معنی کامل حکایت خودشناسی صفحه 58 فارسی هشتم
sana
وقتی بافنده ای به مقام وزیری رسیده بود. هر روز صبح زود از خواب برمی خواست و کلید را برمی داشت و د خانه را باز می کرد و تنها ساعتی را در انجا می ماند، بعد بیرون می آمد و نزد امیر(پادشاه) می رفت.شخصی به پادشاه خبر داد که وزیر این کار را انجام می دهد. برای امیر سوال پیش امد که چرا این کار را انجام می دهدو در ان خانه چیست ؟!روزی بی خبر بعد از وزیر وارد خانه شد، گودالی دید که برای کار بافندگان بود، وزی را دید که درون گودال نشسته است. پادشاه پرسید:(این چیست و چرا این کار را انجام می دهی؟)وزیر گفت:(این مقامی که اکنون برای من است همه از پادشاهی چون شماست، ما گذشته خود را فراموش نکرده ایم که ما چه بودیم و به چه رسیدیم، گذشته خود را یاد می کنیم تا راه غلط نرویم!)امیر انگشترش را از انگشت بیرون آورد و گفت در انگشت فرو کن تا اکنون وزیر بودی الان پادشاهی
نویسنده
ثنا جان ممنونیم بابت بزرگواریت و ممنونیم بابت اینکه معنی حکایت رو برای ما نوشتی و وقتت را برای یادگیری ما گذاشتی.من که هرچی گشتم نتونستم معنی حکایت رو پیدا کنم. توی همه ی سایت ها رفتم اما نه متنش بود و نه دانلودش… . اما وقتی به این سایت اومدم و متن تو رو دیدم واقعا خوشحال شدم.واقعا ممنونم و خسته نباشی.با تشکر: فائزه – کلاس هشتم
نویسنده
جولاهه:بافندهساعتی:زمانی، مدتیاز پس :به دنبالبامداد:صبح خیلی زودامیر:فرمانروا، حاکمدولت خوشبختی
༺❀ℳaster❀༻
عالی بود..
ساره
می شه گروه های اسمیش رو بگید؟؟
معنی صفحه ۵۸ کتاب ادبیات فارسی هشتم اسرارالتوحید محمدبن منور معنی کامل حکایت خودشناسی از سایت نکس لود دریافت کنید.
جواب بچه ها در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم کاش بچه ها جواب رو بفرستن.
ثنا : وقتی بافنده ای به مقام وزیری رسیده بود. هر روز صبح زود از خواب برمی خواست و کلید را برمی داشت و د خانه را باز می کرد و تنها ساعتی را در انجا می ماند، بعد بیرون می آمد و نزد امیر(پادشاه) می رفت.شخصی به پادشاه خبر داد که وزیر این کار را انجام می دهد. برای امیر سوال پیش امد که چرا این کار را انجام می دهدو در ان خانه چیست ؟!روزی بی خبر بعد از وزیر وارد خانه شد، گودالی دید که برای کار بافندگان بود، وزی را دید که درون گودال نشسته است. پادشاه پرسید:(این چیست و چرا این کار را انجام می دهی؟)وزیر گفت:(این مقامی که اکنون برای من است همه از پادشاهی چون شماست، ما گذشته خود را فراموش نکرده ایم که ما چه بودیم و به چه رسیدیم، گذشته خود را یاد می کنیم تا راه غلط نرویم!)امیر انگشترش را از انگشت بیرون آورد و گفت در انگشت فرو کن تا اکنون وزیر بودی الان پادشاهی.
خوب بود 🤝
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود
حکایت خود شناسی
🤟🤟🤟
ممنون ميشم بياريد
عالی
حاکم انگشتر خود رابه جولاهه داد واو را حاکم خواند
خیلی خوب
من خودمم دنبال این حکایت هستم بچه ها
معنی حکایت خودشناسی ادبیات هشتم صفحه ۵۸
ممنونم
ممنونم😊
سلام از خدمتتون متشکریم خیلی ممنون از اینکه فایل های خوبی میگذارید
تشکر میکنیم از کارهای خوبتون
یعنی اینکه ما زندگی گذشته ی خود را فرا نوش نکنیم تا خود را بهتر بشناسیم.
خوبه كه همچين سايت هايى باشه تا دانش آموز ها وقتى مطلبى رو تو كلاس ياد نميگيرند و يا نمي توانند يادداشت كنند در اين سايت ها بتوانند ياد بگيرند
عالیییییی
خوبه
خیلی خوب
وقتی بافنده ای به مقام وزیری رسیده بود. هر روز صبح زود از خواب برمی خواست و کلید را برمی داشت و د خانه را باز می کرد و تنها ساعتی را در انجا می ماند، بعد بیرون می آمد و نزد امیر(پادشاه) می رفت.شخصی به پادشاه خبر داد که وزیر این کار را انجام می دهد. برای امیر سوال پیش امد که چرا این کار را انجام می دهدو در ان خانه چیست ؟!روزی بی خبر بعد از وزیر وارد خانه شد، گودالی دید که برای کار بافندگان بود، وزی را دید که درون گودال نشسته است. پادشاه پرسید:(این چیست و چرا این کار را انجام می دهی؟)وزیر گفت:(این مقامی که اکنون برای من است همه از پادشاهی چون شماست، ما گذشته خود را فراموش نکرده ایم که ما چه بودیم و به چه رسیدیم، گذشته خود را یاد می کنیم تا راه غلط نرویم!)امیر انگشترش را از انگشت بیرون آورد و گفت در انگشت فرو کن تا اکنون وزیر بودی الان پادشاهی
ثنا جان ممنونیم بابت بزرگواریت و ممنونیم بابت اینکه معنی حکایت رو برای ما نوشتی و وقتت را برای یادگیری ما گذاشتی.من که هرچی گشتم نتونستم معنی حکایت رو پیدا کنم. توی همه ی سایت ها رفتم اما نه متنش بود و نه دانلودش… . اما وقتی به این سایت اومدم و متن تو رو دیدم واقعا خوشحال شدم.واقعا ممنونم و خسته نباشی.با تشکر: فائزه – کلاس هشتم
ببیزببب
ممنون هیچ سایتی معنای این حکایت را قرار نداده بود. خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم شما گذاشتی.
