند او رفت و مقداری بیشتر از سهم خود برداشت و تابا ان خانه ی بزرگی بخرد فردای آن روز هردو با هم امدند تا گنج را نصف و سهم خود را بردارند ولی رضا متوجه میشو که نیمی از گنج نیست به غلام میگوید ایا تو میدانی این گنج چه شده؟ غلام کمی با ترس میگوید ن نه نه نمی دانم من که با رفتم و با تو امدمولی رضا یک سکه ی طلا که توی جیب غلام است را میبین و چیزی نمیگویدروزها بعدغلام با پول طلا ها خانه ای بزرگ میخرد ولی رضا در کنار همان خانهی بزرگ خانه ای کوچک میخرد در زمستان برف زیادی بارید و رضا رفت تا پشت بام کوچک خود را پارو کند میبیند که غلام به سختی دارد بام خانه ی بزرگش را پارو میکند ومینالد رضا به او میگوید هر که بامش بیش برفش بیشتر و میخندد

6
SG 3 سال قبل

عالییی

نویسنده 3 سال قبل
7

ایکاش یهکم کمتر بود خیلی طولانی مطلبش

نویسنده 3 سال قبل
7

خداوند وقتی ما انسان ها رو آفرید به اندازه کافی به آنها ارزش هایی که دارند را داده است و اگر هرچه دارایی اش بیشتر باشد وظیفه اش در برابر آنها بیشتر خواهد شدغزل

نویسنده 3 سال قبل
8

مهدیه بایلری: ما باید طمع کار نباشیم و خداوند را شکر کنیم و این ضرب المثل بیان میکند که به اندازه خودمان بخوریم و بگوییم

محمدهتدی 3 سال قبل
8

خیای بد

محمدهادی 3 سال قبل
5

خیلی بد

ناشناس 3 سال قبل
1

برو بابا

خوب باید گسترشش بدن چون گفته. ((اکنون،ضرب المثل زیر را گسترش دهید)) 3 سال قبل
9

عالی

آریاصیدی 3 سال قبل
12

خوب است

5
مهدیس 3 سال قبل

عالیه🌸👌👌

برای پاسخ کلیک کنید