مرسی
واقعا خیلی ممنونم ثنا جان از کمکتون
عالی😯👌👏👏
مفهوم حکایتواقعاً عالیییییه
ثنا ممنونتم عشقم
وافعا ممنونم ثنا جان عالی بود
عالی
مرسی❤️ بهتر میشد معنی خط ب خط می زاشتید
مرسی❤️ واقعا عالی بود..
مرصی
دمت گرم عشق قدیمی ثنا جونمعنی اسمتم همونطور که خواسته بودی پیدا کردم😜 یعنی یتایش👌
خوب بود عاللللللللللللیییییییییییییییییییی
عالی بود ۲۰ گرفتم@#@#@#@#
عالی بود ممنون
عالی بود ممنون
سلام سلام خاله بزغاله
ممنون
معنی جمله امیر را
عـــــــــــــــــــــــالــــــــــــــــــــــــی بــــــــــــــــــــــود ولــــــــــــــــــــــی خـــــــیـــــــــــلــــــــــــــی خــــــــــــــوبـــــــــم نــــبــــود
شیر حقم نیست شیر هوا فعل من بر دین من باشد گوا
به نظرم اول باید خودت بشناسی
ممنون از سایت خوبتون که نظر بچه هارو می پرسیدواقعا کمتر سایتی مثل شما نظر بچه هارو میپرسه
معنیش جزعی نبود
باشه
نمی دونم
خوبه
خیلی ممنون بابت معنی کردن حکایت.مچکرم🌷
عالیه
خیلی عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
خیلی خوب بود
جولاهه فرد خوبی بود و من هم او را دوست داشتم
خیلی ممنون عالی بود💙💙💙😗😗
عالی
معنی کلمات؟
می شه گروه های اسمیش رو بگید؟؟
عالی بود..
امیر = پادشاه ، حاکم
چه سوالی
عاللللللیییی
میشه نقش دستوریش هم بزارین مثلا هسته وابسته فعل هاش نوع فعل هاش متمم و اینجور چیزها
این معنی حکایت عالی بود 😍 خیلی خوشم اومد ممنون☺️
عالی
کاشکی میشد کلمات سخت هم بگذارید 🌼ممنون 🌼
جولاهه: بافنده_نسّاجبدان خانه درشد: به آن خانه وارد شدجولاهگان: بافندگانما ابتدای خویش فراموش نکرده ایم:ما گذشته خود را فراموش نکرده ایمتا خود به غلط نیفتیم: گذشته خود رامیکنیم تا راه غلط نرویمنام ونام خانوادگی: فاطمه سپاهی
لطف کنید معنی رو بگید
لطفا هم معنی هارم بزارید
خوبه⭐⭐⭐⭐
چند جمله دارد
پیش هنه
من نمیدونم شما این سایتو شما زدین که ما جواب سوالات بقیه رو بدیم یا شما بد نیست یه زحمتی هم به خودتون بدین خودتون چهار تا مطلب بزارید.
باید مینوشتی انگشتری از. انگشتران داخل دستش در آورد نه تنها یک انشگشترزهرا علیمردان
خیلی خوبه
روزی ناگاه از پس وزیر بدان خانه در شد
ستایش ارائه چیه
معنی امیر را خاطر به آن شد تا در آن خانه بماند؟
خوبب
جواب ، جولاهه ای : بافنده ای ، بامدادا : صبح زود . برخاستی : بلند میشدی ، جولاهگان : وزیران ، گودالی : چاهی ، . معنی کلمه
نه خوبه خوشم اومد😝
هیته
عالی
لغت ندارع
عالیییییی
عالی بود
سلام
سلام عالیی بود و جمله به جمله کامل
عالی
ممنون
..
اصلا بدرد نمی خوره
خیلی ممنون از اینکه وقت گذاشتید این حکایت رو پخش کردید
جولاهه:بافندهساعتی:زمانی، مدتیاز پس :به دنبالبامداد:صبح خیلی زودامیر:فرمانروا، حاکمدولت خوشبختی
تایید حکایت بر تواضع و فروتنی انسان درتمام زندگی است که دچار غرور تکبر نشوند.
ممنون
و بعداز پادشاهی هر روز این کار را تکرار میکرد
ممنون
ممنون ثنا جان